پرده سینما
اصغر فرهادی کارگردان سینمای ایران در مراسم رونمایی از کتابش به این نکته اشاره کرد که چندی پیش سیگار کشیدن را ترک کرده و بعد از آن متوجه شده هیچ کدام از شخصیتهای آثارش هم دیگر سیگار نمیکشند!
به گزارش مهر، شب گذشته شنبه 17 آبان کتاب «هفت فیلمنامه از اصغر فرهادی» با حضور این فیلمساز برجسته، هنرمندان، منتقدان، مدیران نشر چشمه و تعداد زیادی از علاقمندان به آثار فرهادی در پردیس سینمایی کوروش رونمایی شد.
فرهادی در بخشی از این مراسم روی سن حضور پیدا کرد و در سخنانی گفت: از همه بزرگانی که آمدهاند تشکر میکنم. انتظار من یک مراسم جمع و جور بود و باورم نمیشد این تعداد تماشاگر، علاقمند، دوستان و همکاران بیایند و حضور شما باعث خوشحالی و دلگرمی است.
وی در ذکر چند نکته اظهار کرد: مقدمه کوتاهی بر این کتاب نوشتهام که آن را میخوانم که کسانی که کتاب را تهیه نکردهاند، به زودی آن را بگیرند و با شنیدن این مقدمه به خواندن کتاب علاقمند شود.
این کارگردان در ادامه بخشهایی از مقدمه کتابش را خواند: فیلمنامههای پیشِ رو را که مرور میکنم، آنچه بین همه آنها مشترک است و از رقص در غبار تا گذشته پُررنگ و آگاهانهتر شده چیزی نیست جز علامت سؤال، علامت سؤالی که فیلمنامه به فیلمنامه بزرگتر و چندوجهیتر شده است. اگر با این نوشتهها توانسته باشم جسارتِ پرسشگری را در تماشاگرانِ فیلمهایم تقویت کرده و ترسشان را از کاشتنِ علامتِ سؤال در ذهنها بکاهم، از عمری که برای نوشتن صرف کردهام راضی و خشنودم.
فرهادی در ادامه بیان کرد: من فیلمنامه به فیلمنامه که جلو میرفتم سعی میکردم این موضوع پرسشگری را مثل یک آیه بالای هر صفحه در نظر داشته باشم. برای همین حرفهایی که حالا میزنم، مصاحبههایی که میکنم، نقدهایی که از آثار من میخوانید یا آنچه در کلاسهایم میگویم گاهی نگرانم میکنند چون خطری در کنار خود دارند و ممکن است چیزی جز آنچه را که من هستم نشان بدهد.
تمجیدها از من واقعیت بیرونی ندارد
وی افزود: فیلمنامه نویس باید تلاش کند آگاه باشد و بعد بنویسد. بخشی از تعریف و تمجیدهایی که درباره خودم میشنوم این است که فرهادی مهندس ساختارسازی است که حساب و کتاب همه چیز را کرده و متنی را نوشته است. گرچه من باید از شنیدن این حرفها خوشحال باشم اما این حرفها واقعیت بیرونی ندارد.
کارگردان جدایی نادر از سیمین تصریح کرد: صادقانهترین پاسخی که میتوانم بدهم این است که خودم هم نمیدانم چطور این اتفاق میافتد. اتفاقا جذابتر است که بدانید اینها از ناخودآگاه من میآیند و خود من زمان نگارش آگاه نیستم که چطور از یک نقطه به نقطه دیگر میرسم. شاید حسن این کارها همین ناخودآگاه بودنشان باشد.
سیگار را که ترک کردم دیگر شخصیتهای فیلمهایم سیگار نکشیدند!
فرهادی یادآور شد: ابزاری مانند فیلمنامهنویسی و فیلمسازی برای دستیابی به ناخودآگاه ما انسانها است. اما هرچقدر بیشتر آگاه شویم خطر تکلف و تصنع بیشتر میشود. بگذارید یک مثال بزنم. من تا چند وقت پیش سیگار میکشیدم و در فیلمنامههایم هم آدمها زیاد سیگار میکشند، در آثارم دیدهاید که زن و مرد سیگار میکشند اما من کشیدن سیگار را چندی پیش ترک کردم و بعد از آن متوجه شدم هیچ کدام از شخصیتهای آثارم دیگر سیگار نمیکشند!
