پرده سینما

خسته‌ام عزیزم؛ نگاهی به «راه کارلیتو» ساخته‌ی برایان دی‌پالما

پیمان عباسی‌نیا

 

 

 

 

 

 

 

هر پنج‌شنبه، طعم سینما را در پرده سینما بچشید!

 

با طعم سینما، سینما را از دریچه ای تازه ببینید!

 

نقد و بررسی فیلمهای مهم تاریخ سینما در طعم سینما

 

 

 

 

 

Carlito's Way

كارگردان: برایان دی‌پالما

فيلمنامه: ديويد كوئپ [براساس دو رمانِ ادوین تورس]

بازيگران: آل پاچینو، شون پن، پنه‌لوپه آن میلر و...

محصول: آمریکا، ۱۹۹۳

زبان: انگلیسی

مدت: ۱۴۴ دقیقه

گونه: جنایی، درام

بودجه: ۳۰ میلیون دلار

فروش: نزدیک به ۶۴ میلیون دلار

درجه‌بندی: R

جوایز مهم: کاندیدای دو گلدن گلوب، ۱۹۹۴

 

 

■ طعم سینما - شماره‌ی ۹۵: راه کارلیتو (Carlito's Way)

 

 

طعم سینما - شماره‌ی ۹۵

 

ایمان دارم که فیلم‌های ماندگار تاریخ سینما، صاحب چیزی فرا‌تر از فیلمنامه، کارگردانی، فیلمبرداری، تدوین و بازیگری -یا هر المانِ مؤثر دیگری که به ذهن‌تان خطور کند- هستند. من اسم آن چیز را جادو یا معجزه می‌گذارم. راه کارلیتو هم مصداق یکی از معجزات سینمایی است. تایم فیلم بالاست و در ابتدا -تا حدود زیادی- آخر قصه را لو می‌دهد. اطلاع از همین دو مورد، کفایت می‌کند تا به این حس برسیم که راه کارلیتو کش‌دار و فاقد جذابیت است. احساس مذکور شکل می‌گیرد، درست! اما گرمایی در فیلم جریان دارد که مانع می‌شود نصفه‌کاره ر‌هایش کنید. مثل این است که وارد اتوبان شده‌اید ولی هیچ دوربرگردانی پیدا نمی‌کنید و باید تا تهِ مسیر بروید؛ یا انگار راه کارلیتو سِیلی است که با خودش می‌بردتان و کم‌ترین کنترلی روی آن ندارید. تجربه‌ی شخصی نگارنده از مواجهه با فیلم به چنین توصیفاتی نزدیک بود.

کارلیتو بریگانته (با بازی آل پاچینو) -که سابقاً دلال مواد مخدرِ گردن‌کلفتی بوده- پس از تحمل ۵ سال زندان با کمک وکیل و رفیق‌اش، دِیو (با بازی شون پن) موفق می‌شود دادگاه را متقاعد کند که عوض شده است و از ۲۵ سال حبسِ باقی‌مانده نجات پیدا کند. کارلیتو سعی دارد قدر آزادی‌اش را بداند و دیگر خلافی مرتکب نشود. او سراغ عشق قدیمی‌اش، گیل (با بازی پنه‌لوپه آن میلر) می‌رود و درصدد جبران گذشته برمی‌آید. وقتی چیزی به تحقق رؤیای مشترک کارلیتو و گیل نمانده، احساس دینِ بریگانته به دِیو، او را وارد بازی خطرناکی می‌کند که سرِ دیگرش مافیاست...

افتتاحیه‌ی راه کارلیتو از فرجامی ناخوشایند و البته یک سیر داستانی قابلِ پیش‌بینی خبر می‌دهد، با این‌همه تماشای فیلم خالی از لطف نیست؛ شبیهِ تمام قصه‌هایی که از سر تا ته‌شان را حفظیم اما هربار کنجکاویم بدانیم چطور به تصویر کشیده شده‌اند. کمااین‌که در مقدمه‌ی راه کارلیتو نیز صددرصد مشخص نمی‌شود چه بر سر بریگانته می‌آید و دریچه‌ای از امید، گشوده می‌ماند.

