پرده سینما

عصیان غول مهربان؛ نگاهی به «هیولا» ساخته‌ی پتی جنکینز

پیمان عباسی‌نیا

 

 

 

 

 

 

 

 

هر پنج‌شنبه، طعم سینما را در پرده سینما بچشید!

 

با طعم سینما، سینما را از دریچه ای تازه ببینید!

 

نقد و بررسی فیلمهای مهم تاریخ سینما در طعم سینما

 

 

 

 

 

Monster

كارگردان: پتی جنکینز

فيلمنامه: پتی جنکینز

بازيگران: شارلیز ترون، کریستینا ریچی، بروس درن و...

محصول: آلمان و آمریکا، ۲۰۰۳

زبان: انگلیسی

مدت: ۱۰۹ دقیقه

گونه: جنایی، درام

بودجه: ۸ میلیون دلار

فروش: حدود ۶۱ میلیون دلار

درجه‌بندی: R

جوایز مهم: برنده‌ی ۱ اسکار

 

 

■ طعم سینما - شماره‌ی ۷۱: هیولا (Monster)

 

 

طعم سینما - هیولااز هر لحاظ که حساب کنید -ابعاد ساختاری مدّنظرم هستند- هیولا از بهترین‌های سینماست و اگر فقط یک ایرادِ مضمونی به فیلم وارد نمی‌دانستم، در صدر فهرست برترین فیلم‌های همه‌ی عمرم قرارش می‌دادم. هیولا کوبنده و تأثیرگذار است و با توجه به این‌که روی آن گیرِ کذایی هم چندان مانور نمی‌دهد، می‌شود در طعم سینما درباره‌اش نوشت؛ وگرنه فیلم‌های از بُعد فرمی پرقدرت و دچار لغزش محتوایی -که اتفاقاً کم نیستند و خودتان نمونه‌هایش را سراغ دارید- در این صفحه، جایی ندارند و حتی نام‌شان را نخواهم برد.

هیولا داستانِ سرنوشت‌سازترین دوره‌ی زندگی آیلین وورنوس، نخستین قاتل سریالی مؤنثِ تاریخ آمریکاست. آیلین (با بازی شارلیز ترون) که گذشته‌ی نابسامانی داشته و یک زن خیابانی است، به‌دنبال رفاقت با دختری کم‌سن‌وُسال‌تر از خودش به‌نام سلبی (با بازی کریستینا ریچی) مصمم به زندگی با او و دست‌وُپا کردن شغلی آبرومندانه می‌شود ولی تلاش‌هایش ناکام می‌ماند و برای پول درآوردن بالاجبار کار قبلی خود را از سر می‌گیرد تا این‌که به مردی سادیست برمی‌خورد که قصد آزار و کشتن‌اش را دارد...

هیولا قصه‌ی عصیان غول مهربانی است که در اجتماع بی‌رحم هیچ‌گونه جایگاهی ندارد. از آنجا که جامعه هرگز او را به‌عنوان "یک انسان" و یکی از شهروندانِ عادی خود به رسمیت نشناخته است؛ وقتی علیه عمری بی‌عدالتی -هرچند بدونِ برنامه‌ و نقشه‌ی قبلی- می‌شورد و به شیوه‌ی خودش احقاق حق می‌کند، به او خرده نخواهید گرفت. آیلین، زشت و بدترکیب و زمخت است و قتل می‌کند اما انکار نکنید که دوست‌اش دارید! تقصیرکار اصلی، جامعه است.

پتی جنکینز در هیولا هیولا نمی‌سازد! "شخصیت" خلق می‌کند؛ آیلین و سلبی را از خودشان هم بهتر می‌شناسید! براساس تکمیل تدریجیِ همین پازل شخصیتیِ دو کاراکتر محوری است که به آیلین -علی‌رغم همه‌ی خلاف‌هایش- علاقه‌مند می‌شوید و درعوض، تمایل شدیدی به کندن کله‌ی سلبیِ زالوصفت و آب‌زیرِکاه دارید! هیولا افتتاحیه‌ی بسیار خوبی دارد؛ تأکیدی بر تک‌افتادگی و به بن‌بست رسیدنِ آیلین. خانم جنکینز برای شخصیت‌پردازی، هیچ زمانی را هدر نمی‌دهد.