وی ادامه داد: فیلمساز نباید تعریف و تمجیدها را به خودش بگیرد و فکر کند مثل خدای بزرگ همه چیز را از قبل میداند. بلکه فیلمنامهنویسی به سماجت، پشتکار و بانک عاطفی قوی نیاز دارد که فرد در کودکی و نوجوانی با شنیدن زندگی دیگران آن را پر کرده باشد.
این فیلمنامهنویس از مخاطبان کتاب جدید خود خواست با خواندن هر فیلمنامه مقابل آن علامت سوال بگذارند و به آن نقد وارد کنند.
سابقه طولانی در سینما ندارم
فرهادی با بیان اینکه سابقهاش در سینما طولانی نیست، تأکید کرد: من سال 1381 اولین فیلمم را ساختم و 12 سال است که در این کارم. البته قبل از آن در عرصه تلویزیون، رادیو، تئاتر و فیلم کوتاه کار کرده بودم. چیزی که اکنون میخواهم بگویم این است که فاکتور مهمی در سینما وجود دارد به نام زمان. نسبت مهمی بین کیفیت یک اثر با زمانی که صرف آن میکنید برقرار است.
کارگردان درباره الی... اضافه کرد: نمیتوان یک ماهه فیلمنامه خوبی نوشت و اگر تمام نوابغ فیلمنامهنویسی جهان دور هم جمع شوند نیز چنین چیزی ممکن نیست. کار هنری نیاز به دم کشیدن دارد مثل چای که برای درست شدن به مدت زمان و حرارت خاصی نیاز دارد تا به طعم و رنگ مدنظر برسد.
وی تصری کرد: چیزی که در سینمای احساس میکنم این است که همه دچار یک بیماری شدهایم و به هرآنچه داریم به چشم تحقیر نگاه میکنیم و فکر میکنیم بیرون از مملکت ما همه چیز خیلی خوب است اما در تمام دنیا تعجیل در فیلمنامه نویسی وجود دارد.
فرهادی افزود: همواره آموختم که فریب تشویق کسانی را که زودهنگام با اثر روبرو میشوند نخورم. چون نمیدانم آنها جوگیر شدهاند و از سر احساسات ابراز علاقه کردهاند یا کار من واقعا خوب است. من برای هر فیلمنامه حداقل7، 8 ماه زمان میگذارم و این کمترین مدت زمانی است که میتوان برای فیلمنامه صرف کرد.
قهر و دعوا با بخت آور برای فیلمنامه فیلمها
دارنده جایزه اسکار بهترین فیلم خارجیزبان اسکار ادامه داد: هیچ چیزی نیست که من ننوشته باشم و پریسا بخت آور همسرم آن را نخوانده باشد و تایید نکرده باشد. او همواره بیتعارف کنار من است و آثارم را میخواند. همواره نقاط ضعفم را به من میگوید و حتی گاهی کار به دعوا و قهر چند روزه کشیده تا فیلمنامهای به سرانجام برسد. گرچه در تیتراژ هیچ کدام از فیلمهایی که میبینید اسم او به عنوان همیار فیلمنامهنویس وجود ندارد اما او همیشه بوده است. از او تشکر میکنم.
در ادامه مراسم که با تشویق حضار همراه بود از بختآور خواسته شد که روی سن بیاید و او به اصرار سرانجام این کار را قبول کرد و در حالی که به شدت تحت تاثیر قرار گرفته بود، گفت: خیلی غیرمنتظره بود و فکر نمیکردم قرار باشد اینجا بیایم. ممنونم. فکر میکنم در تمامی زندگیهای مشترک چنین چیزهایی هست که شاید در بخشهای دیگر و به شکلهای دیگر وجود دارد. خوشحالم امشب اینجا هستم و این کتاب را میبینم.
