پرده سینما

بر صندلی پدری نشسته‌ام، نمی‌گذارم سینما دچار تنش شود

پرده سینما

 








 

 

 

حجت الله ایوبی. عکس از الهام عبدلیرئیس سازمان سینمایی با تأکید بر این‌که سینمای ایران به هیچ‌وجه روبه قبله نیست، از تلویزیون خواست تا «ناقوس مرگ سینما» را به صدا درنیاورد.

 

به گزارش خبرنگار سینمایی ایسنا، حجت‌الله ایوبی شامگاه 21 آبان‌ماه در برنامه تلویزیون «شهر فرنگ» با حمیدرضا مدقق - منتقد حوزه سینما - سخن گفت. گزارش کامل این گفت‌وگو به این شرح است:

 

اتفاقی که در دو هفته گذشته شامل حال سینما شده، طوفان نبوده، بلکه نسیمی بوده که در دو سال گذشته هم کمتر شاهد آن بوده‌ایم. اهالی سینما دو سال آرام را بعد از آن طوفان‌های وحشتناک تجربه و ثمره این آرامش را هم حس کردند. یقین دارم خود اهالی سینما اجازه نخواهند داد که سینما دچار تنش شود. من هم به‌عنوان مدیر سینمایی همواره یادم هست که بر صندلی پدری نشسته‌ام و اجازه این اتفاق را نخواهم داد.

درباره این‌که سینمای ایران روبه قبله است یا نه، معتقدم که به هیچ‌وجه این‌گونه نیست. البته به این معنا نیست که سینما دچار مشکل نباشد، ولی اگر بخواهیم علمی حرف بزنیم، خیلی از مسائل سینما قابل بررسی است. سینما را با تعداد شاغلان، تعداد سالن‌ها، زیرساخت‌ها و فیلم‌هایی که تولید شده می‌شناسند و وضع حالا با گذشته قابل مقایسه است. ما کتابچه‌ای را در سازمان سینمایی تحت عنوان صنعت سینمای ایران چاپ و سعی کرده‌ایم همه آمارهای جهانی و منابع ایرانی را گردآوری کنیم تا براساس آن‌ها بهتر قضاوت کنیم. در ایران همواره جنگ عدد و رقم و آمار زیاد داشته‌ایم که البته این قضیه، باور آمارها را سخت می‌کند. این نکته که سینما در حال مرگ است، گاه در کشورهای دیگر هم گفته می‌شود، اما با نگاه به آمارها می‌بینید که سینما با وجود رقیب‌هایی که پیدا کرده، روبه رشد است. در آمارها می‌بینیم که در جهان هفت میلیارد بلیت فروخته شده است. ‌در آمریکا، آلمان و فرانسه هر فرد در سال، سه یا چهار بار به سینما می‌رود. این‌ها نشان می‌دهد سینما صنعتی زنده و پویا است.

 

تا چه اندازه موافق هستید که راه برای ورود بخش خصوصی باز شود؟

 

حجت الله ایوبی. عکس از الهام عبدلیدو سال است که من و آقای جنتی تلاش می‌کنیم بخش خصوصی را وارد سینما کنیم و پیشرفت‌های خوبی نیز داشته‌ایم. 18 آبان‌ماه جلسه‌ی خوبی داشتیم که همه سرمایه‌گذاران برجسته کشور را جمع و اقتصاد خلاق را برای آن‌ها تشریح کردیم. بعد از چهار دهه، اولین‌بار است که بخش خصوصی هم در تولید وارد شده و هم در زیرساخت. در حال حاضر 69 سالن سینما توسط بخش خصوصی در حال ساخت است و در این دو سال، چند سینما تأسیس شده است. وقتی این سرمایه‌گذاران از رسانه‌ها می‌شنوند که سینما مرده است چه حالی به آن‌ها دست می‌دهد؟! بخش خصوصی به سینما علاقه نشان می‌دهد و من آمده‌ام به این سرمایه‌گذاران بگویم از شنیدن این حرف‌ها ناامید نشوند.