شارلیز ترون در این فیلم، ارائه‌ی قدرتمندی از احساسات بعضاً متناقض آیلین به ما نشان می‌دهد. ترون، ۲۹ فوریه‌ی سال ۲۰۰۴ به‌خاطر هیولا اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن را از مراسم هفتادوُششمِ آکادمی گرفت؛ از معدود اسکارهای حتماً به‌حق! به‌نظرم جالب باشد که بدانید روز تولدِ آیلین وورنوس هم ۲۹ فوریه‌ [۱] بوده است! شارلیز ترون با هیولا علاوه بر اسکار، موفق به کسب حداقل ۱۵ جایزه‌ی معتبر دیگر از جمله گلدن گلوب بهترین بازیگر زن فیلم درام شد.

بروس درنِ کهنه‌کار که یک‌سالی است با نبراسکا (Nebraska) [ساخته‌ی الکساندر پین/ ۲۰۱۳] نام‌اش دوباره بر سر زبان‌ها افتاده، در هیولا حضوری کوتاه ولی به‌یادماندنی دارد. درن، نقش توماس -دوست آیلین- را بازی کرده، کسی که بی‌غرض با هیولا مهربان است؛ یک مطرود از نسلی قبل‌تر. از حق نگذریم، بازی کریستینا ریچی نیز عالی است و کاملاً حسّ نفرت از سلبی -این شخصیتِ به‌نظر من: پیچیده و چندبعدی- را به بیننده منتقل می‌کند؛ عجیب آن‌که حتی کاندیدای اسکار -صدالبته برای نقش مکمل- هم نشد!

شارلیز ترون برای نخستین‌بار، در فیلمی زندگی‌نامه‌ای، نقشِ دشوار آدمی واقعی را بازی کرده که تا آن برهه، مغضوب افکار عمومی ایالات متحده بوده است. نحوه‌ی راه رفتنِ خانم ترون در هیولا مخصوصِ نقش آیلین است و با فیلم‌های دیگرش تفاوت دارد. او به‌شایستگی از زبان بدن در جهت باورپذیری هرچه بیش‌ترِ آیلینی که بازی می‌کند، بهره گرفته؛ به‌طوری‌که احساس نمی‌کنید شارلیز دارد نقش بازی می‌کند، او خودِ آیلین وورنوس است!

هیچ‌کدام از نقش‌آفرینی‌های خانم ترون در سینما -با احترام به ایفای نقش میویس گری در بزرگسال نوجوان (Young Adult) [ساخته‌ی جیسون رایتمن/ ۲۰۱۱] [۲] و چند حضور دیگر- هرگز قابل قیاس با بازی او در نقش قاتل زنجیره‌ایِ مهربانِ هیولا نیستند. به‌خصوص این‌که نقش‌آفرینی شارلیز اینجا به‌هیچ‌عنوان متکی بر جذابیت‌های ظاهری‌اش نیست و با کمک یک چهره‌پردازی پرکار و افزایش وزن، قادر شده به جان‌مایه‌ی نقش برسد.

در این‌که سینما یک هنر جمعی است، تردیدی وجود ندارد اما در مواردی استثنایی نظیرِ هیولا قضیه تا اندازه‌ای فرق می‌کند! هیولا بیش از همه، به دو نفر مدیون است: پتی جنکینز و شارلیز ترون. جنکینز که در مقام نویسنده و کارگردان، بدیهی است نگاه و سلیقه‌اش بر حاصل کار مؤثر افتاده باشد. ولی نکته‌ای که در مواجهه با هنرنمایی ترون در هیولا جلبِ نظر می‌کند، فرارویِ او از سهمی است که یک بازیگر می‌تواند در کیفیتِ فیلم داشته باشد، خانم ترون در هیولا به‌حدّی کارش را تمام‌وُکمال به انجام رسانده که در جایگاهِ "یکی از مؤلفین اثر" می‌نشیند کمااین‌که می‌دانیم شارلیز از تهیه‌کنندگان هیولا هم بوده است.