با رفتن بخت آور، فرهادی اینطور به سخنانش ادامه داد: همچنین من آدم خوش شانسی بودم و در طول کار حرفهایام با همکاران خوبی کار کردهام. البته همواره اختلاف سلیقه وجود داشته اما غالبا از همکاری و همراهی دوستان استفاده کردهام. افرادی که این فیلمها را به آنچه هست تبدیل کردهاند و من از حضورشان آدم خوشبختی هستم. دوستانی در سنین مختلف دارم و نزدیکترین دوستانم موی سپید و دل جوان دارند. حسین جعفریان عزیز و محمود کلاری عزیز که با هر کدام دو فیلم کار کردم.
این کارگردان تأکید کرد: حمید فرخنژاد نیز علاوه بر اینکه بازیگر من بود، از دوره دانشجوییی دوست من هم بود و این روزها قدر او را بیشتر میدانم چون آدم خوب و صادقی است. از آقای کیائیان مدیر نشر چشمه هم تشکر میکنم که این کتاب در انتشاراتشان چاپ شد. اتفاقاتی برای نشر چشمه در سالهای اخیر رخ داد که همیشه این بیانصافیها بوده و وجود داشته است اما بد نبود این حرف و حدیثها فراگیر شود تا مردم بدانند کسانی که کتاب چاپ میکنند چه سختیهایی میکشند. از فرزند او هم ممنونم و از محسن آزرم که دو سال با برنامههای نامنظم من همراهی کرد.
وی افزود: از پژمان برادرزادهام که طرح جلد کتاب را زد تشکر میکنم. همینطور از همه منتقدان. چه آنهایی که قبل از ساخت فیلم، فیلمنامه را میخوانند و بی رودربایسی نظراتشان را میگویند و چه آنهایی که بعد از ساخت فیلم آن را میبینند. هیچ افتخاری بالاتر از این نیست که در یک شب صمیمانه، غالب افراد از سر لطف و علاقه و مهر اینجا باشند.
فرهادی در پایان گفت: امیدوارم کسانی که نمیتوانند به سرعت این کتاب را بگیرند آن را به عنوان تجربهای که من انجام دادم، از دوستانشان امانت ببرند و بخوانند.
در بخش دیگری از این مراسم که با اجرای محسن آزرم به نیابت از نشر چشمه همراه بود، امیرشهاب رضویان فیلمساز و از مدیران پردیس سینمایی کوروش در سخنانی گفت: اینجا سالنی است که فیلم ماهی و گربه در آن اکران میشود. بنده فیلمسازم و با حضور در این فضا سعی کردم فضایی را که یادآور این باشد که جدا از تفریح و تجارت سینما، فرهنگ هم مهم هست ایجاد کنم.
وی افزود: رنجی که ما سالها برای اکران فیلمهایمان میکشیدیم دیگر برای فیلمسازان وجود نخواهد داشت. درباره اصغر فرهادی نیز او را از دهه 60 زمانی که پسر نوجوانی بود و هنوز موهایش کم پشت نشده بود و موهای من هم هنوز سفید نشده بود میشناسم.
رضویان تأکید کرد: اگر در دهه 60 دفاتر سینمای جوان افتتاح نمیشد سرنوشت ما تغییر میکرد. فرهادی را هم در سینمای جوان اصفهان شناختم و این مرکز چنین فیلمسازی تحویل داده است. یکی از فیلمهای کوتاه او را قاچاقی به دست آوردم که درباره یک پسر معلول بود و گرچه خام دستانه ساخته شده بود اما نشان میداد فرهادی از کجا شروع کرده است.
این فیلمساز یادآور شد: زمانی که زنده یاد سیف الله داد معاون سینمایی بود به سختی به فیلمسازان اول اعتماد میشد اما او به ما اعتماد کرد و افرادی چون اصغر فرهادی، بهمن قبادی، فرزاد موتمن و محسن امیریوسفی محصول نگاه درست مدیریت فرهنگی آن زمان بودند. امیدوارم اکنون نیز فضا هرچه بهتر و اکران فیلمها راحتتر شود. به دوستی با فرهادی افتخار میکنم.
در ادامه علی معلم روی سن آمد و در سخنانی گفت: زمانی که محمدبن منور تذکره نویس معروف نزد شیخ ابوسعید ابوالخیر میرود و به او میگوید میخواهم حکایت شما را بنویسم، ابوسعید به او پیشنهاد میکند ای شیخ حکایت نویس نباش چنان باش که از تو حکایت کنند. فرهادی از جمله سینماگرانی است که امروز از او حکایت میشود.