علی‌رغم این‌که برایان دی‌پالما فیلمنامه را ننوشته و اقتباسی است از دو رمانِ جنایی تحت عنوان "راه کارلیتو" (Carlito's Way) و "بعد از ساعت‌ها" (After Hours) ولی هم‌چون هر فیلمساز صاحب‌سبکی، به‌نحوی داستان را مالِ خود کرده که محال است آقای دی‌پالما را صرفاً در جایگاه تکنسینی -گیرم کاربلد- برای برگردان کتاب‌های قاضی ادوین تورس به زبان سینما به‌حساب بیاورید. به‌نظرم راه کارلیتو بیش‌تر از آن‌که ربطی به نویسنده‌ی داستان اولیه و فیلمنامه‌نویس‌‌اش -ديويد كوئپ- داشته باشد، دی‌پالمایی است!

برایان دی‌پالما در کارگردانی راه کارلیتو به‌خوبی انتظار تماشاگر برای دیدن یک فیلم گنگستری درست‌وُدرمان را پاسخ می‌دهد؛ به‌ویژه آن گروه از سینمادوستانی که فیلمساز را با شاهکار دهه‌ی هشتادی‌اش، تسخیرناپذیران (The Untouchables) [محصول ۱۹۸۷] به‌خاطر سپرده‌اند. به‌یاد بیاورید سکانس فوق‌العاده‌ی مترو و دوز بالای هیجان‌اش را که تداعی‌کننده‌ی فصلی این‌چنینی در تسخیرناپذیران است.

چنانچه سکانس دادگاه را فاکتور بگیریم؛ آل پاچینو رُل کارلیتو بریگانته، گنگستری پورتوریکویی که سرش به سنگ خورده، خسته است و دیگر حوصله‌ی گنگستربازی و زندان رفتن ندارد را با شعور و ادراکی والا ایفا می‌کند که ناشی از پختگی آقای بازیگر در چهارمین دهه‌ی فعالیت هنری اوست و هم‌چنین ثمره‌ی ارتباطی تنگاتنگ با فیلمساز هم‌سن‌وُسال‌اش. نهالی که آل و برایان در صورت‌زخمی (Scarface) [محصول ۱۹۸۳] کاشته بودند، دقیقاً ۱۰ سال بعد در راه کارلیتو به بار می‌نشیند. شاید تونی مونتانای پرهیاهو، جذاب‌تر به‌نظر برسد ولی معتقدم نقش‌آفرینی آقای آل پاچینو به‌جای کارلیتو بریگانته، ظرایف بیش‌تری دارد و بالا‌تر از صورت‌زخمی می‌ایستد. شون پن نیز در راه کارلیتو -با آن گریم جالبِ توجه‌اش- نقش یک کچلِ موفرفری که تمام آتش‌های فیلم از گور او بلند می‌شود(!) را عالی و جذاب از کار درآورده است.

آل پاچینو در دهه‌ی ۷۰ پس از کالت‌موویِ وحشت در نیدل‌پارک (The Panic in Needle Park) [ساخته‌ی جری شاتزبرگ/ ۱۹۷۱] به لطف پیشنهادهای دندان‌گیری که یکی بعد از دیگری از راه رسیدند، توانست خودش را مطرح و اثبات کند. طی دهه‌ی ۸۰، رکود و حاشیه گریبان‌گیرش شد. بلوغ هنریِ آل اما در دهه‌ی ۹۰ اتفاق می‌افتد که نقطه‌ی عطف‌اش را همین راه کارلیتو می‌دانم. متأسفانه آقای آل پاچینو از بی‌خوابی (Insomnia) [ساخته‌ی کریستوفر نولان/ ۲۰۰۲] به این‌سو، نقش به‌دردبخوری بازی نکرده است و هم‌چنان در کما به‌سر می‌برد! درست مثل آل، دی‌پالما نیز در حال سپری کردن دوران افول است و با سالیان اوج‌اش فاصله‌ی نجومی دارد!