 

آیا شما به گفته یکی از تحلیل‌گران به حسن نیت پیشنهادهای شورای راهبردی سینما شک دارید؟

 

این‌که دخل و خرج سینما با هم می‌خواند یا نه، خیلی به بررسی دقیق و عمیق نیاز ندارد. من دو سال پیش، بلند فریاد زدم که دخل و خرج سینما با هم نمی‌خواند. ما در طول سال، 80 - 90 فیلم می‌سازیم و حدود 130 میلیارد تومان هزینه می‌کنیم؛ اما فروش ما در سال گذشته که سال درخشان سینمای ایران بود، 51 میلیارد و 800 میلیون تومان بود؛ اما در کنار این، نرخ رشد را هم باید ببینیم. نکته دیگر درباره حمایت‌هاست. حمایت‌های دولتی باید کنار گذاشته و بخش خصوصی وارد شود و حمایت دولتی به پس از تولید برود. این را همه می‌گویند، اما در عمل این کار هنوز ممکن نیست. حتی خیلی از کسانی که این شعار را می‌دهند، خودشان در عمل به آن پایبند نیستند و اگر بخواهند فیلمی بسازند، به‌دنبال حمایت دولتی هستند.

 

روشن و شفاف اعلام کردیم که چگونه حمایت کرده‌ایم و چه کسانی مشمول حمایت ما شده‌اند و چتر حمایتی ما فقط برای افراد خاص نیست. امروز جامعه سینمایی نمی‌تواند بگوید که ایوبی و دولت تدبیر، نورچشمی‌هایی دارد. ما در سال‌های 93 و 94 تقریبا از 40 فیلم حمایت پیش از تولید کردیم و در گروه «هنر و تجربه» هم 40 فیلم با شیوه حمایت پس از تولید در اکران حمایت شده‌اند.

 

دلیل این‌که دستور دادید بودجه حمایتی از فیلم‌های اعضای شورای راهبردی قطع شود، چه بود؟

 

حجت الله ایوبی. عکس از الهام عبدلی. سایت پرده سینمالازم بود به دوستانی که بارها من را در رسانه‌ها و نامه‌های سرگشاده خطاب قرار دادند، از روی ادب پاسخی بدهم. اگر واقعا آن‌ها پیشگام هستند، برای این حرکت که آرزوی ما هم هست، حاضریم حرکت را از خود آن‌ها که داوطلب شده‌اند شروع کنیم. اسم این را نه تحریم بگذارید و نه رفتار غیرپدرانه. حال می‌خواهم توضیح دهم که سینمای ایران در حال مرگ یا افول است یا نه؛ بعد از دو سال کار معتقدم جوانه‌های امید در سینمای ایران روییده است و دلیلی ندارد ما مردم را ناامید کنیم.

 

در اینجا به‌طور مختصر به چند آمار اشاره و سال 91 را که اوج دولت قبل بود، با سال 93 که اول کار ماست، مقایسه می‌کنم؛ سال 91، تعداد 84 پروانه ساخت صادر شده بود و سال 93 نیز تعداد 185 پروانه صادر شد. در سال 91، تعداد 85 فیلم پروانه مالکیت گرفتند و در سال 93 نیز 97 فیلم. در سال 91 تعداد ‌206 فیلم ویدئویی ساخته شده بود و در سال 93، 272 فیلم ساخته شد. من اسم این را می‌گذارم امید سینماگران و فعالیت بیشتر، چون کسانی که کار نمی‌کردند در سال گذشته مشغول به کار شدند. درباره تماشاگران هم که موضوع اصلی است، گاهی شک و شبهه‌هایی به آمار وجود دارد.

 

در دو سال گذشته، 95 درصد سینماها را به سیستم مکانیزه مجهز کرده‌ایم و با توجه به این اعداد و ارقام صحیح می‌گوییم در سال 91 ما هفت میلیون و 900 هزار تماشاگر داشتیم و در سال 93، 12 میلیون و 100 هزار نفر. فروش سال 91 سینمای ایران، ‌26 میلیارد و 100 میلیون تومان بود و در سال 93 به 51 میلیارد و 800 میلیون افزایش پیدا کرد. سال 92 خیلی‌ها می‌گفتند سال 93 «سال سیاه سینمای ایران» است، اما من همان زمان می‌گفتم «سال شکوه سینمای ایران» خواهد بود که همین‌طور هم شد.