وی افزود: در سینمای ایران ژانر اجتماعی بیشتر مورد توجه مردم و منتقدان قرار میگیرد. قبل از فرهادی هم فیلمسازان زیادی در این زمینه فیلم ساختند و فیلمهای قابل قبولی داشتند اما نکته این بود که سینمای اجتماعی به دنبال کردن واقعیتهای اجتماعی اختصاص داشت اما فرهادی درام را به این سینما اضافه کرد.
پیوند درام هیجان انگیز و مسائل اجتماعی در آثار فرهادی
معلم تصریح کرد: پیش از آثار فرهادی، فیلمهای اجتماعی نداشتیم که قابلیت دنبال کردن دراماتیک داشته باشند و نفس بیننده برای دیدن هر سکانس حبس شود بلکه بیشتر نوعی نظاره کردن اجتماعی بودند که به نوعی قضاوت هم میرسیدند. اما در فیلمهای فرهادی با استادی شاهد پیوند بین درام هیجان انگیز و مسائل اجتماعی مردم هستیم.
معلم در ادامه افزود: بسیاری از فیلم های فیلمسازان ما از ریتم صحیح برخوردار نیستند و داستان ها خودخواهانه همراه با سلایق شخصی آنها پیش می رود در حالیکه ریتم عنصر اساسی در روایت سینمایی به حساب می آید.
این تهیه کننده تصریح کرد: ما هیچ وقت در هیچ نقطه تاریخی شکست نخورده ایم و قائل به شکست هایمان نیستیم، همواره پیروز بوده ایم حتی اگر باخته ایم که این موضوع در جنگ و انقلاب هم وجود دارد.
وی ادامه داد: فرهادی پیش از اینکه کارگردان مهمی شود درام نویسی را تجربه کرده، سالها تئاتر کار کرده و فعالیت های مشق شبی انجام داده تا سرانجام به درام هیجان انگیز برسد آن هم با دوربینی که روی دست محمود کلاری گذاشته می شود اما برخی فکر کرده اند می توانند دنبال پرسوناژها بروند و تنها با دوربین روی دست فیلم بسازند اما رعایت ریتم صحیح و همراه کردن مخاطب اهمیت بیشتری دارد.
کیائیان مدیر نشر چشمه در سخنانی گفت: چاپ کتاب سینماگر محبوب اصغر فرهادی به نوعی تجلیل از چنین سینماگری نیز هست. او در دهه اخیر توانست جایگاه ویژهای در عرصههای جهانی به دست آورد و این موفقیتها از سویی محصول پایمردی هنرمندانه است و از سوی دیگر ریشه در ادب و فرهنگ غنی دارد.
وی چاپ کتاب «هفت فیلمنامه از اصغر فرهادی» را پیوند سینما و ادبیات با هم دانست و افزود: سینمای اصغر فرهادی با گذشت زمان دارای هویت، سبک و زبان خاص خود شده و کمتر کسی را در کشور سراغ داریم که فیلمهای او را ندیده باشد. سخت کوشی توام با دانش، با گذشت مدت زمان نه چندان طولانی کارگردان نام آشنای کشور را به رفیعترین قلههای جهانی هدایت کرده است.
کیائیان همچنین از اعتماد فرهادی به نشر چشمه و مدیریت فرهنگی مجتمع کوروش تشکر کرد که فضایی به این گستردگی به فرهنگ و هنر اختصاص دادهاند.
در ادامه امیر پوریا منتقد سینما روی سن حاضر شد و ضمن تمجید از مدیریت با سلیقه فرهنگی مجتمع کوروش که اسامی سینماهای قدیم را روی سالن ها گذاشته است، گفت: قطعا پردیس کوروش در زمین قصبی ساخته نشده که با چنین استقبالی روبرو شده است.خوشحالم که این کتاب منتشر شده و بیشتر از آن خوشحالم ارتفاع پست در بین فیلمنامه های آن وجود ندارد.
