پرده سینما

درد مشترک نسل دیروز و نسل امروز؛ نگاهی به فیلم «مرهم» ساخته علیرضا داوودنژاد

علیرضا انتظاری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نقد و بررسی فیلم مرهم ساخته علیرضا داوودنژاد

 

طناز طباطبایی و رضا داوودنژاد در فیلم مرهممرهم زا باید یکی از بهترین آثار سینمای ایران در سالیان اخیر به شمار آورد. علیرضا داوودنژاد که چند سالی بود به ساخت آثار پیش پاافتاده ای مثل ملاقات با طوطی و هشت پا و تیغ زن رو آورده بود، این بار فیلمی را به سینمای ایران هدیه کرده است که اگر شرایط کمی مهیا می بود می توانست به پدیده ای در سینمای ایران بدل شود.

«پدیده» از این جهت که این فیلم به دور از هرگونه خودسانسوری و چشم پوشی بر روی حقایق، با الهام گرفتن از حقیقت محض جامعه و تقابل میان سنت و مدرنیته در میان افراد جامعه و به خصوص تقابل میان نسل های پیشین با نسل جوان امروزی ساخته شده است. مرهم بر دردها و مصائب نسل جوان امروز مرهم مؤثری می گذارد و به نوعی فیلمی آموزنده برای خانواده ها نیز محسوب می شود.

صراحت لهجه داوود نژاد در مرهم قابل تحسین است. تا کنون کمتر کارگردانی جرأت بیان این گونه حقایق را، آن هم به دور از هر گونه پرده پوشی داشته است. مرهم دوباره داوود نژاد را به دوران اوج کاری اش بازگردانده است و خاطرات فیلم های ناب این کارگردان همچون مصائب شیرین و بچه های بد را در ذهن مخاطبان و دوست داران سینمای او زنده می سازد.

در یک برانداز کلی فیلم متوجه می شویم مرهم چزو آن دسته فیلم های انگشت شماری است که همه چیز آن درست و به جا و در سر جای خود قرار دارد. انتخاب بازیگران، فیلمنامه، عوامل فنی و غیره خیره کننده است و تمامی این ها نشان از آگاهی داوود نژاد دارد که دانسته اقدام به ساخت این فیلم نموده است و نه از روی سرخوشی!

بر خلاف چیزی که این سال ها مد شده، اتفاقات فیلم مرهم بسیار منطقی است. فیلم از فیلمنامه ای برخوردار است که در عین سادگی، بسیار قرص و محکم است. با وجود اینکه به نظر می رسد در بسیاری صحنه ها بازیگران از امکان بداهه سازی برخوردار بوده اند، اما در فرایند نهایی رویدادها و روابط علت و معلولی فیلم، مبتنی بر فیلمنامه ای محکم و منطقی به نظر می رسد. شخصیت های فیلم به خوبی برای مخاطب شناسانده می شوند و مخاطب با آن ها ارتباط مؤثری برقرار می کند. مرهم به دور از کلیشه سازی روایتی دلنشین از دختران فراری را برای مخاطبانش به ارمغان می آورد و در پایان فیلمنامه با یک گره گشایی بی نظیر به اتمام می رسد.

طناز طباطبایی و کبری حسن زاده در فیلم مرهمروایت ساده و صادقانه مرهم مهم ترین و مثبت ترین نکته این فیلم است. فیلم بدون آنکه بخواهد بیننده را دچار کلافگی و سردرگمی کند با روایتی شفاف داستان زندگی دختری به نام مریم (با بازی طناز طباطبایی) را روایت می کند که دیگر نمی خواهد در خانواده به شدت سنت گرای خود زندگی کند. او می خواهد آداب و رسوم خانوادگی را که سال ها بر دختران تحمیل می شده را نادیده بیانگارد، مریم می خواهد به تعبیر خود «آزادانه» زندگی کند، تجربه کند و بیاموزد. به همین دلیل بعد از دعوای شدیدی که با مادر و پدر خود می کند از خانه فرار کرده و به دل جامعه پناه می برد. او به تدریج گرفتار اعتیاد می شود و در این میان تنها کسی که هنوز حامی او باقی می ماند مادربزرگ اش (با بازی کبری حسن زاده) است. پیرزنی مهربان که مرتب با وی در تماس است و مکراراً به مریم کمک های مالی و معنوی می رساند. حتی هنگامی که مریم قصد دارد با چند نفر از دوستانش به شمال برود، اشرف السادات مادربزرگ پیر و مهربان وی نیز به طور جداگانه به خانه یکی از دوستان قدیمی اش در شمال می رود. مریم که در سراسر این سفر با حوادثی تلخ و دردآور مواجه می شود در انتها سرخورده و درمانده در حالی که همه به او نظر سوء داشته اند هیچ آغوشی را پر مهرتر از آغوش مادربزرگ اش نمی یابد و در حالی که هیچ کس او را پناه نداده و وی از همه جا رانده شده است در میان بازوان پرمهر مادربزرگ اش به اصل خویش باز می گردد.

