پرده سینما
به گزارش بانی فیلم، روز گذشته مهدی كرمپور نماینده كانون كارگردانان در شورای صنفی نمایش و رییس این شورا، در حالی از سمت خود استعفا كرد كه فردا مجمع عمومی كانون كارگردانان در شرایطی متفاوت از دوره های گذشته برگزار خواهد شد.
كرمپور در نامهای كه در اختیار رسانهها گذاشته به بخشی از دلایل استعفایش از ریاست شورای صنفی نمایش تشریح كرده و به این نكته مهم نیز اشاره كرده كه از ابتدا قرارش به این بوده تا زمان برگزاری مجمع عمومی كانون كارگردانان در سمت باقی بماند كه موعد این قرار فرا رسیده است.
كرمپور كه به عنوان نماینده كانون كارگردانان در شورای صنفی نمایش حضور داشته، همچنین بازرس شورای مركزی كانون نیز به شمار میآید. كانونی كه هفته گذشته با رأی 8 عضو شورای مركزیاش، علیرضا رئیسیان را از ریاست كانون كارگردانان كنار گذاشت. این اتفاق با واكنش متفاوت كارگردانان سینمای ایران مواجه شد و براساس آنچه رسانهها در خصوص نگاه فیلمسازان در این خصوص منتشر كردهاند، این تأویل، منطقی به نظر میرسد كه در روز دوشنبه باید شاهد شكاف در صنفی باشیم كه تاكنون یكپارچه عمل كرده بود.
از این منظر مجمع عمومی كانون میتواند خبرساز و جالب توجه باشد. آیا شكاف كارگردانان و دو دستگی میان آنها چنان اوج گرفته كه شاهد ایجاد تشكلهای موازی در این صنف خواهیم بود؟ با توجه با اینكه كانون كارگردانان تنها تشكل این صنف در خانه سینما محسوب میشود، چنین احتمالی بعید به نظر میرسد و به نظر میرسد که كارگردانان با همه اختلاف نظرها باید زیر یك چتر به فعالیت بپردازند.
متن كامل استعفا نامه مهدی كرم پور كه نسحهای از آن دراختیار ایلنا قرار گرفته؛ بدین شرح است:
بنای سكوت داشتم. حتی وقتی راجع به فیلم درحال اكرانمان از هر طرف اجحاف شد؛ از جشنواره تا پروانه نمایش و اصلاحیهها و ... از ارشاد تا مدیران فرهنگی شهرداری، تا همكاران ذینفوذ رانت خورده و روزنامهنویس نوپای در پینام یا سیاسیكاران در پوستین نویسنده، بینام و نشان واقعی. سكوت كردم وقتی كسانی از اكران گفتند كه حتی نمیتوانستند یک بار از سر تا به آخر پروسه اكران را روی كاغذ درست بشمارند. حتی شرح وظایف شورای صنفی كه بار مسوولیتش بردوشم بود را نمیدانستند، اما برایش تئوری داشتند! از سایتهای غرضآلوده به سیاست تا همكاران گاه صاحبنامی كه پی منافع شخصی و گروهی بودند نه منافع كلان صنفی و جمعی سینما. میخواستند از این آب گل آلوده صیدی كنند و از این نمد كلاهی برای خودشان بدوزند كه تنها به اندازه سر آنها باشد... و خب من مانع شده بودم.
مصاحبه كردند؛ بیانیه دادند. آدرس غلط نشان دادند و سیاهی لشكرهای به ارزان اجیر شدهشان فشار آوردند و خود عاقل مابانه در جلسات صنفی ژست مصلحانه گرفتند و از سرخیر و صلاح مهربانانه به مذاكره نشستند...
سكوت كردم. شرط آمدنم آن بود كه یك منطق را برای همه اجرا خواهم كرد و شمایان پذیرفته بودید. گفتم كه سیره حضرت امیر (ع) است؛ به عثمان بن حنیف (كه از صحابی نزدیك بود) یك درهم میدهد و به غلام عثمان بن حنیف نیز یك درهم میدهد.
نیمه دوم 87 به نمایندگی كارگردانان به شورای صنفی رفتم. شبه دفترخانهای قدیمی و سنتی بود كه 9 نفر در آن مینشستند و حسب منافع دعوا میكردند و گاه كار به فحاشی میكشید...
اما من برایش ایده داشتم. 6 ماه به آشنایی و مطالعه گذشت تا مسوولیت كمیته هفت نفره تدوین آییننامه اكران 88 بر عهدهام نهاده شد و بعدتر مسوول اجرای آن شدم.
سختترین سال این سالیان را رییس شورای صنفی نمایش بودم و نماینده كارگردانان سینمای ایران در بحرانیترین سال. چه از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و چه از لحاظ صنفی كه تهیهكنندگان چندین دسته و گروه همه خواستههایی داشتند كه اگر برآورده نمیشد قال میكردند. در معاونت سینمایی مدیر كل مستقری وجود نداشت و ما چهار نفر بودیم و تحت همه نوع فشارهای بیرونی. شهادت میدهم كه در تمامی دوره تصدیام به سبب اقتدار شورای صنفی،مصوبات دچار كمترین دخالت مدیران دولتی بود و همهچیز در صنف مدیریت میشد.