با تمام این تفاسیر، قبول دارم که راه کارلیتو ممکن است در نظر بیننده‌ی عجول امروزی، کهنه جلوه کند ولی فیلمی نیست که عشقِ‌سینما‌ها -از هر نسلی باشند- ساده از کنارش بگذرند به‌خصوص این‌که تا دل‌تان بخواهد دیالوگ به‌یادماندنی دارد. مثال‌هایی که در ادامه ‌آورده‌ام، به‌اندازه‌ی کافی گویا هستند؟! «-توالت اونجاست؟ -خرابه، زور نزن! -می‌تونم یه هفته‌ صبر کنم. -خوبه، پس هفته‌ی دیگه برگرد، تا اون‌موقع حتماً درستش می‌کنیم!» «-منم رؤیایی داشتم چارلی، اما حالا دیگه بیدار شدم و از رؤیا متنفرم...» «-متأسفم بچه‌ها! این‌بار دیگه همه‌ی بخیه‌های دنیام نمی‌تونن خوبم کنن...» (نقل به مضمون)

راه کارلیتو از بسیاری جهات یک کلاسیکِ تمام‌عیار است. وقتی فیلم‌های سینمای کلاسیک را تماشا می‌کنید، هیچ توجه کرده‌اید که اغلب دقایق، موزیک به گوش می‌رسد و سکوت تقریباً بی‌معنی است؟! در‌‌ همان سکانس معرکه‌ی مترو، تمام‌مدت موسیقیِ متن داریم ولی به‌هیچ‌وجه عنصری گوش‌خراش و اعصاب‌خُردکن تلقی‌اش نمی‌کنیم چرا که به حس‌وُحالِ صحنه صدمه نمی‌زند. اگر درمورد نسبت فیلم با کلاسیک‌های سینما فقط به این مثال ساده هم اکتفا کنیم، شاید صحیح‌تر باشد راه کارلیتو را یک نئوکلاسیکِ شسته‌رفته بنامیم.

آن‌قدر فیلم خوب برای دیدن هست که مجاب شویم از برخی اظهارنظر‌های قطعی بپرهیزیم. پس اجازه بدهید راه کارلیتو را صاحب یکی از بر‌ترین پایان‌بندی‌های سینما خطاب کنم؛ تیتراژ پایانی تشکیل شده از نمایی از یک غروب رؤیایی به‌علاوه‌ی ترانه‌ای دلپذیر با صدای جو کوکرِ فقید که ترجیع‌بندش جمله‌ی "You Are So Beautiful" است. در راه کارلیتو برخلاف موارد مشابه، دیری نمی‌گذرد که پی می‌بریم بریگانته دادگاه را فریب نداده است؛ واقعاً قصد سربه‌راه شدن دارد اما گذشته‌ی شرارت‌بارِ او بیخ گلویش را بدجور چسبیده.

معمولاً اگر‌‌ همان ۱۰ دقیقه‌ی اول -به‌اصطلاح- قلاب گیر نکند، وقت‌ام را حرامِ یک فیلم نمی‌کنم. قضیه‌ی راه کارلیتو -چنان‌که گفتم- توفیری اساسی داشت؛ قلابِ کذایی تمام‌وُکمال گیر نمی‌کرد با این وجود، اصلاً تمایل نداشتم دست از فیلم بکشم! و حالا پشیمان نیستم... سکانس انتخابی‌ام از راه کارلیتو -که احتمالاً محبوبِ خیلی‌های دیگر نیز باشد- سکانسِ کم شدن شر دیوید کلاینفلد است با آن پلانِ اسلوموشن درخشان سرازیر شدن گلوله‌ها داخل سطل زباله که امکان ندارد راه کارلیتو را ببینید و فراموش‌اش کنید! ادیوس آقای وکیل!

 

پیمان عباسی‌نیا

دوشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۴

 

 

برای مطالعه‌ی شماره‌های دیگر، می‌توانید لینک زیر را کلیک کنید:

■ نگاهی به فیلم‌های برتر تاریخ سینما در صفحه‌ی "طعم سینما"


 تاريخ ارسال: 1394/3/4
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>shiku:

فیلم خیلی قشنگی بود. کاش میشد مثل فیلم مرد ایرلندی آل رو چندسال جوونتر کرد

2+0-

سه‌شنبه 1 شهريور 1401



>>>سما:

خیلی خیلی فیلم تاثیر گذاری بود داستان فوق العاده زیبا به همراه دیالوگ های بیادماندنی . و کارلیتویی که زمین تا آسمون با تونی مونتانای صورت زخمی تفاوت داشت و صبور تر و آروم تر و دوست داشتنی تر بود . به شخصه هم صورت زخمی و هم راه کارلیتو رو از بهترین فیلم های زندگیم می دونم .