شاید تأثیرگذارترین قسمت فیلم که هر بیننده ای را متأثر می کند سکانس پایانی آن باشد، هنگامی که مادربزرگ دلهره و پریشان احوال منتظر است تا مریم را بیابد و مریم دوان دوان و هراسان خود را از دور به مادربزرگش می رساند، این صحنه که به شدت اثر گذار و قابل درک است به نوعی بیانگر برداشته شدن فاصله میان دو نسل پیشین و امروزی است، نمای فیلم در این سکانس از کلوزآپ به لانگ شات و اکستریم لانگ شات می رسد که خود بیانگر احساس یکی شدن میان دو نسل دور افتاده از هم است. مریم دیوانه وار هق هق می کند و مادربزرگ با دست های پرچروکش او را نوازش می کند...

مهم ترین نکته فیلم این است که داوود نژاد بدون دادن شعار و هرگونه شعارزدگی نتیجه فیلم خود را به زیبایی هرچه تمام تر به تصویر کشیده است.

بر خلاف نظر برخی، فیلم مرهم تنها بیان درد مریم نیست، این فیلم بیان درد مشترکی است میان نسل های پیشین و نسل امروزی است که به این شکل در مرهم نمایان شده است. دردی که می بایست به آن توجه کرد و چاره ای برایش اندیشید.

میزانسن های مرهم با دوربین روی دست و سبک صحنه پردازی آزادی که داوونژاد برای ساختار آن برگزیده، با درونمایه آن تطابق قابل تحسینی دارد. که این نشان از باریک بینی علیرضا داوود نژاد دارد.

به عبارت دیگر یکی از کلیدی ترین نکاتی که سوای فیلمنامه فیلم مرهم را به اوج رسانده است فیلمبرداری فوق العاده و شگفت انگیز فیلم است. دوربین پر تحرکی که مدام از این سو به آن سو می رود به نوعی بیننده را با گیجی و سرگشتگی مریم همراه می کند. داوود نژاد به بهترین شکل ممکن از تکنیک دوربین روی دست در مرهم استفاده کرده است و برخلاف اغلب فیلم هایی که از این تکنیک استفاده می کنند و استفاده شان از این تکنیک غیرضروری به نظر می آید، استفاده از دوربین روی دست در مرهم به باورپذیرتر شدن فیلم از سوی مخاطب کمک شایانی کرده است. اصولاً داوود نژاد نیمی از موفقیت فیلم اش را مرهون فیلمبرداری شگفت انگیز محمدرضا شیخی است.

بازی بازیگران فیلم مرهم عالی است و همه و همه در این فیلم بسیار خوش درخشیده اند.

طناز طباطبایی و کبری حسن زاده در فیلم مرهمبازی فوق العاده کبری حسن زاده (اشرف السادات) بدون شک مهم ترین و تاثیر گذار ترین بازی در فیلم مرهم به شمار می رود. این بازیگر که پیش از این تجربه بازیگری در هیچ فیلمی را نداشته است آنقدر در این فیلم خوب ظاهر شده است که برای آن هیچ حد و مرزی را نمی توان تعیین نمود. بازی شگفت انگیز این بازیگر در جاهایی باعث می شود تا بیننده از شخصیت اصلی قصه (مریم) دور شود و بیشتر با این شخصیت همذات پنداری نماید.

طناز طباطبایی نیز یکی دیگر از نقاط قوت فیلم مرهم به شمار می رود. طباطبایی به حدی قابل قبول در این نقش ظاهر شده است که بیننده را به صورت کاملاً ناخودآگاه با خود همراه می سازد. به نحوی که بیننده با شادی او شاد و با غم او غمگین می شود و مدام دلهره این را دارد که قرار است چه بلایی بر سر این دختر بیاید.