 

آیا این رشد پایدار خواهد بود؟

 

نیمه اول سال 94 با توجه به افزایش قیمت بلیت، فروش سینما حدود 50 درصد افزایش پیدا کرد و 14 درصد به مخاطبان اضافه شد، یعنی سیر سینما کاملا صعودی است و پایدار هم خواهد بود، چون ثابت شده سلیقه مردم عوض شده است و دیگر به سالن‌های کهنه و قدیمی نمی‌روند.

 

در این دو سال با وجود گرفتاری‌های مالی که داشتیم و می‌دانید که ایران سال‌های سختی را از نظر بودجه سپری کرد، تمام سالن‌های سینما را تجهیز کردیم و تمام آن‌ها دیجیتال شده‌اند. در سال 91، 306 سالن سینما در کشور بود، اما امروز 431 پرده سینما داریم، یعنی ما در این دو سال 125 پرده به سینماهای کشور اضافه کرده‌ایم. چهار دهه بود که تعداد سینماها هر روز کمتر می‌شد، اما در این دو سال تعداد سالن‌ها افزایش یافت. تولیدات سینما هم افزایش یافته و مهم‌تر از همه، ورود به بخش خصوصی است. آمدن بخش خصوصی به زیرساخت و سالن‌سازی اتفاقی بزرگ است. برای این‌که مدیریت سالن هم بهینه می‌شود و کیفیت افزایش می‌یابد. حال که این رشد را می‌بینیم، باید امیدوار باشیم که ادامه داشته باشد.

 

منظورتان از کسانی که گفته‌اید منافعی در سینمای کشور دارند و خود را به خواب زده‌اند، دقیقا چه کسانی است؟

 

حجت الله ایوبی. عکس از الهام عبدلی. سایت پرده سینمافکر نمی‌کنم در این برنامه بخواهم فرد یا گروهی را نام ببرم یا متهم کنم؛ اما همه می‌دانیم در سال‌های گذشته جماعتی به این باور رسیده بودند که باید این سینما را از بین ببریم و سینمای جدیدی بسازیم. بعد از آمدن دولت ما، آن گروهی که سایت و رسانه هم دارند، فعال‌تر شدند و مشغول کار هستند. بیشتر آن‌ها هم سینمایی نیستند و غرض‌های سیاسی دارند. با آن‌ها نمی‌شود کاری کرد چون خود را به خواب زده‌اند؛ اما در دل سینما، کسانی هم هستند که نقد دارند و ما حرف آن‌ها را با کمال میل می‌شنویم. در دو سال گذشته وقتی کارمان را شروع کردیم، گفتیم اولویت ما شنیدن است. در همین راستا چهار روز پیاپی همه گروه‌های سینمایی را در چهار موضوع مهم جمع و صحبت کردیم و به تصمیم‌هایی رسیدیم که به خیلی از آن‌ها عمل کردیم و باز هم این کار را خواهیم کرد تا عملکرد دو ساله را نقد کنیم و برای دو سال آینده تصمیم‌گیری کنیم. ما وقت زیادی نداریم و باید کار کنیم. نه این‌که حاشیه بسازیم.

 

برخی می‌گویند همیشه مدیران سینمایی، منتقدان را به داشتن هدف خاص متهم می‌کنند، نظر شما چیست؟

 

نباید اوضاع شخصی خود را با اوضاع سینما گره بزنیم. اگر فیلمی ساختیم و نفروخت،‌ نگوییم هیچ فیلمی در کشور نمی‌فروشد. برای سنجش سینما پنج شاخص داریم، تماشاگر، تولیدات فیلم، کیفیت تولیدات، برخورد مدیران و شفاف‌سازی و عدالت. باید این‌ها را بررسی و براساس بررسی‌ها، اشکال‌ها را رفع کرد.

 

تغییر اعضای شورای پروانه ساخت و نمایش تا چه حد صحت دارد و چرا انجام می‌شود؟

 

دو سال از احکام اعضای شوراها گذشته است. این افراد در روزهای سخت و پر تب‌وتاب منصوب شده‌اند که از همه آن‌ها هم تشکر می‌کنم؛ اما برخی از آن‌ها خودشان وقت کافی ندارند و برخی هم با توجه به تجربه دو ساله به نظر می‌رسد تغییرشان برای سینمای کشور ضروری است.