هیولا با ۸ میلیون بودجه، حدود ۶۱ میلیون دلار فروش داشت که -برای فیلمی مستقل- موفقیت به‌حساب می‌آمد. مشخص است که خانم جنکینز، شخصیت اول فیلم‌اش را دوست دارد و برایش دل می‌سوزاند. آیلین وورنوس در فیلمِ پتی جنکینز، عاقبت در سفیدی ناپدید می‌شود و به رستگاری می‌رسد... هیولا به‌نوعی اعاده‌ی حیثیتِ سینمایی از آیلین وورنوس و وجوه انسانی‌اش است. هیولا در کنار پسرها گریه نمی‌کنند [ساخته‌ی کیمبرلی پیرس/ ۱۹۹۹] [۳] دوتا از متأثرکننده‌ترین فیلم‌های تاریخ سینما هستند.

هیولا شاید اگر بیش‌تر روی آن تأکیدات انتهایی فیلم و این‌که آیلین، سلبی را دختر خودش خطاب می‌کند، متمرکز شده بود؛ برای طیف گسترده‌تری از تماشاگران قابلیت نمایش داشت. البته در این خصوص، نباید فراموش کنیم که هیولا براساس رویدادی کاملاً واقعی ساخته شده؛ بنابراین مطمئناً مسئله‌ی وفاداری به اصل ماجرا، در انتخاب زاویه‌ی دید فیلمنامه‌نویس و کارگردان -که هر دو یک نفر (پتی جنکینز) هستند- اثرگذار بوده است.

هیولا دیالوگ‌های فوق‌العاده‌ای هم دارد که طبیعی است تمام‌شان متعلق به آیلین باشند. به این یک نمونه دقت کنید و لذت ببرید! «اَه اَه! کارِ لعنتیِ دفتری! آخه کی دلش می‌خواد همچین کاری داشته باشه؟! پشت یه میز مسخره و لعنتی بشینی، یه تلفن مسخرهَ‌م داشته باشی، یه مشت کاغذ لعنتی و مسخرهَ‌م بدن بهت، یه خودکار مسخره، شروع کنی مزخرف بنویسی، چرت‌وُپرت! اینو که یه میمونَ‌م می‌تونه انجام بده!» (نقل به مضمون)

نگارنده نسبت به این فیلمِ خاص، تعلقِ خاطر و احساسی خوشایند دارد؛ اولین‌بار که به انتشار نوشتاری سینمایی در فضای مجازی ترغیب شدم، به‌واسطه‌ی هیولا و انگیزه‌ای بود که از دیدن‌اش گرفتم. شاید انرژی گرفتن از فیلمی تا این پایه تلخ، کمی عجیب‌وُغریب به‌نظر برسد! هیولا ویران‌کننده است، بله! اما به‌قدری "جان‌دار" و "درست" است که حال‌تان را خوب می‌کند علی‌الخصوص اگر چندوقتی هم فیلمِ به‌دردبخور ندیده باشید، لذت کشف‌اش دوچندان خواهد شد! شک نکنید که هیولا از شاهکارهای تمام سال‌های سینماست.

 

پیمان عباسی‌نیا

دوشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۳

 

[۱]: ۲۹ فوریه‌ی ۱۹۵۶ (ویکی‌پدیای انگلیسی، مدخل‌ Aileen Wuornos).

[۲]: برای مطالعه‌ی نقد نگارنده بر بزرگسال نوجوان، می‌توانید رجوع کنید به مقاله‌ی «بر لبه‌ی تیغ»؛ دو‌شنبه ۳ شهریور ۱۳۹۳ منتشره در پرده‌ی سینما.

[۳]: برای مطالعه‌ی نقد نگارنده بر پسرها گریه نمی‌کنند، می‌توانید رجوع کنید به مقاله‌ی «این انتخاب من نبود»؛ دو‌شنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۳ منتشره در پرده‌ی سینما.