رضا داوود نژاد نیز در این فیلم بازی خاصی را ارائه داده است. دیگر از بازی های غیر قابل قبول وی در سایر فیلم ها و سریال های طنز بی محتوایش خبری نیست. او با هوشمندی هرچه تمام تر شخصیت «رضا» را در عین این که بسیار «مرد» است به سبک و سیاق فیلم های فارسی های قبل از انقلاب که اتفاقاً این سال ها خیلی مد روز شده است «فردین» گونه پیش نبرده. این مهم یکی از نکات قوت و مثبت فیلم مرهم به شمار می رود. به عنوان نمونه در صحنه ای که مریم در یکی از جاده های فرعی شمال در حال فرار از دست مردی است که به او نظر سوء دارد ناگهان رضا که در حال رانندگی است سر می رسد، بیننده در این جا انتظار دارد تا رضا از ماشین پیاده شده و مانند اغلب فیلمفارسی ها با مشت و لگد به جان مرد هرزه بیافتد، اما رضا با متانت و آرامی در حالی که حتی از ماشینش پیاده هم نمی شود مریم را وادار می کند که سوار ماشین اش شود و سپس او را به یکی از ویلاهای مادربزرگ متمول اش در شمال می برد و به مریم سکنی می دهد.

در کل توجه نشان دادن داوود نژاد به مسئله دخترانی که در این نوع فضا قرار می گیرند، نکته بسیار مثبتی است که سالیان سال بود بدان آن گونه که باید و شاید پرداخته نشده بود و نقطه اوج آن سال ها قبل در فیلم دختری با کفشهای کتانی نمود پیدا کرده بود.

از دیگر نکات قابل توجه فیلم می توان به موسیقی متن آن، که کاملاً با مضمون فیلم همخوانی دارد و همچنین طراحی صحنه و لباس فوق العاده فیلم که توسط شیرین شازده احمدی انجام شده است و به واقعگرایی فیلم کمک شایان توجهی کرده اشاره داشت.

در مجموع مرهم فیلمی است برای همه نسل ها. فیلمی است که به راحتی می تواند با نسل جوان و مادران و پدران و حتی مادربزرگ ها و پدربزرگ های آن ها ارتباط برقرار نماید. مرهم به خانواده ها می آموزد که نسبت به هم درک متقابل داشته باشند و به دور از هرگونه زورگویی و خشونت سعی کنند تا حرف طرف مقابلشان را درک نمایند.

داوود نژاد با ساخت این فیلم می خواهد ارتباطی عمیق را میان نسل های مختلف جامعه ایجاد کند، ارتباطی دلنشین که گویی در خانواده خود داوود نژاد نیز به شدت حضور دارد و حضور اقوام مختلف داوود نژاد در فیلم هایش نیز به نوعی بیانگر همین مهم است.

 

 

 


 تاريخ ارسال: 1390/2/6
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>م.الف:

من تازه این نقد را خواندم. اولا متعجب شدم که این منتقد چقدر غلو کرده در مورد فیلم. بله فیلن خوبی بود ولی دیگه نه تا این حد. منتقد فوق جوری از فیلم تعریف کرده که آدم شک می کنه کعگه نکنه او داره راجع به یک فیلم دیگه صحبت میکنه. ثانیا معلومه منتقد فیلم را خوب ندیده، چون اشرف سادات خواهر احترام سادات است که ده سال پیش با هم قهر کردند و الان آشتی می کنند. پس او به خانه خواهرش رفته ، نه دوستش. بعد هم از رفتار خانواده مریم ما فقط یک دعوا نی بینیم که خیلی در زندگی مردم عادیه. با این یک صحنه درست نمی شود قضاوت کرد که مریم خیلی تحت فشار بوده، اینطوری میشه برداشت کرد که او هم خودش بچه ناسازگاریه که مثل دو خواهرش نیست و رفته دنبال مواد و دوست پسر و بعد هم فرار از خانه. پس تمام گناهان را گردن خانواده اش نمیشه انداخت خود مریم هم خیلی مقصره و در نهایت هم از کرده خود پیشمان شده و به خانواده پناه میاره. دیگر اینکه رضا وقتی مریم سوار ماشینش شد از ماشین پیاده شده و با آن مرد بحث کرد یعنی چی که نوشتی حتی از ماشین پیاده نشد. واقعا منتقد فوق فیلم را کامل دیده است؟ مشکوکه. نکته دیگر اینکه اگر من جای کارگردان بود از بازیگر زن کم سن تری برای نقش مریم استفاده می کردم. طناز طباطبایی علیرغم بازی خوبش برای این نقش مناسب نبود. به بیننده حس خامی و بی تجربگی و بی پناهی شخصیت خوب القا نمی شد. مثلا در دختری باکفشهای کتانی، تماشاچی بی پناهی و ساده دلی و کم تجربگی و ترس و کم سنی بازیگر دختر را خیلی خوب حس میکنه و برایش ملموسه. ولی طناز خیلی پخته و باتجربه نشان می داد. خلاصه که فیلم خوب بود ولی ایرادهایی هم داشت . لطفا کمی فیلم های تاپ ایران و دنیا را ببینید تا معنی فیلم خوب را بهتر بفهمید.

