پرده سینما

آهنگساز اسکاری فیلم «رستاخیز»: اگر سیمرغ بگیرم آن را کنار اسکارم می‌گذارم!

پرده سینما






 

 

 

استفن واربک یکی از مطرح‌ترین چهره‌هایی است که تا به حال با سینمای ایران همکاری کرده است. واربک در سال ۱۹۹۷ توانست رقبای قدرتمندی چون هانس زیمر و رندی نیومن را پشت‌سر بگذارد و برای فیلم تحسین شده شکسپیر عاشق اسکار بهترین موسیقی متن را دریافت کند.

 

فیلمی‌ که در آن سال با بردن ۷ جایزه در هفتاد و یکمین جشن معتبرترین مراسم سینمایی جهان یکه‌تازی کرد. واربک که تاکنون نامزد دریافت جوایز متعددی در بفتا، کن،جایزه فیلم اروپا و امی ‌بوده است، در اولین همکاری‌اش با سینمای ایران موسیقی متن فیلم رستاخیز را ساخته است. در حاشیه جشنواره گفت ‌و گویی با او انجام دادیم که در آن صحبت‌های جالبی از همکاری‌اش با درویش و فیلم رستاخیز گفته است.

*دریافت جایزه اسکار برای موسیقی متن شکسپیر عاشق در سال ۱۹۹۷ آیا تاثیر زیادی بر زندگی کاری شما گذاشت؟

این جایزه برایم خیلی عجیب و غافلگیرکننده بود. بعد از دریافت جایزه تا مدت‌ها ساخت موسیقی متن فیلم‌هایی به من پیشنهاد می‌شد که من در حالت معمول آن‌ها را انجام نمی‌دادم ولی بعد از چند سال همه چیز به حالت عادی بازگشت.

*چه‌جور فیلم‌هایی به شما پیشنهاد می‌شد که دوست نداشتید آن‌ها را کار کنید؟

نمی‌توانم به شکل دقیق بگویم چه جنس فیلم‌هایی بودند چون تنوع موضوعی آن‌ها بسیار زیاد بود مثلاً یادم هست که یکسری فیلم‌هایی که قرار بود به موضوع طلاق زنان و مسائل بعد از آن در لس‌آنجلس ساخته شود اولین گزینه‌ای که به سراغش می‌آمدند من بودم. اما نکته اصلی ماجرا اینجا بود که فکر می‌کنم آن‌ها به خاطر این‌که کارهای من را شنیده بودند و از آن‌ها خوششان آمده بود به سراغم نمی‌آمدند بلکه احساس می‌کردم آن‌ها این فیلم‌ها را به من پیشنهاد می‌کنند تا بتوانند در تبلیغاتشان بگویند برنده اسکار موسیقی متن فیلمشان را ساخته است. بعد از این‌که ان موج بعد از اسکار خوابید دیگر هر که سراغ من می‌آمد می‌دانست که سلیقه من در انتخاب کارهایم چیست.

*چه شد که با این سختگیری ساخت موسیقی فیلم رستاخیز را پذیرفتید؟

فکر می‌کنم یکسری از کارهای من را آقای درویش شنیده بود و تا حدود زیادی من را می‌شناخت اما در اصل ارتباط بین من و آقای درویش از طریق طارق انوار (تدوین‌گر رستاخیز و نامزد دریافت جایزه اسکا برای فیلم سخنرانی پادشاه) به وجود آمد. بعد از این‌که از طریق آقای انوار من و آقای درویش با هم آشنا کرد من تعدادی از تصاویر فیلم را دیدم و به شدت از تصاویر خوشم آمد. بعد هم بخشی از فیلم را دیدم و با این‌که فیلم به زبان فارسی بود و حتی زیرنویس انگلیسی هم نداشت اما تحت‌تاثیر آن قرار گرفتم. گاهی شما در مقابل کارهایی قرار می‌گیرید که حس خوبی به شما می‌دهند بدون این‌که خیلی دلیل این حس را بدانید و فیلم آقای درویش هم یکی از آن کارها بود.

*روزی که رستاخیز را قبول کردند می‌دانستند که مردم ایران به هر چیزی که به امام حسین(ع)، خانواده‌اش و عاشورا مربوط می‌شود حساسیت دارند و این حساسیت حتی ممکن است درخصوص موسیقی یک فیلم هم وجود داشته باشد؟

ابتدا نمی‌دانستم این حساسیت در خصوص این موضوع تا این اندازه زیاد است اما هر چه جلوتر رفتیم در صحبت با کارگردان بیشتر به این حساسیت‌ها پی بردم. البته من از سال‌ها پیش که موسیقی فیلم‌های ده فرمان و انجیل را ساخته بودم تقریباً می‌دانستم که این‌گونه کارهای مذهبی قطعا در میان آدم‌ها اهمیت ویژه‌ای دارد.

*سازهایی مثل عود و نی که در موسیقی متن این فیلم استفاده شده قطعاً کاربرد بسیار کمتری در موسیقی مرسوم کشورهای اروپایی دارد، به حس و حال این سازها چگونه نزدیک شدید؟

آقای درویش به من گفت موسیقی این فیلم را با توجه به حس و حالی که خودت به دست می‌آوری بساز نه با این تفکر که قرار است ایرانی‌ها فیلم را ببینند. خوب لوکیشن این فیلم در کشورهای مختلف است و من به سراغ موسیقی کشورهای مختلفی که فیلمبرداری در آنجا انجام شده، رفتم و یکسری آشنایی‌هایی با سبک و سیاق جنس موسیقی آنها پیدا کرده‌ام تا بتوانم به حس و حال اصلی فیلم نزدیک شوم.

