پیمان عباسینیا
هر پنجشنبه، طعم سینما را در پرده سینما بچشید!
با طعم سینما، سینما را از دریچه ای تازه ببینید!
نقد و بررسی فیلمهای مهم تاریخ سینما در طعم سینما
Haunt
كارگردان: مک کارتر
فيلمنامه: اندرو بارر
بازيگران: هریسون گیلبرتسون، لیانا لیبراتو، جکی ویور و...
محصول: آمریکا، ۲۰۱۳
زبان: انگلیسی
مدت: ۸۶ دقیقه
گونه: ترسناک، معمایی
درجهبندی: R
■ طعم سینما - شمارهی ۶۰: تسخيرشده (Haunt)
بعد از گذشت مدتی مدید، بالاخره دری به تخته خورد و موفق شدم فیلمترسناک بهدردبخوری که ارزشِ تا انتها وقت گذاشتن داشته باشد، ببینم! تسخيرشده (Haunt) -به کارگردانیِ مک کارتر- را علیرغم عنوان نخنما و دافعهبرانگیزش -که سالهاست به اشکال و ترکیبات مختلف در پیشانی فیلمهای ردهی سینمای وحشت تکرار میشود- میتوان در میان تولیدات یکی-دو سالِ اخیرِ این گونهی سینماییِ محبوب، درمجموع اثری قابلِ قبول و دیدنی بهحساب آورد.
مهمترین دلایل این مقبولیت را بایستی در شروع کوبندهی فیلم، برخورداریاش از منطق روایی و همچنین غافلگیری پایانیِ آن جستوُجو کرد. بهعبارتِ جزئیتر، تسخيرشده با یک مقدمهی درگیرکننده، تماشاگر را به تعقیب ادامهی داستان تشویق میکند؛ ماجراهای بعدی هم بهنحوی بهدنبال یکدیگر چیده شدهاند که مانعِ نصفهنیمه رها کردن فیلم میشوند؛ عاقبت نیز شاهد پایانبندیای هستیم که ضمن باورپذیر بودن، علت وقایع پیشآمده را روشن میسازد و در حدّ خودش غیرمنتظره است.
خانوادهی ۵ نفرهی اشر به خانهای جدید نقلمکان میکنند؛ خانه سابقاً محلّ زندگی مورلوها بوده و صاحب آوازهی ناخوشایندی است زیرا چهار عضو از پنج عضوِ خانوادهی مورلو هریک بهترتیبی جان خودشان را در آنجا از دست دادهاند. تمرکز فیلم روی پسر ۱۸ سالهی اشرهاست؛ اوان (با بازی هریسون گیلبرتسون) در حوالی خانهی مذکور با دختری همسنوُسال خودش بهنام سامانتا (با بازی لیانا لیبراتو) آشنا میشود که از دست آزارهای پدری دائمالخمر به تنگ آمده است. پدر سامانتا مدام او را به بیبندوُباری و فرار از خانه متهم میکند چرا که مادرش سالها پیش، آن دو را بیخبر ترک کرده و هرگز بازنگشته است. دختر جوان که در وجودش کشش عجیبی نسبت به عمارت نفرینشدهی مورلو احساس میکند، معتقد است یکی از ارواح ساکن خانه، کار نیمهتمامی دارد که او و اوان باید هرطور شده از آن سر دربیاورند...
در عین حال که تسخيرشده را اثری بیعیبوُنقص بهحساب نمیآورم اما وجوه مثبتی در فیلم یافتم که ترغیب شدم دربارهاش بنویسم. یک ویژگی برجستهی تسخيرشده، بهرهگیریِ درست از کلیشهها و مختصات ژانر به نفع فیلم است؛ همانطور که از زبان زنِ راوی در دقایق نخست، هوشمندانه اشاره میشود: «اول داستان با یه خونه شروع میشه... رفتن به خونهی جدید در متن ماجرا قرار داشت...» (نقل به مضمون) و کیست که نداند "خانهی جدید" و "اسبابکشی" از جمله اجزاء جداییناپذیرِ فیلمهای ترسناکاند؟!
استفادهی بهجا و بهاندازه از نریشن -با صدای ژانت (با بازی جکی ویور)، آخرین بازماندهی خانوادهی مورلو- در تسخيرشده، به باورپذیری اثر و تسهیل ارتباط مخاطب با آن کمک میکند. حضور راوی نه آنقدر زیاد و دستوُپاگیر است که تسخيرشده را تبدیل به یک "مستند-داستانی" کند و نه آنقدر کم و الکن که باری روی دوش فیلم باشد و بر ابهامات احتمالی بیفزاید. در نظر گرفتن یک راوی برای تسخيرشده و بر زبان آوردنِ جملاتی از آن دست -که اشاره شد- سبب ایجاد گونهای تمایز برای فیلم شده که فاصلهگذاری برشتی [۱] را بهیاد میآورد.
بهجز رعایت اغلب مؤلفههای گونهی سینمای وحشت، تسخيرشده یک ادایِ دین تماشایی و مطابق با حالوُهوای فیلم هم به سکانس معروف، تا ابد ماندگار و ارجاعپذیرِ حمامِ روانی (Psycho) [ساختهی آلفرد هیچکاک/ ۱۹۶۰] دارد که در نوع خود، اضطرابآور از کار درآمده است. اندرو بارر، فیلمنامهنویسِ تسخيرشده موقعیتهای هراسآور را در قالب یک زمانبندی مشخص و بهشکل حسابشدهای در فیلم پخش کرده است؛ بهگونهایکه هر وقت احساس میکنیم تسخيرشده دارد از نفس میافتد، وقوع حادثهای تازه، سبب میشود که تماشاگر همچنان مشتاق و پیگیر پای فیلم بنشیند.