4+4-

چهارشنبه 30 خرداد 1397



>>>راستین:

نقدتان عالی بود آقای منتظری . مرهم یکی از بهترین فیلم هایی بود که من تو عمرم دیدم دستتان درد نکند

9+0-

پنجشنبه 19 خرداد 1390



>>>امیر:

به نظر من مرهم مضمون بسیار خوبی داره و اون هم اینه که ارتباط بین دو نسل و از میان برداشتن فاصله ها راه حل مواجهه با معضلات اجتماعی است.اما از نظر تکنیکی فیلم خیلی خوبی نیست.متوسطه.فیلمنامه عالی نداره.هر چند دیالوگ های خوبی داره و به عقیده من فقط شخصیت اشرف و احترام خوب از کار در اومده و مریم و رضا جای کار بیشتری داشت.دوربین روی دست هم یک جاهایی آزاردهنده است. فیلم شروع و پایان بسیار خوبی دارد.در ابتدا ما در آپارتمانی هستیم که رضا و مادربزرگش زندگی می کنند اما هیچ گونه ارتباطی ندارند (نمادی از زندگی مدرن و ارتباطات ضعیف آن) و سپس در خانه ای سنتی که خانواده مریم در آن زندگی می کنند(در این خانه شاهد بی توجهی نیستیم.حتی پدر عصبانی هم مریم را دوست دارد و به او توجه دارد اما شیوه درست ارتباط را نمی داند)و در سکانس پایانی می بینیم که مریم و مادربزرگ به سوی هم می دوند و یکدیگر را در آغوش می گیرند که این همان پیوندی است که فیلمساز می خواهد.پیوند میان دو نسل که مایه نجات جوانان ماست.

4+0-

يكشنبه 15 خرداد 1390



>>>یه فیلم خوب:

مرهم بهترین فیلمی بود که طی سالهای اخیر تو سینمای ایران ساخته شده بود هیچ ایرادی نتونستم به این فیلم بگیرم داوودنژاد با ساخت این فیلم نشون داد که اگه بخواد هنوز میتونه خاطره نیاز رو در یادها زنده کنه از همه میخوام مرهم رو تماشا کنن مرهم یه اتفاقه که شاید تا سالهای دیگه توی سینمای ایران این اتفاق نیفته

3+0-

پنجشنبه 12 خرداد 1390



>>>جاوید:

مرهم رو امروز دیدم واقعا حق مطلب رو به درستی ادا کرده بودید قدرتی خدا از این فیلم نمیشه حتی یه نقص کوچک درآورد همه چیز حساب شده و درسته روی پلان به پلان کار فکر شده و مشخصه که داوودنژاد واقعا برا این فیلمش خیلی فکر کرده و زحمت کشیده مادربزرگش هم واقعا ستاره این فیلمه چقدر از بازی این پیرزن مهربون لذت بردم

4+0-

پنجشنبه 22 ارديبهž



>>>شقایق:

خیلی از کارگردانان و منتقدان دیگر هم حمایت کرده اند که من واقعا الان اسمهایشان یادم نیست به عنوان نمونه حسن فتحی هم خیلی از این فیلم حمایت کرده و همه را دعوت کرده تا حتما به تماشای این فیلم بروند . خود من که تا الان 3 بار مرهم رو دیدم یک بار در جشنواره و 2 بار هم الآن و باز هم دلم میخواد این فیلم رو تماشا کنم

3+0-

چهارشنبه 21 ارديب 



>>>عاشق مرهم :

