پیمان عباسینیا
هر پنجشنبه، طعم سینما را در پرده سینما بچشید!
با طعم سینما، سینما را از دریچه ای تازه ببینید!
نقد و بررسی فیلمهای مهم تاریخ سینما در طعم سینما
The Quiet Man
كارگردان: جان فورد
فيلمنامه: فرانک اس. نیوجنت، براساس داستان موریس والش
بازيگران: جان وین، مورین اوهارا، ویکتور مکلاگلن و...
محصول: آمریکا، ۱۹۵۲
زبان: انگلیسی
مدت: ۱۳۰ دقیقه
گونه: کمدی، درام، عاشقانه
بودجه: ۱ میلیون و ۷۵۰ هزار دلار
فروش: بیشتر از ۳ میلیون دلار
■ طعم سینما - شمارهی ۱۶: مرد آرام (The Quiet Man)
اصرار دارم پیش از نام برخی فیلمسازان بیبدیل تاریخ سینما، لفظ "آقا" بهکار ببرم؛ در طعم سینما تاکنون به دوتایشان برخوردهایم: اولی که آقای برگمان بود و حالا آقای فورد. مرد آرام مثل تمامی فیلمهای برجسته از آنجا که اثری تکبعدی بهشمار نمیرود، از جهات مختلفی قابل بحث و بررسی است. مرد آرام را از یک منظر میتوان فیلمی در ستایش بازگشت به سرزمین آبا و اجدادی، ادای دین به اصالتها و ریشهها و نیز نوعی حدیث نفس و بهتعبیر صحیحتر: "شخصیترین فیلم جان فورد" بهحساب آورد؛ در بیوگرافی فورد میخوانیم نام اصلی او، شان آلوسیوس اُفینی است که فرزند یک خانوادهی مهاجر ایرلندی بود.
مرد آرام بهعلاوه، واجد مشخصههایی است که فیلم را از عمدهی آثار پرشمار سینمای فورد نیز متمایز میسازد. یکی اینکه جان فورد که بهتعبیری آمریکاییترین فیلمساز تاریخ سینماست؛ فیلمی ماندگار با محوریت ایرلند، عادات و آداب و رسوم ایرلندیها ساخته آنهم چقدر هنرمندانه و پرجزئیات. دیگر اینکه فورد را بیشتر بهواسطهی وسترنهایش میشناسند؛ در مرد آرام هیچ اثری از جلال و شکوه مانیومنت ولی و گاوچرانهای سرسختاش نمییابیم.
مرد آرام از جنبهای دیگر نیز متفاوت بهحساب میآید و آن سادگی داستاناش است؛ آنقدر ساده که شاید فراموش کنید به تماشای یک فیلم نشستهاید! گویی شاهد برشی کوتاه از زندگی مرد میانسال و سربهزیری هستیم که دنبال شر نمیگردد؛ او پس از سالها به زادگاه و بهشت دوران کودکیاش –روستای اینیسفری- بازگشته است تا همسری اختیار و زندگی جدید و بیدردسری آغاز کند. بههمین سادگی و سادهتر از این! حتماً به این دلیل بوده که تا مدتها سرمایهگذاری برای مرد آرام پیدا نمیشده چرا که بازگشت سرمایه، همواره مسئلهای جدی در هالیوود بوده و هست. اما چیزی که سرمایهگذارها از آن غفلت کرده بودند، کاربلدی آقای فورد است؛ فیلمساز کارکشته با همین داستان سرراست، چنان درگیرتان میکند که نیمهتمام رها کردن فیلم جزء محالات است!
مرد آرام یکی از واپسین فیلمهای بزرگ جان فورد است که طی آن، استاد دوربیناش را از بیابانهای خشک و بیآبوُعلف ایالات متحده به چمنزارهای سرسبز و بارانی ایرلند برده است. البته خروج جان فورد از منطقهی امن و لوکیشن مورد علاقهاش هرگز بهمعنی پدید آمدن فیلمی نیست که در آن کوچکترین نشانهای دال بر خامدستی و نابلدی کارگرداناش بتوان یافت. مرد آرام کاندیدای ۷ جایزهی اسکار، از جمله بهترین فیلم بود؛ آقای فورد، چهارمین -و آخرین- اسکار کارگردانیاش را مارس ۱۹۵۳ برایمرد آرام گرفت.
آدمهای مرد آرام درستوُحسابیاند؛ پایبند به یکسری اصول خدشهناپذیر. جان وین اسطورهای برخلاف شمایل آشنایش در سینمای وسترن، اینجا نقش مردی بهنام شان تورنتُن را بازی میکند که سعی دارد همیشه خونسرد بماند و تحت هیچ شرایطی دست روی کسی بلند نکند. دلیل این امتناع شان از درگیری طی تنها فلاشبک فیلم -بعد از مشت جانانهای که در شب عروسیاش از ویل داناهر میخورد!- بر مخاطب آشکار میشود. شان قبلتر -در آمریکا- یک مشتزن حرفهای بوده، او ناخواسته باعث مرگ حریفاش شده و از آن بهبعد دستکشهایش را آویزان کرده و قول داده است مبارزه نکند.