3+0-

يكشنبه 11 بهمن 1394



>>>jim:

The fate of the characters in the film Love and I was extremely impressed ... great and I love this movi

3+0-

چهارشنبه 6 خرداد 1394



>>>eli:

Like♡♡

10+0-

دوشنبه 4 خرداد 1394



>>>زینب کریمی:

سلام و خدا قوت! از انتخاب بسیار خوبی که برای نقد فیلم دوشنبه‌ی طعم سینما داشتید تشکر فراوان می‌کنم. همه چیز را درمورد «راه کارلیتو» کامل و بادقت فراوان بیان کردید، پس حرفی باقی نمی‌ماند جز تبریک و تشکر. راستش را بخواهید تا نیمه‌های فیلم فکر می‌کردم کاش این فیلم را برای دیدن انتخاب نمی‌کردم! اما وقتی فیلم تمام شد نظرم عوض شد و به‌شدت به آن علاقه‌مند شدم. تیتراژ پایانی فیلم یکی از جالب‌ترین تیتراژ‌هایی بود که در مدت اخیر دیدم! خلاصه که همه چیز فیلم عالی بود. موفق باشید و قلمتان نویسا.

17+0-

دوشنبه 4 خرداد 1394



>>>آنیس:

فیلم‌های دهه هفتاد و هشتاد دی پالما از نظر بعضی از منتقدان شاهکارهایی بودند که در سال‌های بعد کشف شدند: خواهران (۱۹۷۳) وسوسه (۱۹۷۶) کری (۱۹۷۶) آماده برای کشتن (۱۹۸۰) بدل بدن (۱۹۸۴) و... با تسخیرناپذیران (۱۹۸۷) دوره جدیدی در فیلم‌های دی پالما شروع می‌شود. که فیلم‌های او از پیروی تابعانه از آثار آلفرد هیچکاک بیرون می‌آیند و سر و شکلی حرفه‌ای‌تر می‌گیرند.

16+0-

دوشنبه 4 خرداد 1394



>>>مجتبا:

سلام. خسته نباشی. من این فیلمو دیدمو اتفاقاً خیلی‌م خوشم اومد ازش. اون خانومه گیل رو می‌گم خیلی خوب بازی کرده توش. موفق باشی.

16+0-

دوشنبه 4 خرداد 1394



>>>آرمیتا صمدی:

سلام _ فیلم (راه کارلیتو) از بهترین‌های دهه ۹۰ سینمای جهانه که با بازی به‌یادموندنی آل پاچینو و شون پن زیبا‌تر هم شده و دیدنش از واجبات دانشجوهای سینماست_

16+0-

دوشنبه 4 خرداد 1394



>>>Ali.n:

فیلم رو مدت‌ها پیش دیدم... پس همین از جزئیات حرف نزنم بهتره... از کلیت و چارچوب محکمش بگم و از بازی‌های باحالش و صد البته از تمام کردن کاردرست جایی که خیلی استرس داریم چطور می‌شه بالاخره... آل پاچینو خیلی خوب بود و آل پاچینو بازم خیلی خوب بود...

16+0-

دوشنبه 4 خرداد 1394



>>>zaahraa ^-^:

راه کارلیتو کولااااااااااک بود ^_^ جداً ممنونم که دوستش دارید ^_^

16+0-

دوشنبه 4 خرداد 1394



>>>یه نفر:

شامل لیست دست آوردها شخصیتی و فردی آل پاچینو... فردی و ویژه... ۱۹۶۹ - جایزه دراما دسک برای عملکرد فوق العاده ۱۹۷۵ - جایزه گلدن اپل ۱۹۷۶ - نامزد و کسب رتبه دوم جایزه برگزیده مردم ۱۹۷۷ - برنده جایزه تونی ۱۹۹۲ - جایزه تعالی بازیگری در فیلم جشنواره فیلم بوستون ۱۹۹۴ - جایزه افتخاری شیر طلایی جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز ۱۹۹۶ - جایزه دونوستیا برای یک عمر دستاورد جشنواره بین‌المللی فیلم سن‌سباستین ۱۹۹۶ - جایزه گاتهام برای یک عمر دستاورد ۲۰۰۰ - جشن بزرگداشت در جامعه فیلم مرکز لینکلن ۲۰۰۱ - جایزه سیسیل ب دومیل جوایز گلدن گلوب ۲۰۰۵ - جایزه فیلمخانه آمریکا ۲۰۰۶ - حامی افتخاری انجمن فلسفه دانشگاه های برتر جهان ۲۰۰۷ - جایزه یک عمر دستاورد بنیاد فیلم آمریکا ۲۰۰۹ - جایزه ستلایت ویژه داوران برای بهترین بازیگر فیزیکی ۲۰۰۹ - جایزه یک عمر دستاورد جشنواره بین‌المللی فیلم رم ۲۰۱۱ - دریافت مدال ملی هنر ۲۰۱۱ - جایزه افتخاری فیلمساز جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز ۲۰۱۱ - شیر طلایی دگرباشان جنسی جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز ۲۰۱۲ - جایزه ولتا رییس‌جمهور ایرلند در جشنواره بین‌المللی فیلم دوبلین جیمسون دیگر... افتخارات در رتبه ها و رای های نظرسنجی در وب سایت ها رسانه ها کانال ها و مجلات معتبر. رای یا رتبه... بزرگترین ستاره بازیگری فیلم های سینمایی در تمام دوران ها - نظرسنجی کانال ۴ دومین بازیگر برتر تاریخ سینمای جهان - نظرسنجی فیلم ۴ در اکتبر ۲۰۰۴ رتبه ۴ام امپراتوری صد ستاره فیلم های سینمایی - مجله امپایر در اکتبر ۱۹۹۷ رتبه ۲۷ام بهترین و بزرگترین بازیگر جهان در تمام دوران ها - مجله پریمیر در سال ۲۰۰۵ بزگترین ستاره فیلم های سینمایی در تاریخ - مجله سرگرمی هفتگی رتبه ۱۱ام ۱۰۰ قهرمان و شرور در ۱۰۰ سال... ۱۰۰ قهرمان و شرور به انتخاب بفا برای بازی در نقش مایکل کورلئونه پدرخوانده: قسمت دوم رتبه ۵۸ام ۱۰۰ نقل‌قول در ۱۰۰ سال...۱۰۰ نقل قول به انتخاب بفا در نقش مایکل کورلئونه پدرخوانده: قسمت دوم - "دوستانت رو نزدیک نگه دار، دشمنانت رو نزدیک‌تر" رتبه ۲۱ام در ۱۰۰ شخصیت برتر در ۱۰۰ شخصیت...۱۰۰ شخصیت به انتخاب بفا در نقش مایکل کورلئونه پدرخوانده: قسمت دوم بنیاد فیلم آمریکا رتبه ۶۱ام ۱۰۰ نقل‌قول برتر در ۱۰۰ سال...۱۰۰ نقل قول به انتخاب بفا در نقش تونی مونتانا صورت زخمی - "به دوست کوچیک من «سلام» کن!" رتبه ۲۴ام بزرگترین شخصیت های فیلم - تونی مونتانا در صورت زخمی - مجله امپایر رتبه ۷۴ام بزرگترین شخصیت های فیلم - تونی مونتانا در صورت زخمی - مجله پریمیر رتبه ۸۶ام ۱۰۰ نقل‌قول برتر در ۱۰۰ سال...۱۰۰ نقل قول به انتخاب بفا در نقش سانی ورتزیک بعدازظهر سگی - "آتیکا! آتیکا!" رتبه ۴ام بزرگترین شخصیت های اول سینما در نقش سانی ورتزیک بعدازظهر سگی - مجله پریمیر رتبه ۱۱ام ۱۰۰ قهرمان و شرور در ۱۰۰ سال... ۱۰۰ قهرمان و شرور به انتخاب بفا برای بازی در نقش فرانک سرپیکو سرپیکو