 

 

برای مطالعه‌ی شماره‌های دیگر، می‌توانید لینک زیر را کلیک کنید:
     ■ نگاهی به فیلم‌های برتر تاریخ سینما در صفحه‌ی "طعم سینما"


 تاريخ ارسال: 1393/11/20
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>jim:

Vooooooooow...it's great

6+0-

دوشنبه 20 بهمن 1393



>>>هلیا:

واقعا ممنونم از منتقدان سایت.

6+0-

دوشنبه 20 بهمن 1393



>>>محسن:

تششششششششششکر!

6+0-

دوشنبه 20 بهمن 1393



>>>Ali.n:

ok ok... gooood good

6+1-

دوشنبه 20 بهمن 1393



>>>آرمیتا صمدی:

بخوانید: نسخه ماه می مجله Vogue چاپ بریتانیا، از امروز قابل خریداری است. نسخه ای که با عکسی بسیار زیبا از شارلیز بر روی جلد آن، هنوز منتشر نشده، سرو صدای زیادی بپا کرده است! در این نسخه، مصاحبه ای این با شارلیز انجام شد و علاوه بر عکس فوق العاده کاور مجله، ۳ شات فوق العاده زیبای دیگر نیز از شارلیز برای این مجله گرفته شد. متن کامل مصاحبه شارلیز ترون با مجله Vogue | اکنون که در حال گرفتن عکس های کاور مجله هستیم، در لوس آنجلس باران در حال باریدن است و هوا رطوبت دارد. در خانه ای در تپه های بورلی هیلز با نمایی بی نظیر از شهر و در خانه ای شیشه ای که پر است از گل های ارکیده سفید، شارلیز ترون در حال آماده شدن برای دوربین است. وی نمی خندد و به نظر میرسد چیزی ذهنش را مشغول کرده است و باعث شده خیلی کم حرف بزند. در واقع فقط در مواقع لازم صحبت میکند. سردبیر مجله به شوخی بخاطر هوایی بارانی از شارلیز عذرخواهی میکند که شارلیز نیز به شوخی میگوید “مگه افرادی رو ندارید که آب و هوا چک کنن براتون؟”. افراد دور دوربین جمع می شوند تا عکس ها گرفته شوند. سپس همه درباره اینکه عکس ها چقدر زیبا شده اند، صحبت و زمزمه میکنند که شارلیز می شنود و میگوید “بس کنید دیگه..الکی موضوع رو مهم نکنید و جو ندید!”. اما حقیقت این است که شارلیز ترون، موضوع مهمی است. اینکه با هیکل بی نقصش، پوست درخشانش و روشنایی چشمان سبزش، جلویت نشسته باشد، سخت است که درباره اش صحبت نکنی. هیچ مشکلی و بدی در این زن ۳۶ ساله وجود ندارد. با ۱۷۷ سانت قد، این مدل اهل آفریقای جنوبی، تبدیل به رقاص شد و سپس تبدیل به بازیگری که اسکار برده است و اکنون نیز تبدیل به یک مادر (جکسون، پسر بچه ای که بتازگی به فرزندی گرفته است). بقول معروف، وی یک زن کامل است. از آن زنانیکه با یک نگاه، می تواند ترس را در وجود بینندگان، بوجود بیاورد. به همین دلیل تعجب ندارد که روپرت ساندرز برای بازی در نقش ملکه شیطانی، وی را انتخاب کرد. بعد از تمام شدن گرفتن عکس ها، خوشبختانه وی سرحال می شود. با وی و با ماشین بزرگ سیاهش به شهر می رویم تا در کنار هم ناهار بخوریم. وی می گوید “شرمنده از بورلی هیلز باید خارج بشیم” و سپس با کفش های با پاشنه های بسیار بلند، روی پدال می زند. دور از دوربین ها، اگرچه به نظرم میرسد که در حال سپری کردن وقتم در کنار خون گرم ترین و جذابترین دوست دختر ممکن هستم، اما شارلیز ترون فرق دارد و بیرون رفتن با وی، بمانند بیرون رفتن با خواهر بزرگتر و زورگویتان است! کسیکه به شما میگوید “این رو بخور” ، “اینکار رو بکن” و ” از این استفاده کن”. هرچند مهمترین خصوصیت وی، شوخ طبعی وی است. کریستن استوارت، همبازی وی در سفیدبرفی و شکارچی درباره شارلیز میگوید “یه نکته فوق العاده که درباره شارلیز وجود داره، اینکه وقتی تویه یه نقش بازی میکنه، اونقدر تویه اون نقش فرو میره که بعد از اینکه فیلمبرداری تموم میشه و شروع میکنه به شوخی کردن