 

چون منتقد شما هستند تغییر می‌کنند؟

 

باید ترکیب بعدی را هم ببینید. شاید همچنان بین آن‌ها هم منتقدان ما باشند. ما از نقد هراسی نداریم، چون مطمئنیم به نفع سینما است.

 

نظر شما درباره از بین رفتن انگیزه ساخت فیلم دینی پس از برخوردهایی که با فیلم «رستاخیر» شد، چیست؟

 

وقتی این مشکلات پدید آمد، خیلی از کسانی که امروز حامی این فیلم هستند، متأسفانه آن روزها آتش‌بیار معرکه بودند و ما در حمایت از آن فیلم، تنها بودیم. برخوردها با «رستاخیر» و احمدرضا درویش - کارگردان فیلم - منشأ مشخصی دارد. کسانی هستند که هر چیزی را دستاویز قرار می‌دهند برای این‌که علیه دولت و وزارت ارشاد کار کنند و در این مورد هم از «رستاخیز» استفاده ابزاری کردند و من وظیفه خود دیدم از این فیلم حمایت کنم. به همین دلیل با علما و مراجع صحبت و سعی کردیم مشکل را حل کنیم. در دیدار با علمای بزرگ گفتیم اگر هزینه فیلم‌سازی دینی بالا برود، دیگر خیلی‌ها جرأت ورود به این عرصه را نخواهند داشت.

 

چرا همه از بی‌کاری شکایت می‌کنند؟

 

مهم‌ترین مشکل سینما، تئاتر و موسیقی بی‌کاری است. در کشورهای دیگر با این قضیه برخورد منطقی می‌کنند. منطقی‌ترین برخورد، ایجاد بیمه بی‌کاری است که ما هنوز توان آن را نداریم؛ اما درباره سینما باید با دقت بیشتری صحبت کرد. وقتی تعداد فیلم‌های ساخته‌شده بیشتر شده، یعنی افراد بیشتری مشغول به کار شده‌اند، اما ظرفیت سینما محدود است. نمی‌توانیم تمام اهالی سینما و فرهنگ و هنر را مشغول کنیم، چون اکران و گردش مالی سینما این ظرفیت را ندارد.

 

در گذشته برخی کسانی که سینماگر هستند، در تلویزیون مشغول به کار شدند. در سال‌های گذشته چند فیلم سینمایی و سریال در تلویزیون ساخته می‌شد که به‌دلیل مشکلات مالی دیگر ساخته نمی‌شود. در حوزه خود ما با وجود همه مشکلات مالی سعی کردیم، عده بیشتری را مشغول به کار کنیم، ولی تعداد زیادی که در تلویزیون کار می‌کردند و دیگر کار نمی‌کنند هم بی‌کاران سینما نامیده می‌شوند. از آن گذشته، تلویزیون قبلا امتیاز فیلم‌ها را می‌خرید که در دو - سه سال گذشته آن هم کاهش پیدا کرده است. این مشکلات از جاهای دیگر سرریز می‌شود و ما باید در سینما پاسخگوی آن باشیم.

 

در تمام دنیا، تلویزیون به سینما کمک می‌کند. من هم از تلویزیون خواهش می‌کنم به سینمای ما کمک کند، زیرا تلویزیون رقیب سینما محسوب می‌شود، پس باید حق سینما ادا شود که در ایران نمی‌شود. البته می‌دانم تلویزیون بودجه ندارد، اما درخواست ما این است که حداقل ناقوس مرگ سینما را در تلویزیون به صدا در نیاورند.

 

برخی معتقدند بسیاری از جشنواره‌های ریز و درشت قابل حذف هستند و هزینه آن‌ها را می‌توان صرف ایجاد زیرساخت‌ها کرد.

 

از همه جشنواره‌های سینمای ایران دفاع نمی‌کنم؛ اما جشنواره جایی است برای دیده شدن و تشویق مردم به سینما رفتن و آیینی است برای این‌که مردم دور هم جمع شوند. در سال، صدها فیلم کوتاه و مستند تولید می‌کنیم و این بچه‌ها جایی برای دیده شدن ندارند. ضمن این‌که جشنواره‌های بزرگ هم اخیرا به دنبال حامیان مالی هستند و تا حدی هم موفق بوده‌اند. موافق نیستم که اگر یک یا دو جشنواره را حذف کنیم، مشکلات سینمای کشور حل می‌شود.