15+0-

دوشنبه 4 خرداد 1394



>>>یه نفر:

در زمانی که آل‌پاچینو ۱۰ سال بود، بین دوستانش مشهور به سانی بود و خیلی دوست داشت که بازیکن بیسبال شود. دوستانش وی را بازیگر نیز خطاب می‌کردند. در دوران مدرسه زیاد فعال نبوده و خیلی از کلاس‌هایش، بجز کلاس انگلیسی، شرکت نمی‌کرد و نهایتاً نیز در سن ۱۷ سالگی ترک تحصیل کرد. مادرش با تصمیم ترک تحصیلش مخالف بود که به همین دلیل با هم بحث شدیدی کرده و در آخر آل‌پاچینو از خانه فرار می‌کند. در این دوره بود که وی برای کسب درآمد شروع به انجام کارهایی مانند پیغام رسانی و یا نیروی خدماتی و نظافتی می‌کند. آل‌پاچینو از سن ۹ سالگی روی به کشیدن سیگار آورد و ماریجوانای معمولی مصرف می‌کرد اما هیچوقت مواد مخدر سنگین مصرف نکرد و معتاد نبود.دو نفر از بهترین دوستانش بخاطر مصرف بیش از حد مواد مخدر جان خود را از دست دادند. آل‌پاچینو همچنین بسیار دعوا کرده و در مدرسه به عنوان شخصی دردسرساز مشهور شناخته می‌شد. در نوجوانی شروع به بازیگری در نمایش‌های زیرزمینی کرد، ولی با پذیرش وی در اکتورز استودیو مخالفت شد. سپس وی به استودیوی دیگر برای نمایش پیوستد که در آنجا با معلم بازیگری به نام چارلی لایتون آشنا می‌شود که بعدها این دو دوستان نزدیک هم می‌شوند. در این دوره آل‌پاچینو بیکار بوده و شب‌ها را در خیابان، تئاتر و یا خانه دوستانش می‌خوابید. در سال ۱۹۶۲ مادرش در سن ۴۳ سالگی از دنیا می‌رود و در همان سال، پدربزرگش مادری اش نیز از دنیا می‌رود. لی استراسبرگ اولین استاد او بود. او پس از مرگ مادر تمام وقت خود را صرف نمایش کرد، برای تجدید روحیه اش دو نمایش شاد برای کودکان اجرا کرد: جک و لوبیای سحر امیز و ماجراهای خیز بلند سر انجام موفق شد پول لازم برای ثبت نام در مدرسه بازیگری هربرت برگهوف را به دست بیاورد. آنجا زیر نظر چارلز لاتن آموزش خود را به عنوان یک بازیگر آماتور آغاز کرد.

15+0-

دوشنبه 4 خرداد 1394



>>>یه نفر:

آل‌پاچینو متولد شهر نیویورک است. پدرش، سالواتور، کارمند شرکت بیمه از نسل ایتالیایی-آمریکایی بود و مادرش، رز نام داشت. پدربزرگ و مادربزرگ او در اصل اهل سیسیل بودند. زمانی که پاچینو ۲ سال بیشتر نداشت، پدر و مادرش از هم جدا شدند. مادرش به باغ‌وحش برانکس نقل مکان می‌کند تا با والدینش زندگی کند و پدرش نیز کالیفرنیا رفته وبه عنوان فروشنده بیمه و رستوران‌دارر فعالیت می‌کند. پدربزرگ و مادربزرگ آل‌پاچینو از طرف مادری و هم از طرف پدری اهل سیسیل، ایتالیا هستند. وی در دوران جوانی و در حالی که بیش از ۲۲ سال از زندگی‌اش نمی‌گذشت، مادرش را از دست داد. پاچینو پیش از مرگ مادرش، زندگی چندان لذت‌بخشی را پشت سر نگذاشته بود و چون والدینش خیلی زود از هم جدا شده بودند، مجبور شد به همراه مادرش به خانه پدربزرگش نقل مکان کرده و در آن‌جا اقامت کند.