جعفر پناهی/ پوران درخشنده /اصغر فرهادی /رخشان بنی اعتماد/ تهمینه میلانی / کیومرث پوراحمد/ بهرام بیضایی / عزیزالله حمید نژاد و دهها کارگردان نامی دیگر سینمای ایران برای اولین بار در تاریخ سینمای ایران لب به تحسین فیلمی گشودند و با امضای نامه ای از عموم هم میهنان دعوت کردند تا تماشای مرهم را از دست ندهند. برای اولین بار است که تعداد کثیری از سینماگران و منتقدین چنین یکپارچه لب به تحسین فیلمی میگشایند تماشای مرهم را از دست ندهید مرهم مرهمی است بر دل زخم خورده همگی ما ایرانیان

3+0-

دوشنبه 19 ارديبهش



>>>نیروانا :

مرهم فیلم ستایش برانگیزی بود من نمیدونم چرا بعضی ها فقط دوست دارند همیشه غر بزنند و نویسندگان را نکوهش کنند بروید ببینید که هر روز دهها نویسنده و سینماگر بزرگ دارند از مرهم تعریف و تمجید میکنند کیومرث پوراحمد هم جزو کارگردانانی بود که همین دیروز با انتشار نامه سرگشاده ای به تحسین فیلم مرهم پرداخت گویا دستهایی در کار است تا اینگونه آثار در سینمای ایران دیده نشوند من متاسفم برای آنهایی که اینقدر بی شعور هستند خسته نباشید آقای منتظری

3+0-

يكشنبه 18 ارديبهش



>>>سیمین:

مرهم اتفاق خجسته ای است برای سینمای بیمار ایران سینمای ایران سالیان سال است که در حوزه ساخت فیلمهای اجتماعی و خانوادگی دچار ضعف شدید شده است و تک و توک کارگردانانی جسارت این را دارند که هرزگاهی دست به ساخت آثاری مثل مرهم بزنند به همه توصیه میکنم به تماشای فیلم مرهم بروند من که خیلی از این فیلم خوشم اومد این نقدم خیلی عالی بود و به درستی حق مطلب رو ادا کرده بود خسته نباشید بازم به همه توصیه میکنم دیدن مرهم رو فراموش نکنن

3+0-

چهارشنبه 14 ارديب 



>>>دوستدار پرده سینما:

نقد بسیار خوبی بود من نمیدونم چرا بعضی ها دوست دارن منتقدها همش به فیلما فحش بدن و بد و بیراه بگن خوب از فیلم خوبم باید تعریف کرد دیگه مرهم از نظر من فیلم خیلی خوبی بود علی الخصوص در مورد فیلمبرداری درخشان کار و بازی مادربزرگ آقای داوود نژاد که خیلی عالی بود با شما موافقم همیشه دوستدار سایتتون هستم و باید اقرار کنم که فوق العاده هستین و امیدوارم همینطوری این کارتون رو ادامه بدین

4+0-

سه‌شنبه 13 ارديبهž



>>>niki.m:

vaghean dorost va ali bod man ke az marham kheili khosham omad be nazaram marham dard hame naslhast che titr khobi entekhab kardin dard moshtarak nasl diroz va emroz vaghean hamintore movafagh bashin

0+0-

يكشنبه 11 ارديبهش



>>>aa:

به نظرم یه نظرسنجی بذارین با موضوع انتخاب بهترین بازی دهه ی گذشته

2+0-

جمعه 9 ارديبهشت 1390



>>>بهروز میلانی فر:

ببینید من با علم به اینکه نباید سینمای ایران رو با سینمای اون ور آب مقایسه کرد باز هم به این نکته اشاره میکنم که در سینمای ایران ما هیچ فیلمی رو نمیتونیم شاهکار بدونیم یعنی به هر حال همیشه یک جای فیلمها میلنگن حالا یا فیلمنامه یا بازی ها یا کارگردانی یا هزار و یک نکته مهم دیگه من تا امروز مرهم رو ندیدم اما چون سر نقد راه آبی ابریشم ( که اون رو هم ندیدم ) متوجه شدم نظرات آقای منتظری درست هست حتما به تماشای مرهم میرم اما باز هم میگم خیلی اگه حدت و شدت کنیم میتونیم بهترین فیلمهای سینمای ایران رو با اغماض زیاد خوب بنامیم و نه حتی عالی و بسیار عالی و شاهکار و از این چیزا

0+3-

پنجشنبه 8 ارديبهش



>>>كامي :

نقد فوق العاده اي بود خيلي حال كردم چون از فيلم مرهم خيلي خوشم اومد برامم خيلي جالب بود كه داوود نژاد بعد از سالها فترت دوباره به دوران طلايي خودش برگشته در كل خوشم مياد كه به روزين و از عقب موندگي گذشته در اومدين بدتون نيادها قبلا خيلي بد بودين اما الآن يه چند ماهيه كه ديگه دارين ميتركونين