و خندیدن، آدم شوکه میشه”. برعکس بسیاری از بازیگران زن دیگر، وی قد بلند است و با کفش های پاشنه بلندش، نزدیک به ۱۹۰ سانت قدش بلند می شود. با اعتماد به نفس بالا و فیزیک عالیش. من را بیاد آن ویدیوی تبلیغاتی و معروف دیور می اندازد (که از قضا، گویا تنها تبلیغی است که شوهر من، آن را بخوبی بیاد دارد!) که شارلیز ان قدم زدن معروفش را انجام می دهد. “انجام اون راه رفتن لعنتی، خیلی سخت بود” با خنده این چنین می گوید و ادامه می دهد “اخیرا تویه یه هتل بودم و لباس پوشیده بودم تا برم تویه یه مراسم شرکت کنم. داشتم راه میرفتم که برم سمت آسانسور. کفش های بزرگی پوشیده بود که اونا بهو بهم گیر کردن و نتیجش این شد که روی زمین شیرجه زدم و درهای آسانسور جلوم باز شد! جالبیش اینجا بود که همه اون صحنه ها توسط دوربین امنیتی ضبط شده بود! خیلی کلیپ خنده داری شد”. شارلیز بمانند یک گونه پرنده کمیاب در هالیوود است. یاداور بزرگان تاریخ هالیوود است. کسانی که چهره بی نظیری داشتند و استعدادی عجیب و خارق العاده. “فکر میکنم نکته ی مورد علاقه من درباره شارلیز، اینه که با وجود چنین زیبایی، اون اونقدر باهوش بوده که در شغلش، روی زیباییش حساب نکنه” دوستش، ماریو تستینو اینچنین می گوید “اون رقابت رو دوست داره”. ابتدا در نقش بلوند جذابِ جیمز اسپادر در ۲ روز در دره بازی کرد و سپس به بازی در نقش همسر کیانو ریوز و در کنار آل پاچینو در فیلم وکیل مدافع شیطان، پرداخت. سپس در نقش مدل مشهور در شهرت وودی آلن بازی کرد و بعد نیز در نقش زن حامله و جوان فیلم قوانین خانه شراب سازی و توانست تحسین منتقدین را کسب کند. اما در واقع وقتی که ۱۵ کیلوگرم به وزنش اضافه کرد تا در نقش ایلین وورنوس، قاتل سریالی زن بازی کند بود که هالیوود با دادن یک اسکار به وی، جایزه اش را داد. نیک برومفیلد که مستند زندگی آیلین را ساخت، میگوید “برام غیر قابل باور بود که چنین فرد زیبایی بتونه نقش آیلین رو بازی کنه و احساس اون رو خوب نشون بده”. برومفیلد که اکنون با شارلیز دوست است، ادامه می دهد “اما بعد از دیدن فیلم، خشکم زده بود”. اکنون ترون می تواند هر نقشی را انتخاب کند اما وی ترجیح می دهد که همانطور که در فیلمهای بزرگ بازی میکند، در فیلم های مستقل نیز بازی کند. وی این تابستان دو فیلم بزرگ دارد. سفیدبرفی و شکارچی و پرومتئوس؛ جدیدترین ساخته ریدلی اسکات. تا همین جا نیز یک بازی فوق العاده را در نقش میویس گری -ملکه زیبایی سابق دبیرستان که به زادگاهش برمیگردد تا دوست پسر آن زمانش را پیدا کند- در جدیدترین ساخته جیسون ریتمن، بزرگسالان جوان ارائه داده است. احتمالا یک کمدی با یک درام تفاوت زیادی دارد اما وی هیچ وقت دست از بازی در نقش زنهای پیچیده دست بر نمیدارد “حقیقتش رو بخواید، فکر میکنم بازی در یک نقش کمدی خیلی سخت تره تا بازی در نقش هایی که بازی میکنم”. چنین میگوید و سپس ادامه می دهد “فکر میکنم مطبوعات بیشتر از اونیکه واقعیت داره میگن که من دوست ندارم نقش زنهای زیبا رو بازی کنم. من هیچ مشکلی با چهرم ندارم و خوشحال میشم که ازش استفاده کنم و لذت ببرم – و بارها هم چهرم، به کمکم اومده- اما چیزی که بیشتر از همه من رو شیفته خودش میکنه، شخصیت هاییه که نقطه ضعف دارن. من در دهه ۷۰ و با دیدن فیلمهایی مثل ‘کارمر در برابر کارمر’ بزرگ شدم جاییکه شخصیت زن داستان، شخصیتی نبود که براش دلسوزی بکنی. فکر میکنم اینجور فیلمهایی امروزه خیلی کم پیدا میشن. برای همین دوست دارم تا بتونم نقشی رو بگیرم که باید تلاش کنم تا