*حسی که از شما فیلم دریافت کردید دقیقاً چه بود؟

من نمی‌دانم شخصیت اصلی فیلم دقیقاً در دنیای واقعی چه اتفاقاتی برایش رخ داده اما آن چیزی که من از دیدن فیلم متوجه شدم فهمیدم که احساسات بسیار قوی و عجیبی پشت این شخصیت و کارهایی که می‌کند وجود دارد. این میزان احساسات بسیار به من کمک کرد که موسیقی فیلم را به سمتی ببرم که همان‌گونه که من درگیر احساسات این شخصیت شده‌ام مخاطب هم با شنیدن موسیقی فیلم دچار آن احساسات شود.

*به نظر شما فیلم‌هایی که با ماهیت حماسی و اسطوره‌ای در شرق ساخته می‌شوند چه تفاوتی از لحاظ موسیقیایی با فیلم‌های حماسی و اسطوره‌ای سینمای غرب مثل ارباب حلقه‌ها دارند.

مثلاً همین فیلمی‌که شما مثال زدید رگه‌های فانتزی بسیار زیادی دارد در حالی که فیلمی‌مثل رستاخیز برگرفته از تاریخ است. امثال این فیلم با این‌که از زوایای مختلفی و با نگاه‌های متفاوتی ساخته می‌شوند اما مهمترین نکته‌اش مستند بودن و واقعی بودن آنهاست.

*این چه فرقی در ساخت موسیقی یک اثر برای آهنگسازی مثل شما می‌گذارد؟

مثلا ًشما نگاه کنید حضرت عباس(ع) وقتی آن جانفشانی بزرگ را انجام می‌دهد و دست خالی می‌رود تا برای خانواده‌اش آب تامین کند قطعاً تاثیر واقعی بودن این داستان بر ذهن من بسیار زیادتر از یک داستان فانتزی است، پس آهنگی که ساخته می‌شود قطعاً رنگ و بو و حس و حالی حقیقی‌تری دارد. به نظرم برای ساخت یک موسیقی تاثیرگذار اول از همه سازنده موسیقی باید تحت‌تاثیر درستی از اتفاقی که برایش آهنگ می‌سازد، قرار بگیرد. شما نگاه کنید در این فیلم شخصیت بُکیر از ابتدا تا انتها تغییرات زیادی می‌کند و از یک آدم لشگر یزید به یکی از یاران امام حسین(ع) تبدیل می‌شود. همین مساله به تنهایی می‌تواند باعث یک مکاشفه عجیب و اساسی برای یک آهنگساز باشد.

*زمانی که ساخت موسیقی فیلم تمام شد خودتان چقدر رضایت داشتید؟

قطعاً هیچ‌وقت به طور کامل رضایت به وجود نمی‌آید. همیشه وقتی کاری تمام می‌شود با خودتان احساس می‌کنید کاش فلان کار را کرده بودید یا این کار را نکرده بودید، ضمن این‌که بدون‌شک این کار یکی از متفاوت‌ترین آثاری است که در کارنامه‌ام کاری‌ام ساخته‌ام. البته در حین کار کاملاً با کارگردان ارتباط داشتم و نظرهای او را در مورد پیشرفت کار جویا می‌شدم و در این ارتباط گاهی یکسری چیزهایی که در ذهن من بود و با ذهن کارگردان تفاوت داشت مشخص می‌شد که در نهایت با توجه به تسلط بیشتر کارگردان بر اثر ساخته شده من سعی می‌کردم رای او را اعمال کنم. به عنوان مثال در صحنه‌ای که حضرت عباس(ع) از روی اسب می‌افتد من از ابتدا با یک ریتم آرام موسیقی را شروع کردم و قصد داشتم موسیقی آن صحنه را کاملاً غم‌انگیز بسازم، اما زمانی که آقای درویش موسیقی را گوش کرد به من گفت که در ذهن مردم اتفاقی که برای حضرت عباس(ع) می‌افتد بسیار بزرگ است و از همان ابتدا باید موسیقی حال‌وهوای حماسی داشته باشد. به همین دلیل موسیقی آن صحنه کاملا براساس نظر کارگردان جلو رفت چون به هر حال او خیلی بهتر می‌داند که در چنین فیلمی‌با این موضوع و با این شخصیت‌ها چه نوع موسیقی می‌تواند بیشتر تاثیر بگذارد.

*کار چقدر متعلق به خودتان است و ساخت آن چقدر طول کشید؟

کل کار را خودم نوشتم و پروسه ساخت آن از ابتدا تا زمان خروجی نهایی نزدیک به شش ماه زمان برد.

*نوازنده‌های سازهایی مثل نی و عود را از کجا پیدا کردید؟

با توجه به این‌که در ایران آدم‌های حرفه‌ای زیادی در این زمینه وجود دارد خیلی دوست داشتم نوازنده‌های این سازها را از ایران انتخاب کنم ولی شرایط بسیار مشکل بود و این اتفاق نیفتاد، به همین دلیل از بین نوازنده‌های حاضر در لندن که اتفاقاً با آنها قبلاً هم کار کرده بودم یک تیم را انتخاب کردم که جالب است بدانید این تیم نوازنده ملیت‌های مختلفی داشتند که به نظرم خیلی در حس و حال نتیجه نهایی تاثیرگذار بود.

*اگر برای رستاخیز جایزه جشنواره فجر که نامش سیمرغ بلورین است را ببرید، آن را کنار اسکارتان می‌گذارید؟

بله حتماً. چرا که نه.


 تاريخ ارسال: 1392/11/13
کلید واژه‌ها:

فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.