4+0-

پنجشنبه 8 ارديبهش



>>>آبكار:

اين نوشتار درپي تاييدياتكذيب فيلم مرهم نيست همچنين بدنبال نفي يااثبات نوشته ناقدمحترم هم نيست بلكه روي سخن من باكساني است كه انتظاردارند كه همه مثل آنها فكركنند وسخن بگويند درباره نقد ونقادي فيل تاكيدبرچندنكته ضروري است اولا" مادريايران وباامكانات بسيارناچيزموجود دركشور فيلم مي سازيم بنابراين مقايسه مسائل فني وتكنيكي فيلمهاي مابافيلمهاي ديگران مثلا"جيمزكامرون قياس مع الفارق است ثانيا" نقدفييلم اعلام يك سليقه است يك برداشت است كه به تعداد انسانها متفاوت است ثالثا" وجودخط قرمزهايي( بعضي به حق و بعضي ديگر ناحق ) كه كارگردانان ونويسندگان الزاما"بايدآنهارارعايت كنند نيزدر فيلم نقش بسزايي دارد بنابراين 1- اجازده بدهيم همه نظراتشان را(حتي اگر مخالف نظرماباشد) بيان كنند 2 - هنگام نقدفيلم مسائل گفته شده در بالا را نيز مدنظر داشته باشيم 3 - هيچ فيلمي رانه بطورمطلق مي توانيم خوب بدانيم و نه بد خوبي وبدي امري نسبي است 4 - وبالاخره درمقايسه باانبوه فيلمهاي بي ارزش كه متاسفانه درايران ساخته مي شود وبازهم متاسفانه تماشاگرايراني هم ازآنهااستقبال مي كند ، فيلم مرهم ساخته آقاي داود نژاد مي تواند نمره قابل قبولي دريافت كند.فراموش نكنيم كه داودنژادسينماگرقبل ازانقلاب است بنابراين رشد فكري او ازفيلمهايي مثل شاهرگ تافيلمهايي مثل نياز يا مرهم قابل تقديراست . باتشكر

3+0-

پنجشنبه 8 ارديبهش



>>>یه کارشناس سینما:

با سلام و خسته نباشید خدمت همه عوامل سایت پرده سینما قبل از هر چیز باید اعتراف کنم که سایت بسیار خوبی دارید و شاید جزو معدود سایتهای تخصصی سینمایی باشید که تنها به مسائل تحلیلی سینما میپردازید که از این نظر بسیار شایسته هستید و بعد از آن نویسندگان فوق العاده ای دارید بنده به دلیل کارم اغلب مقالاتتان را خوانده ام مقالات آقایان منتظری ، فاضلی ، منتقم و... و همه بنا به سوژه ها و تخصصشان عالی عمل میکنند اما این را باید اذعان کنم که با نقدهای آقای منتظری که البته خیلی هم کم کار هستند ارتباط خوبی برقرار میکنم ایشان به نکاتی در نقدهایشان اشاره میکنند که خواننده را به تامل وامیدارد به عنوان نمونه بازی رضا داوود نژاد در مرهم اصلاٌ به چشم من نیامد اما الآن که روی نقد ایشان تامل میکنم میبینم چه درست و موشکافانه این شخصیت را مورد تحلیل قرار داده اند. برای همگی شما در آخر آرزوی موفقیت دارم.

5+0-

چهارشنبه 7 ارديبه



>>>امیر:

در اینکه فیلم مرهم فیلم خوب و قابل تاملی بود هیچ شکی نیست اما دیگر این فیلم پدیده و شگفت انگیز هم نبود من واقعا از این منتقد جماعت مانده ام که با بازی کردن با کلمات یک فیلمی را به عرش و فیلم دیگری را به فرش میرسانند جالب این است که اغلب خود منتقدها هم با هم اختلاف نظر دارند و به قول کسی که با عنوان یه نفر کامنت گذاشته گاها خود منتقدها با نوشته هایشان حرفهای خودشان را هم نقض میکنند در کل علیرغم اینکه همیشه پیگیر نوشته ها و نقدهای آقای منتظری هستم و واقعا ارتباط قلبی با نوشته های ایشان برقرار میکنم با چند چیز مخالفم اول اینکه ایشان بر خلاف نقدهایشان بر روی فیلمهای یکی از ما دو نفر و راه آبی ابریشم و نقدهای دیگر در این نقد کاملا احساسی برخورد کرده اند این از نوشته ها کاملا مشخص است مثلا این بازیگر اشرف السادات شاخ کدام غول را در این فیلم شکسته بود که ایشان بازی او را شگفت انگیز خوانده اند؟ یا رضا داوود نژاد چه کار خاصی انجام داده بود؟ کلا من مرهم رو یه فیلم متوسط رو به بالا میدونم نه یه فیلم شاهکار البته فیلم رو تو جشنواره دیده ام و باید دوباره ببینمش تا بتونم در موردش نظر بدم در ضمن یه سوال دارم چطور الآن یادتون افتاده روی مرهم نقد بنویسین؟