و 88 ركورددار تعداد فیلمهای رنگ پرده دیده و اكران شده در سیسال گذشته بود و بالاترین آمار فروش این سالیان و توقف ریزش 18 ساله تماشاچیان سینما و افزایش شاخص اشغال صندلی. نمودار سرازیر ریزش متوقف شد و منحنی، 15 درصد رشد نشان میداد... و بسیاری كارهای ساختاری و زیربنایی كه انجام شد و از حوصله این مقال خارج است و بر شما نیز پوشیده نیست.
در طی حضورم در شورای صنفی نمایش كوچكترین سهمی از مالكیت هیچ كدام از فیلمهای به نمایش درآمده نداشتم كه هركس كوچكترین سندی دارد نشان دهد. هیچ سهمی در هیچ دفتر پخش یا سالن سینمایی نداشته و ندارم. به عنوان رییس شورای صنفی در نزدیك به دوسال، این سمت جز از كار اصلیماندن ریالی برایم درآمد نداشته و همیشه برایش هزینه كردهام.
بار و مسوولیتی صنفی كه چون وظیفهای به عدالت و امانت انجامش دادم.
پیش ازاین نیز دوبار (پایان سال 87 و پایان سال 88) كتبا درخواست كردم كه این بار از شانهام برداشته شود كه به جبر شورای مركزی، رییس كانون و مدیرعامل خانه سینما ماندم. برای حفظ آخرین سنگر صنفی باقیمانده.
قرارمان با همه تا مجمع عمومی كارگردانان بود كه حالا موعد آن است. وعده قرارمان را تا به پایان آمدم و از زیربار مسوولیت شانه خالی نكردم. علیرغم همه بداخلاقیها و مصاحبهها و بیانیهها. تا به آخر پاسدار و حافظ كرسی به حقمان بودم و حالا موعد قرار است و پایان دوره.
دوشنبه صبح آخرین جلسه شورای صنفی نمایش را تشكیل خواهم داد و پس از آن دیگر مسوولیت از عهدهام ساقط است.
برای همه آنانی كه منافعی دیگر در شورای صنفی دنبال میكنند شاید این خبر مسرتبخشی باشد. قول میدهم سومین استعفا آخرین باشد. قاطع و بدون ذرهای تردید و بازگشت. اما برای باقی (كه اكثریت همكاران صادق و مستقل ما هستند.) شورای مركزی جدید حتما نمایندهای لایقتر برخواهد گزید.
دو شنبه عصر اما به عنوان بازرس شورای مركزی به آرایی كه حسب اعتماد و امانت در دو سالونیم گذشته پشتیبانم بود پاسخ و گزارش خواهم داد و انشاالله كه این یكی نیز از گردهام برداشته شود و دوشنبه آخرین روز فعالیت صنفیام باشد كه به اندازه و بضاعت تا بهحال انجام دادهام و پایان و كنارهگیری از هر دوسمت صنفیام. میخواهم فیلم سینمایی بسازم. كار اصلی معوق ماندهام كه دوسال و نیم است به درستی بدان نرسیدهام و تنها اپیزود و نصف فیلمی است كه بر پرده دارم.
دوست دارم به عنوان بازرسی كه غیرموظف كمترین میزان غیبت در جلسات شورای مركزی را طی این مدت داشتهام و مسوولیت مستقیم برگزاری جشن كارگردانان و جشن خانه سینما برعهدهام بوده است، هشداری به همكارانم بدهم كه سبب نگارش این نوشته است:
كانون 21 سال قویترین و موثرترین ركن سینمای ایران بوده و هست. و اقتدارش را از مجمععمومی پرقدرت كه تجمع فرهیختهترین هنرمندان ایران است، میگیرد.
اكنون كه عوامل بیرونی، اغراض شخصی، حسادتها و در خوشبینانهترین شكل، بیتدبیری رخت چركمان را آویز دیوار همسایه كرده است، همه با حضور پرقدرت و تمام قد خود در مجمععمومی و قضاوت صحیح و عادلانه، اقتدار گذشته را به كانون، صنف و خانه سینما بازگردانیم. و نقطه پایانی باشیم بر تفرقهای كه دیگرانی كه ما و صنف ما را دوست ندارند (یا دست كم اتحاد و یكپارچهگیمان را)، خواهان آنند.
و سخن آخر با كسانیست كه پیش از این نیز به آنان هشدار دادهام كه عواقب و مسوولیت هرگونه تشتت احتمالی آینده كانون خواسته یا ناخواسته، دانسته یا ندانسته حاصل عملكرد شتابزده آنان است. روی سخنم با آنهاست كه در خانه اگر كس است، یك سخن بس است؛
« دردارالخلافه بودم كه سر مصعب را نزد عبدالملك آوردند. خندیدم. خلیفه پرسید: ز چه روی میخندی؟ گفتم : در دارالخلافه بودم كه سر حسین بن علی (ع) را نزد ابن زیاد آوردند، در دارالخلافه بودم كه سر ابن زیاد را نزد مختار آوردند، در دارالخلافه بودم كه سر مختار را نزد مصعب آوردند و اینك سر مصعب را نزد تو آوردهاند... خلیفه لختی اندیشه كرد و برآشفت. فردا دستور داد دارالخلافه را ویران كنند».
یاعلی
مهدی كرم پور
در همین رابطه بخوانید
حقایق تأسف بار دیگری از پشت پرده سینمای ایران
کرم پور درباره اظهارات پوراحمد، ده نمکی، و سجادپور توضیح داد
اعتراض کیومرث پوراحمد به وضعیت فعلی شورای صنفی نمایش
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|