وی افزود: ادعاهایی که درباره سینمای فرهادی وجود دارد هرگز با کلام خود او شکل نگرفته اند بلکه در بازتاب آثارش ادعاهایی ایجاد شد اما در مصاحبه هایی که با او داشتیم تنها چیزی که روی آن ادعا می کند این است که در فیلم درباره الی هر آن چیزی که در 45 دقیقه اول فیلم تا قبل از اتفاق اصلی رخ می دهد هوشمندانه و حساب شده است.
این منتقد همچنین از اینکه کتاب «هفت فیلمنامه از اصغر فرهادی» فیلمنامه های اصلی هستند و در واقع فیلم پیاده شده روی کاغذ نیستند، ابراز رضایت کرد.
در ادامه سعید عقیقی فیلمنامه نویس و منتقد، اهمیت آثار اصغر فرهادی را وجود واقعیت دراماتیک سینمایی معرفی کرد و گفت: فرهادی از الگوی کلاسیک برای بیان واقعیت ها استفاده می کند و الگوی معینی در درام نویسی را دنبال می کند که از کتاب ها بیرون آمده است.
در ادامه مهرزاد دانش گفت: روایت در آثار فرهادی تلفیقی هنرمندانه از سبک کلاسیک و مدرن است و او در نیمه اول آثارش به توالی رویدادها را می آورد و هر چه جلوتر می رویم بر بحث شخصیت پردازی تمرکز می کند بنابراین کار او با فضای کلاسیک آغاز می شود و با فضای مدرن ادامه پیدا می کند.
وی افزود: ما در آثار او با عنصر تزاحم اخلاقی روبرو هستیم و شخصیت ها در موقعیتی قرار می گیرند که تصمیم گیری شان مبنی بر انجام یک کار باعث کناره گیری شان از کار دیگر می شود.
در بخشی از این مراسم فیلم کوتاهی از آثار اصغر فرهادی که صحنه های بیاد ماندنی تمام آثار او را دربرداشت ساخته میثم مولایی پخش شد که از آنجایی که کیفیت صدا و تصویر مناسب نبود، آزرم از عوامل سن خواست چراغ ها را دوباره خاموش و فیلم را دوباره پخش کنند. در این مراسم افرادی چون حمید فرخ نژاد، احمد امینی، بهنام بهزادی، سروش صحت، محمود کلاری، حسین جعفریان، حسین مهری و جمعی دیگر از هنرمندان حضور داشتند.
حاشیهها
*مراسم طبق معمول با تأخیر همراه بود و 40 دقیقه پس از زمان مقرر آغاز شد.
*استقبال زیادی از مراسم شده بود و در ساعت 18 سالن به طور کامل پر شده بود و برای ایستادن نیز جایی نبود از آن رو از مردم خواسته شد بین صندلیها روی زمین بنشینند و برخی خبرنگاران نیز در همین حالت گزارش مراسم را مینوشتند.
*زمانی که قرار بود علی معلم سخنرانی کند اعلام شد او از در پشتی وارد میشود و فرخ نژاد به شوخی میگفت: او چاقه چاقه. و منظورش این بود که معلم از در متداول رد نمیشود! معلم نیز پس از اتمام سخنانش به ناچار بین صندلیهای ردیف اول روی پلهها نشست و چند دقیقه بعد عوامل برگزاری برنامه از یکی از حاضران خواستند جایش را با او عوض کند.
*بازیگر خردسال فیلم چهارشنبه سوری که حالا به پسر جوانی تبدیل شده بود نیز به مراسم آمده بود و با بخت آور و فرهادی عکس یادگاری گرفت.
*«هفت فیلمنامه از اصغر فرهادی» شامل فیلمنامههای رقص در غبار، چهارشنبه سوری، شهر زیبا، دایره زنگی، درباره الی، جدایی نادر از سیمین و گذشته میشد و برای اولین بار در شعبه نشر چشمه در مجتمع کوروش رونمایی میشد.
*پس از گرفتن عکس یادگاری عوامل فیلمهای فرهادی با او روی سن، حاضران برای گرفتن کتاب با امضای فرهادی به طبقه پایینتر مجتمع رفتند.
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|