1+4-

چهارشنبه 7 ارديبه



>>>یه نفر:

بد نبود اما چرا شما یا یه فیلم رو اینقد بالا بالا میبرین یا تو سر یه فیلم میکوبین؟ این تناقضهاتون خیلی جالبه از یه طرف میگن طرفدار تهمینه میلانی هستین بعد میاین اونجوری فیلمش رو میکوبین از یه طرف میاین یه فیلمی رو که باز داره از زنا دفاع میکنه رو اینجوری بالا بالا میبرین از یه طرف ما رو گیج میکنین این کارا یعنی چی آخه؟

0+5-

چهارشنبه 7 ارديبه



>>>edmond:

marham ro nadidam va be hamin dalil nemitonam dar moredesh nazar bedam ama in ro midonam ke madarbozorg aghaye davodnezhad ba bazish toneste bod jayeze motabare behtarin bazigar zan ro az jashnvare film dobai begire dar zemn in film kheili to donya sar va seda karde va gharare to bazar film iran to festival kan ham sherkat kone va joda az hame ina nabodan in film dar bakhsh mosabeghe jashnvare ham be dalil mazmonesh ghabel tojihe dar kol kheili mayelam ke film ekran behse va beram bebinamesh chon ghablan dar moredesh nazarat mosbat ziadi shenide bodam

0+0-

سه‌شنبه 6 ارديبهش



>>>شقایق:

به به چه عجب آقای منتظری که از شما یک نقد جدیدی خواندیم دیگه کم کم داشتم ناامید میشدم و احساس میکردم که سر مسائل پیش آمده در نقدهای قبلیتون با ما قهر کردین و مطلب به سایت نمیدین. مرهم یکی از بهترین فیلمهای من در جشنواره گذشته بود الحق که به درستی حق مطلب رو ادا کرده بودید. در جواب دوستان گله مند باید عرض کنم که ما داریم در مورد سینمای ایران مینویسیم نه سینمای جهان و لطفا سینمای ایران رو با سینمای جهان قاطی نکنید. آقای منتظری در قیاس فیلمهای آبدوغ خیاری مثل اخراجی ها و ... دارن فیلم مرهم رو نقد میکنن. بازی طناز طباطبایی و رضا داوود نژاد و کبری حسین زاده هم واقعا عالی بود من که از خواندن این مطلب واقعا لذت بردم که به نوعی آشتی دوباره آقای منتظری عزیز با خوانندگان سایت پرده سینما هم به حساب میاد. و در این نقد ناب شگفت انگیز ترین جمله این بود: مرهم بر دردها و مصائب نسل جوان امروز مرهم مؤثری می گذارد. در آخر هم از تمامی دوستان میخواهم از فیلم مرهم حمایت کنند. درود بر سایت نازنین پرده سینما

7+0-

سه‌شنبه 6 ارديبهش



>>>كودك فهيم به پدر مهربان:

چه دخلي چه خرجي ! ناتالي پورتمن دختر خاله ي مادرمه و لارنس فون تريه دايي خانمم ! خب همه بايد بدونن ديگه ...