15+0-

دوشنبه 4 خرداد 1394



>>>یه نفر:

پاچینو در سال ۱۹۶۹ و با بازی در فیلم ناتالی و من توانست خود را به عنوان یک بازیگر قدرتمند معرفی کند، اما بازی وی در مجموعه فیلم‌های سه قسمتی پدرخوانده نام وی را در لیست برترین‌ها قرار دارد. آل‌پاچینو بخاطر بازی در پدرخوانده برای اولین بار نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد. او همچنین بخاطر بازی در فیلم‌های سرپیکو، بعدازظهر سگی، پدرخوانده: قسمت دوم و و عدالت برای همه ... نامزد دریافت جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شد و همچنین به خاطر بازی در گلن‌گری گلن راس و دیک تریسی نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل مرد اسکار شد.

15+0-

دوشنبه 4 خرداد 1394



>>>یه نفر:

آلفردو جیمز «اَل» پاچینو (زادهٔ ۲۵ آوریل ۱۹۴۰) بازیگر و کارگردان آمریکایی است. وی بیشتر برای شیوه بازیگری سبک متد، پرشور و برون گرا خود و با بازی در سه‌گانه پدرخوانده و فیلم‌های بعد از ظهر سگی، بوی خوش زن و صورت زخمی شناخته می‌شود. او تا به حال هشت بار نامزد دریافت جایزه اسکار شده است. پاچینو در سال ۱۹۹۲ با بازی درخشان خود در بوی خوش زن در نقش سرهنگ فرانک اسلید توانست جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد را به دست آورد. لقب پاچینو سلطان است و او را شاهکار بازیگری در تمام ادوار تاریخ سینمای جهان می دانند.

16+0-

دوشنبه 4 خرداد 1394



>>>یه نفر:

برایان دی پالما فعالیت فیلم سازی‎اش را از دهه‌ی ۶۰ و با ساختن چند فیلم کوتاه آغاز کرد. شیوه‌ی کارگردانی و فیلمبرداری چندین فیلم او را با کارگردان شهیر سینما یعنی آلفرد هیچکاک مقایسه می‌کنند. برایان دی پالما در زمره‌ی کارگردانان جوان و تازه نفس دهه‌ی ۱۹۷۰ بود. او به همراه مارتین اسکورسیزی، فرانسیس فورد کاپولا، استیون اسپیلبرگ و جورج لوکاس از پیش قراولان سینمای نوی آمریکا به حساب می‌آید. اینها افرادی هستند که هر کدام با سبک مخصوص خود سینمای معاصر آمریکا را شکل دادند.

15+0-

دوشنبه 4 خرداد 1394



>>>یه نفر:

برایان دی پالما (به انگلیسی: Brian De Palma) (زاده ۱۱ سپتامبر ۱۹۴۰) کارگردان، نویسنده و تهیه‌کننده‎‎‎ی آمریکائی است که در شهر نیوآرک ایالت نیوجرسی متولد شده است. عمده شهرت دی پالما به خاطر کارگردانی پنج فیلم مطرح و پرفروش آمریکائی به نامهای کری ٬ راه کارلیتو ، صورت زخمی ٬ تسخیرناپذیران و مأموریت غیر ممکن می‌باشد. پدرش دکتر جراح و مادرش معلم مدرسه بود. وی ابتدا به تحصیل در رشته‌ی فیزیک در دانشگاه کلمبیا پرداخت اما علاقه‌اش به سینما آن قدر زیاد بود که تحصیلاتش را نیمه کاره رها کرد و در کالج سینمایی سارا لانکس نیویورک ثبت نام کرد.

16+0-

دوشنبه 4 خرداد 1394



>>>نونا:

با سلام، اگر دیدن فیلم‌هایی از این دست، هرچند به قول نگارنده «قابل حدس»، بتواند حتی یک نفر را تکان دهد و از وارد شدن به این شغل کثیف دور کند، باز هم غنیمت هست. از نگاه ظریفی که به فیلم‌ها دارید و توصیف دلنشین آن‌ها در نقد‌هایتان لذت می‌برم. پاینده باشید.

20+0-

دوشنبه 4 خرداد 1394




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.