متوجه بشم که چرا اون چنین کارهایی رو میکنه و اینجور آدمی شده. تمام شخصیت هایی که بازی میکنم، باید نقطه ضعف داشته باشن و آسیب پذیر باشن چون من هیچ انسان واقعی رو نمیشناسم که نقطع ضعف نداشته باشه و بدون مشکل باشه”. به همین دلیل است که بازی در نقش ملکه شیطانی -زنیکه مدارم در حال مکیدن زندگی از افراد جوانتر از خودش است و در تلاش برای کشتن سفیدبرفی- را قبول کرده است. “دوست ندارم تا مردم برای راوانا احساس دلسوزی و ترحم بکنن. بلکه میخوام بیننده ها درک کنن که چه چیزی باعث شده اون به این شخص تبدیل بشه”. وی دقیقا چنین احساسی را در زمان بازی در نقش آیلین نیز داشت. “فکر میکنم اکثر کارگردان هایی که با شارلیز کار کردن، کاملا متوجه شدن که اون از تجربیات و مشکلات خودش برای بازی در نقش، استفاده میکنه”. روپرت ساندرز، کارگردان سفیدبرفی و شکارچی چنین می گوید و ادامه می دهد “و فکر میکنم همینه که اون رو از بقیه بازیگرها متمایز میکنه. اون به نقطه تاریک زندگیش سر میزنه و مشکلی با رفتن به خاطرات بدش نداره. در واقع یه شکستگی در وجود شارلیز وجود داره که اون رو تویه کاراکترهاش میاره”. در سال ۱۹۷۵ در بنونی، در نزدیکی ژوهانسبورگ بدنیا آمد (“من در زمان آپارتاید بزرگ شد. آپارتاید درست نبود و همه میدونستیم اما وجود داشت”). شارلیز با زبان آفریقایی بزرگ شد و تنها فرزند گردا و چارلز ترون است. کسیکه یک شرکت ساخت و ساز داشت. در حالیکه ۱۳ سال داشت، بخاطر علاقه شدیدش به رقصیدن، به یک مدرسه رقص که خارج از شهر بود می رفت. مدرسه ای که بیش از ۱ ساعت با خانه اشان فاصله داشت. یک شب و در ۱۵ سالگی، وقتیکه بخاطر اینکه روز آخر هفته بود و بجای مدرسه، در خانه بود، پدرش در حالت مستی وارد خانه می شود، در حالیکه یک شاتگان در دست دارد و در حال تهدید کردن همسر و دخترش بوده است. مادرش در جهت دفاع از جان خود و دخترش، چارلز را به قتل میرساند که البته هیچ کس در دادگاه محاکمه نشد. خود شارلیز بیش از این در یک مصاحبه گفته بود “فکرش رو هم نیمتونید بکنید که یک شب پدری که عاشقتونه، یهو پیدا میشه و تلاش میکنه تا بکشتتون”. گردا -که رابطه بسیار نزدیکی با دخترش, شارلیز دارد- اکنون به همراه وی در آمریکا زندگی میکند. اما شارلیز جوان اجازه نمی دهد این تراژدی، زندگیش را نابود کند و بلافاصله بعد از بردن یک مسابقه مدلینگ که البته دوستانش، بجای وی اسمش را نوشته بودند تا وی در ان شرکت کند، آفریقا را ترک میکند و به میلان می رود “مشکل این بود که من خیلی بلند و هیکلی بودم که بخوام یه مدل مشهور در دهه ۹۰ بشم و باید یک دهه زودتر بدنیا میومدم. امثال کیت ماس و دخترای ریز اون زمان، در کار مدلینگ موفق شدن اما من اونجا جام نبود و بدرد اونکار نمیخوردم”. بعد از اینکه پایش صدمه دید و نتوانست رقص را ادامه دهد، به نصیحت مادرش گوش داد و به لوس آنجلس امد تا ببیند چقدر در بازیگری توانایی دارد. یک استعدادیاب بنام جان کراسبی وی را در یک بانک کشف کرد در حالیکه وی میخواست یک چک را نقد کند. “این همه جا، اون بانک قشنگ وسط بلوار هالیوود بود!” میخندد و ادامه می دهد “مسئول بانک، چک رو نقد نمیکرد که اون مرد (کراسبی) کارتش رو به من داد و من رو به کلاس های بازیگری فرستاد”. “شارلیز خیلی با دل و جراته”. دیابلو کودی، نویسنده فیلم بزرگسالان جوان این چنین می گوید و ادامه می دهد “مشاهیر زیادی اون بیرون هستن که حاضر نیستن این نقش رو بازی کنن. چون میویس یه شخصیت دوست داشتنی نیست و اون بازیگرها دوست ندارن ریسک کن