 

جشنواره نوجوانان که فیلمی هم برایش نداریم، چه کارکردی دارد؟

 

اتفاقا اگر به آینده سینمای ایران فکر کنیم، باید برای نوجوانان و کودکان هزینه کنیم. ما در جشنواره نوجوانان علاوه بر این‌که تعداد قابل توجهی فیلم داشتیم، المپیاد نوجوانان را هم برگزار کردیم. این کار در تاریخ سینمای ایران ثبت خواهد شد، چون با توجه به اهمیتی که سینما در دنیا دارد، این کار سرمایه‌گذاری برای آینده است.

 

جایی گفته بودید که کاش جیب پرپولی داشتید تا به همه فیلمسازان کمک می‌کردید، این حرف با واکنش‌های منفی مواجه شد،‌ نظر شما چیست؟

 

آرزو می‌کنیم روزی اقتصاد فرهنگ و هنر آنقدر پویا و قدرتمند شود که سینماگر ما نیازی به پول دولت نداشته باشد؛ ولی برای تحقق این آرزو باید اقداماتی صورت گیرد که با وجود این همه مشکل، هنوز رسیدن به آن آرزو زود است.

 

برخی با قاطعیت معتقدند اگر دولت خود را کنار بکشد، بخش خصوصی می‌تواند عهده‌دار تولید شود.

 

کسانی که می‌توانند، پیش‌قدم شوند. من هم معتقدم می‌توانیم. رابطه دولت و هنر از مباحث اساسی است و آقای جنتی از روز اول، اقتصاد فرهنگ و هنر را شعار اصلی خود قرار داد و تلاش می‌کند سینما روی پای خود بایستد.

 

مهمترین لوازم این کار هم زیرساخت است که در این زمینه حرکتی آغاز شده و بخش خصوصی هم وارد آن شده است. به‌تدریج اگر اقتصاد سینما راه بیفتد، حتما به آن سمت خواهیم رفت؛ اما امکان‌پذیر نیست که دولت اصلا در فیلم‌سازی دخالت نکند و خود فیلمسازان هم موافق آن نیستند.

 

کار خوبی که امسال بنیاد فارابی انجام داده، این است که ضمن حمایت از 40 فیلمساز، میزان مشارکت را هم به کمتر از 50 درصد کاهش داده و مشارکت‌ها هم به‌شکل تسهیلاتی بوده است. تا کسی که فیلم می‌سازد خیالش راحت نباشد که سود خود را قبل از تولید برده و فیلمش ارتباطی به گیشه ندارد. دخالت دولت جایی خطرناک است که همه چیزهایی که سازنده می‌خواهد، به او بدهد و به این ترتیب، مردم دیگر برای فیلمساز مهم نباشند.

 

فکر می‌کنم سینماگران باید با مردم آشتی کنند و برای مردم فیلم بسازند. از طرف دیگر، من با افتخار به گیشه فکر می‌کنم. گرچه گاهی مدیران پیشین احساس می‌کردند نباید سخن از گیشه به میان آورد. باید به سینمای تجاری هم فکر کنیم، اما این خطر هم وجود دارد که اگر سینما تجاری شود، دیگر آن، سینمای ایران نخواهد شد. اینجاست که دولت باید ورود کند و از سینمای هنری، فرهیخته و تجربه‌گرا که نمی‌تواند در گیشه موفق باشد، حمایت کند.

 

چرا گاهی در اظهار نظرها از سوی شما، آقای نوش‌آبادی و آقای جنتی شاهد سه موضع متفاوت هستیم؟

 

مواضع ما در سازمان سینمایی روشن است، اما گاه مواردی پیش می‌آید که عملکرد ما برای آقای وزیر سوال می‌آورد، اما ویژگی وزیر ما این است که وقتی به او توضیح می‌دهید و متقاعد می‌شود، سخن منطقی را می‌پذیرد. ما کاملا با هم هماهنگیم و من در دو سال گذشته، اگر موفقیتی داشته‌ام، مدیون حمایت‌های ایشان هستم.