جای خوشحالی دارد که روح خسراندیده و بیآرام فیلم -که تمام آتشها بهنوعی از گور مبارک ایشان زبانه میکشد!- خوب و در حدّ انتظار، هولانگیز از آب درآمده که البته باید توجه داشت که بخشی از این مهم، به خلاقیتِ تدوینگر (روبن سبان) بازمیگردد و تنها مربوط به جلوههای ویژهی فیلم نیست. تدوینِ تسخيرشده متکی به قطعهای سریع در بزنگاههای مناسب است که اتفاقاً همین خصیصهی عدم تأکید و مکث، خود باعث میشود تا اگر سازوُکار روح کموُکاستی هم دارد بههیچعنوان به چشم نیاید و توی ذوق بیننده نخورد.
تسخيرشده بهغیر از جکی ویور، بازیگر چهره ندارد. او که به گواه پیشینهی حرفهایاش در ایام جوانی فروغ چندانی نداشته، حالا در پیرانهسر مورد توجهِ اهالی سینما و سینمادوستان واقع شده است و در خارج از مرزهای استرالیا نیز شهرتی بههم زده. ویور که در کارنامهی خود برای قلمرو پادشاهی حیوانات (Animal Kingdom) [ساختهی دیوید میچاد/ ۲۰۱۰] و کتابچهی بارقهی امید (Silver Linings Playbook) [ساختهی دیوید اُ. راسل/ ۲۰۱۲] دو نامزدی اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن دارد، در تسخيرشده هم قابلِ اعتنا و مؤثر ظاهر میشود.
توضیح واضحات است که طبق روال معمول اکثر نقدهایم، تلاش کردم از زوایایی به فیلم بپردازم که داستاناش لو نرود تا اگر مخاطبی قصد کرد فیلم را ببیند، لذت ببرد. قصدم هم این نبود که تسخيرشده را تا مرتبهی یک شاهکار بالا ببرم! بهطور کلی، به این نکته توجه داشته باشید که در فرایند مواجهه با غالب آثار ژانر وحشت -به عللی همیشگی از جمله صرف بودجهی اندک- بایستی سطح توقعتان را از تمامی المانهای فیلم پایین بیاورید و بهعنوان مثال، هیچوقت انتظار کیفیتِ بلاکباستری از جلوههای ویژهی هارورها نداشته باشید!
بدینترتیب، همانطور که پیشتر نیز گفتم تسخيرشده را فیلمی تماموُکمال نمیدانم چرا که مثلاً فیلمنامهاش عاری از حفره نیست. با این وجود، فیلم گلیماش را از آب بیرون میکشد و مخاطب را سرخورده نمیکند. تسخيرشده چنانچه هیچ نکتهی دندانگیر و جذابی برایتان نداشته باشد و حتی اگر نتواند لحظهای بترساندتان، اقلاً این حُسن را دارد که فیلم پادرهوا و بلاتکلیفی نیست و پس از ظاهر شدن تیتراژ پایانی، بهواسطهی -حدوداً- یک ساعت و نیم زمانی که صرف دیدناش کردهاید؛ احساسِ یک فریبخوردهی رهاشده را نخواهید داشت!
تسخيرشده در کنار تریلر درخشانِ مامان (Mama) [ساختهی اندرس موچیتی]، فیلم خوبِ پاکسازی (The Purge) [ساختهی جیمز دیموناکو]، دنبالهی موفق توطئهآمیز: قسمت دوم (Insidious: Chapter 2) [ساختهی جیمز وان] و ترسناکِ استاندارد و قابل احترامِ احضار روح (The Conjuring) [ساختهی جیمز وان] پنج نمونه از برجستهترین فیلمهای ۲۰۱۳ در ردهی سینمای وحشت بودند. با اینهمه، تسخيرشده فیلم مهجوری است که در سایتهای IMDb و راتن تومیتوس هنوز [۲] امتیازی درخور شأناش نگرفته. تسخيرشده شاهدمثالِ مناسب دیگری است که متوجهمان میکند این امتیازها را همیشه نباید ملاک سنجش ارزش یک فیلم قرار داد.
پیمان عباسینیا
پنجشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۳
[۱]: عدم ارتباط حسی بین مخاطب و اثر و جایگزینی رابطهی فکری و عقلانی (از طریق بیگانهسازی) و همچنین روایت داستان بهجای وقوع داستان و قطع کردن نمایش در جاهایی که امکان رابطه و پیوند حسی نمایشنامه و مخاطب وجود دارد، از مشخصات این ساختمان نمایشی است. تئاتر روایی برتولت برشت با استفاده از یک راوی در بطن نمایشنامه و متنهای توصیفی خارج از دیالوگ و نیز چکیدهای از وقایع هر صحنه در آغاز پرده که با هدف زدودن هیجان در نزد تماشاگر صورت میگیرد، درصدد برانگیختن قوهی تفکر تماشاگر است و او را به تقابل با آنچه که بر صحنه نمایش داده میشود، وامیدارد (ویکیپدیای فارسی، مدخل برتولت برشت).
[۲]: حداقل تا زمان انتشار این نقد؛ یعنی ۱ ژانویهی ۲۰۱۵.
برای مطالعهی شمارههای دیگر، میتوانید لینک زیر را کلیک کنید:
■ نگاهی به فیلمهای برتر تاریخ سینما در صفحهی "طعم سینما"
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|