مری کیت (با بازی مورین اوهارا) -دختری که شان برای ازدواج پسندیده- خواهر ملاکی ازخودراضی و زباننفهم بهنام ویل داناهر (با بازی ویکتور مکلاگلن) است که همان ابتدا -بر سر تصاحب خانه و زمین تورنتُنها- میانهاش با شان شکرآب میشود؛ داناهر به گماشتهاش دستور میدهد اسم شان تورنتُن را به لیست سیاه مغضوبیناش اضافه کند! طبق آداب و رسوم سنتی ازدواج در ایرلند هم تا برادر اجازه ندهد، دختر نمیتواند به عقد هیچ مردی دربیاید. اهالی که طی مدت زمان اقامت شان در اینیسفری به او علاقهمند شدهاند، در توطئهای دستهجمعی شرکت میکنند تا امکان ازدواجاش با مری کیت فراهم شود.
ویل تازه در شب عروسی خواهرش با شان است که پی میبرد چه کلاه گشادی سرش رفته! بههم خوردن مراسم خانهی داناهرها باعث میشود مری کیت نتواند جهیزیهاش را همراه ببرد؛ گرچه فردای همان شب، دوستان و اطرافیان، اثاثیهی مری را برایش میآورند اما ویل ۳۵۰ پوند حقِ مری کیت را نگه میدارد. بهدلیل اینکه مسابقهی مشتزنی کذاییِ شان بر سر پول بوده، او چندان دلِ خوشی از رودررو شدن با ویل بهخاطر پس گرفتن پولهای همسرش ندارد. ولی وقتی مری کیت او را ترسو صدا میزند و صبح روز بعد به ایستگاه قطار میرود تا شان و اینیسفری را ترک کند، برای مرد انگار دیگر چارهای بهجز رویارویی با ویل باقی نمیماند.
شان با خشونتی ملاطفتآمیز، در تمام طول راهِ ایستگاه تا مزرعهی ویل، مری کیت را هرطور شده پیاده و افتانوُخیزان، دنبال خودش میکشاند! در طول مسیر، مردمی که بو بردهاند قضیه از چه قرار است بهتدریج همراهشان میشوند و روی بردوُباخت ویل یا شان شروع به شرطبندی میکنند! دعوای محتوم ویل داناهر و شان تورنتُن، هیجانی در کالبد روستای آرام و زیبا میدمد.
کلِ ماجرای پایانیِ منتهی به بزنبزن شان و ویل و بعد تا صرف آن شام سهنفرهی دلنشین، مفرح و تماشایی و پر از اتفاقات بامزه است که لحظهلحظه هم بر گرمی و حرارتاش افزوده میشود؛ البته پیشتر و طی دقایق مختلف، مرد آرام حاوی رویدادها و دیالوگهایی خندهدار با سبکوُسیاق آقای فورد بود که در این ۲۰ دقیقهی آخر به اوج میرسند.
جذابیت بصری از جمله امتیازهای بارز مرد آرام محسوب میشود. فیلم سرشار از قابهای زیبا و نظرگیر است؛ فورد با شکوهی هرچه تمامتر طبیعت را در فیلماش بهکار گرفته. عکسهای آقای فورد در مرد آرام با تابلوهای نقاشی مو نمیزنند. چنین تشابهی تنها محدود به پلانهای خارجی نیست، بلکه بهویژه در لوکیشن خانهی شان و مری کیت -پس از چیدن جهیزیه- بهتناوب شاهد قابهایی همچون آثار کلاسیک نقاشیهای طبیعت بیجان هستیم.
جان فورد که چندتا از شاهکارهای سیاهوُسفید سینما از ساختههای او هستند -مثلِ خوشههای خشم (The Grapes of Wrath)، درهی من چه سرسبز بود (How Green Was My Valley) یا كلمانتین عزیزم (My Darling Clementine)- در مرد آرام از عنصر رنگ و رنگی بودن فیلم به تمام و کمال استفاده کرده است؛ برای نمونه در نظر بگیرید دامن قرمزرنگ مری کیت را که در همنشینی خوشایندش با آبیها و قهوهایها، چه شوروُحالی به شاتهای داخلی میدهد. کسب جایزهی اسکار بهترین فیلمبرداری، بهراستی حقِ وینتون سی. هاچ و آرچی استوت بوده است.
مرد آرام از آن قبیل فیلمهای تاریخ سینمای کلاسیک است که دیدناش حال تماشاگر را خوب میکند... آقای فورد بر قله تکیه زده است؛ کسی پیدا میشود که بتواند از این ارتفاع به زیرش بکشد؟ بحث ارزشهای هنری، ساختاری و محتوایی همه به کنار؛ اصلاً هیچکسی هست که طی یک بازهی زمانی -نزدیک به- ۶۰ ساله، توانسته باشد حدود ۱۴۰ "فیلم سینمایی" بسازد؟!
پیمان عباسی نیا
پنجشنبه ۹ مرداد ۱۳۹۳
برای مطالعهی شمارههای دیگر، میتوانید لینک زیر را کلیک کنید:
■ نگاهی به فیلمهای برتر تاریخ سینما در صفحهی "طعم سینما"
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|