 

گفته می‌شود شما سر حرف‌تان نمی‌مانید، مثلا درباره اکران بعضی فیلم‌ها، نظرتان چیست؟

 

این‌که انتظار داشته باشید در کشور ما همه فیلم‌ها اکران شود تا به حال اتفاق نیفتاده،ْ اما امیدواریم روزی چنین اتفاقی بیفتد. سینماگران به‌درستی از ما انتظار دارند از آن‌ها صیانت کنیم. می‌گویند اگر فکر می‌کنید فیلمنامه‌ای در اکران دچار مشکل می‌شود، از همان ابتدا به ما بگویید. ما هم به اعضای شورای پروانه ساخت گفتیم همین کار را بکنند. در عین حال، اگر برای صیانت از فیلمساز و سرمایه‌گذار این کار را انجام دهیم، می‌گویند ممیزی‌ها سخت شده است. در صورتی که این ممیزی برای صیانت از فیلمساز است. از طرفی گاهی فیلم‌ها دچار مشکل می‌شوند و همه می‌دانند که فقط من و آقای وزیر تصمیم‌گیرنده نیستیم. وقتی دو قوه، نامه می‌زنند که جلوی فیلمی گرفته شود، چه باید کرد؟! اگر اسم این عقب‌نشینی از حرف است، بله عقب‌نشینی می‌کنیم. مدیریت منعطف یعنی همین.

 

در جشن سینمای ایران گفتید کاش امکان داشت همه مطالب را بگویم، اما امکانش نیست. چه مطالبی می‌خواستید بگویید؟

 

اگر امکانش بود همان‌جا می‌گفتم. آنچه انتظار دارم گفته شود، اطلاعات و پشت‌پرده‌هایی است که می‌دانیم. این‌ها را می‌شود بیشتر توضیح داد، اما من فکر می‌کنم بیان بسیاری از مسائل و ایجاد تنش به نفع سینما نیست.

 

معتقدم اگر مسائلی را که ارتباطی با مردم ندارد، مطرح و ذهن آن‌ها را خراب کنیم، خدمت به سینما نیست. برای نمونه درباره اکران «رستاخیر» خیلی حرف‌ها برای گفتن هست؛ ولی حرف‌های من نه به نفع فیلم‌، نه کارگردان و نه به نفع سینماست. گاهی هم حرف‌هایی درباره خود من زده می‌شود، اما من نیامده‌ام از خودم دفاع یا خودم را ثابت کنم. آمده‌ام در این مقطع بسیار مهم به سینمای کشور کمک کنم و امروز هم برای ایجاد امید برای سینما این حرف‌ها را می‌زنم.

 

تکلیف «رستاخیر» چه می‌شود؟

 

آرزو می‌کنم مردم بتوانند این فیلم را ببینند. در حال حاضر با کارگردان و تهیه‌کننده مشغول گفت‌وگو هستیم تا به راه حلی برسیم. آقای جنتی هم جلسات متعددی در این زمینه گذاشته و کمیته‌ای هم برای رسیدگی به آن تشکیل شده است.

 

مشکلات سینما تا چه حد در اختلافات اهالی سینما ریشه دارد؟

 

سینما یک هنر پرجاذبه است و خود این، گاهی عامل ایجاد مشکلات می‌شود. اختلافات بین سینماگران که گفته می‌شد غیرقابل حل است، با درایت خود تهیه‌کنندگان کاهش یافته است و این‌که گاهی سخنی گفته شود، به معنای اختلاف عمیق در سینما نیست.

 

قضاوت‌تان درباره دوره آقای شمقدری چیست؟

 

این قضاوت را می‌گذارم برعهده اهالی سینما و قضاوت نمی‌کنم. هر مدیری نقاط قوت و ضعفی دارد. درباره این مسائل اظهار نظر نمی‌کنم و برای همه آرزوی موفقیت می‌کنم.

 

و درباره بهروز افخمی؟

 

امیدواریم با فرصت جدیدی که در اختیارشان گذاشته شده، به سینما کمک کنند. این دوران خیلی سریع می‌گذرد و این صندلی‌ها ناپایدارند، اما نتیجه کارها خواهد ماند و تاریخ، ما را درست قضاوت می‌کند.

 

در جشنواره فیلم فجر فیلمی خواهیم داشت که توقیف شود؟

 

امیدوارم این‌طور نباشد. خبرهایی که دارم حاکی از آن است که فیلم‌ها خوب هستند.



 تاريخ ارسال: 1394/8/22
کلید واژه‌ها:

فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.