2+4-

سه‌شنبه 6 ارديبهش



>>>پدر مهربان:

کودک فهیم! علاقت به سینما امیدوارکننده ولی کودکانه است. اگه از ناتالی پورتمن و لارنس فون تریه خوشت میاد چرا بلد نیستی درست خرجشون کنی؟ اینا چه ربطه به فیلم مرهم و سینمای ایران داره؟! بگذریم که نه قوی سیاه و نه رقصنده در تاریکی فیلمهای "شاهکاری" نیستند، ولی دلم میسوزه برا منتقدی که بخواد "دزد دوچرخه" رو نقد کنه و تو نقدش رو بخونی! تکلیف دسیکای بیچاره چی میشه که منتقد بخواد فیلمشو "شاهکار" و "خارقالعاده" توصیف کنه در حالی که فیلمش ساده است و مث جناب فون تریه اجغ وجغ بازی در نمیاره. با این حساب آنا مانیانی "رم شهر بی دفاع" هم کشک! چون مث ناتالی پورتمن بلد نیست... در ضمن معلومه که داورای جشنواره فجر این فیلمو ندیدن. تا "ندارها" و "33 روز" هست "مرهم" به چه دردی میخوره؟!

2+3-

سه‌شنبه 6 ارديبهش



>>>كودك فهيم :

گويا اين فيلم مرهمي بوده است به تمام آلام و دردهاي جناب آقاي منتظري كه چنان شيفته و ذوب فيلم شده اند كه همه چيز اين فيلم برايشان شگفت انگيز بوده .به غير ازموردي كه جناب آقاي عباس رهگذر عنوان كردند ، درجاي ديگري ايشان بازي خانم كبري حسن زاده (مادر خود آقاي داوود نژاد) را بي حدو مرز و باز شگفت انگيز توصيف كرده اند كه گوئي بازي خانم ناتالي پورتمن در فيلم قوي سياه را توصيف مي كنند. يا در جاي ديگري عنوان مي كنند "طراحی صحنه و لباس فوق العاده فیلم که ... يا "رضا داوود نژاد نیز در این فیلم بازی خاصی را ارائه داده است" يا "داوود نژاد به بهترین شکل ممکن از تکنیک دوربین روی دست در مرهم استفاده کرده است " كه انسان شك مي كند كارگردان شكستن امواج يا رقصنده در تاريكي كه با همين تكنيك فيلمبرداري شده اند آقاي داوود نژاد بوده يا لارنس فون تريه ! سوالي كه مطرح مي شود اين است كه چرا فيلمي به زعم آقاي منتظري سراسر شگفت انگيز كه حتي كلمات ياراي به دوش كشيدن بار توصيفي فيلم را ندارند و فيلم شاهكار تمام دوران ها مي باشد از ديد داوران جشنواره مغفول واقع شده ؟ آيا عيب از داوران جشنواره مي باشد كه آنها هم مانند اقاي منتظري آرزوهاي خود را درفيلم جدائي نادراز... ديده اند و اين فيلم مورد بي مهري قرار گرفته ؟ يا علت هاي ديگري را براي اين فيلم ميبايست مورد جستار و مداقه ( خدائي كلمات رو داشتيد ! ... جستار و مداقه ... نه جون من چند بار تكرار كنيد ..چقدر ثقيل و سنگينند ! من كه خودم كف كردم ! ... ) قرارداد. شايد هم عيب از چشايه داورهاست كه بايد به چش پزشك مراجعه كنن كه دو حالت داره : اگه عينكي نيستن ، نمره ي چشمشون تعيين بشه و برن عينك بگيرن و اگه عينكي هستن معلومه كه چشاشون خيلي ضعيف شده و كارشون داره بيغ پيدا مي كنه ! كسي چه ميدونه شايدهم مثل مراسم دفن كه همشون عينك دودي ميزنن موقع ديدن اين فيلم هم تو سالن تاريك سينما عينك دودي زده بودند ! رضا جون شما يا شگفتي نديدي يا معنيش رو درست نمي دوني ! شگفتي بربري 375 تومنيه ! شگفتي اينه كه تو تلويزيون يارو رو نشون ميدن و ميگه من با پول يارانه تراكتور خريدم ! جل ا.. خالق شگفتي از اين بالاتر ! جائيكه ماشين هاش مال زمانيه كه هيتلر گروهبان دو بودش ولي قيمتش سه برابر قيمت جهانيه قيمت تراكتور ش چهل و پنج هزار تومنه ! آره رضا جون اينا شگفتيه !

1+6-

سه‌شنبه 6 ارديبهش



>>>عباس رهگذر:

آقاي منتظري عزيز ، برادر بزرگوار ، بياييد كلمات رو الكي شهيد نكنيم ، آخه اگه فيلم برداري اين فيلم شگفت انگيزه ! فيلمبرداري جميز كامرون در ته اقيانوس پس چيه ! خدايا به ما انصاف بده .آمين .

0+4-

سه‌شنبه 6 ارديبهش




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.