10+1-

دوشنبه 20 بهمن 1393



>>>زهرا:

مرسی بابت معرفی ^_^

7+1-

دوشنبه 20 بهمن 1393



>>>زینب کریمی:

سلام و هزار مرتبه خسته نباشید! خیلی وقت بود منتظر خواندن نقد Monster بودم! به قول شما «شک نکنید که هیولا از شاهکارهای تمام سال‌های سینماست...» و مدت های طولانی شخصیت های فیلم دست از سرِ آدم برنمی دارند! بازی شارلیز ترون و کریستینا ریچی عالی بود... از نقد سلیس و سنجیده تان متشکرم و برای تان آرزوی تندرستی و شادی دارم.

6+1-

دوشنبه 20 بهمن 1393



>>>یه نفر:

شهرت ترون، از سال ۲۰۰۳ آغاز شد. وی ابتدا در نسخه بازسازی شده شغل ایتالیایی به بازی در کنار بازیگرانی چون مارک والبرگ، جیسون استاتهام و ادوارد نورتون پرداخت. فیلم در مجموع بیش از ۱۷۵ میلیون دلار فروش داشت و تا سال ۲۰۰۸، پرفروش ترین فیلم ترون محسوب می‌شد. در این سال، پتی جنکینز، با دیدن فیلم وکیل مدافع شیطان، تصمیم گرفت تا نقش اول فیلم هیولا را به ترون بدهد. فیلم براساس واقعیت بود و داستان نخستین قاتل سریالی زن در تاریخ امریکا را روایت می‌کند. ترون در نقش این زن (ایلین وورنوس) بازی کرد. کسیکه چند روز قبل از اغاز فیلمبرداری فیلم، اعدام شده بود. ترون ۲۷ ساله، برای بازی در این نقش، نامه‌هایی که ایلین در طی ۱۲ سال زندانی بودنش برای یکی از دوستانش نوشته بود را خواند و ۳۰ پوند به وزنش اضافه کرد.

5+1-

دوشنبه 20 بهمن 1393



>>>یه نفر:

شارلیز ترون در تاریخ ۷ اوت ۱۹۷۵ در مزرعه ای خارج از روستای بنونی آفریقای جنوبی که یکی از روستاهای کوچک نواحی ژوهانسبورگ است متولد شد. پدرش چارلز ترون مکانیک و مادرش گردا، در کار ساخت و ساز جاده بود.والدینش هر دو متولد آفریقای جنوبی بودندهرچند پدرش اصلیتی فرانسوی داشت و مادرش آلمانی تبار است. ترون که تنها فرزند خانواده‌اش بود دوران کودکی را در کنار والدین خویش در نزدیکی ژوهانسبورگ و در مزرعه خودشان گذراند شارلیز خیلی سخت کار و در نگهداری حیوانات و کشاورزی به والدینش کمک می‌کرد. در چهار سالگی بود که از طریق یک معلم انگلیسی، رقص باله را تاحدودی فراگرفت زمانیکه ۱۳ ساله شد، به مدرسه شبانه‌روزی ژوهانسبورگ فرستاده شد و در آنجا در مدرسه بین‌المللی هنر شروع به تحصیل کرد.

6+1-

دوشنبه 20 بهمن 1393



>>>یه نفر:

شارلیز ترون (به انگلیسی: Charlize Theron) (زاده ۷ اوت ۱۹۷۵) بازیگر و تهیه‌کننده آفریقای جنوبی-آمریکایی است.وی سابقاً نیز در زمینه مد فعالیت می‌کرد. ترون کار خود را از اواخر دهه ۹۰ و با بازی در فیلمهایی چون ۲ روز در دره، جو یانگ نیرومند، وکیل مدافع شیطان و قوانین خانه سایدر آغاز کرد.او برای بازی در نقش قاتل سریالی زن در هیولا توانست علاوه بر کسب نقدهای مثبت منتقدین،جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن را ببرد تا اولین آفریقایی باشد که در رده بازیگران، موفق به کسب اسکار می‌شود.همچنین وی برای بازی در فیلم سرزمین شمالی نامزد جایزه اسکار شد.

6+2-

دوشنبه 20 بهمن 1393



>>>یه نفر:

بخشی از فیلمشناحت خانواده آدامز (۱۹۹۱) کاسپر (۱۹۹۵) سیمپسون‌ها (۱۹۹۶) طوفان یخ (۱۹۹۷) ترس و نفرت در لاس وگاس (۱۹۹۸) بافلو ۶۶ (۱۹۹۸) اسلیپی هالو (۱۹۹۹) مردی که گریست (۲۰۰۰) دنیای مالکوم (۲۰۰۲) هیولا (۲۰۰۳) آناتومی گری (۲۰۰۶) پس از زندگی (۲۰۰۹) آلفا و امگا (۲۰۱۰) همسر خوب (۲۰۱۲) اسمورف‌ها ۲ (۲۰۱۳)

5+1-

دوشنبه 20 بهمن 1393



>>>یه نفر:

کریستینا ریچی (به انگلیسی: Christina Ricci) (زاده ۱۲ فوریه ۱۹۸۰) بازیگر آمریکایی است.

6+0-

دوشنبه 20 بهمن 1393



>>>نونا:

فيلم هاي "زندگي نامه اي" اغلب تاثيرگذار هستند . وقتي اين نوع فيلم ها رو ميبينم با خودم فكر ميكنم اگر جاي شخصيت اصلي فيلم بودم بازم همان روش را پيش مي گرفتم يا نه؟ به نظر من "هيولا"در اين عبارت به تمامي تعريف شده است : "قصه عصيان غول مهربان". ممنون از شما كه با استفاده از كلمات زيبا حق مطلب را ادا مي كنيد و فيلم را براي ببينده دل نشين تر مي كنيد. پاينده باشيد

6+0-

دوشنبه 20 بهمن 1393




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.