پرده سینما
به گزارش خبرنگاران سایت پرده سینما مراسم نمایش و نشست خبری سریال تلویزیونی مهرآباد عصر چهارشنبه با حضور سیدفرید سجادی حسینی کارگردان، علی تقیپور تهیهکننده، امید سهرابی نویسنده، مهران احمدی، علی سرابی، ندا مقصودی، مسعود میرطاهری، گلاه عباسی بازیگران، مازیار فکری ارشاد کارشناس و آزاده سهرابی روابط عمومی در برج میلاد برگزار شد.
به گزارش سایت پرده سینما آزاده سهرابی مدیر روابط عمومی این سریال در ابتدای جلسه از تمامی حاضران خواست تا خبر این نشست رو روز جمعه در رسانه های خود منتشر کنند.
سپس تقیپور تهیه کننده مهرآباد در ابتدای نشست با اشاره به روند شکلگیری قصه این سریال گفت: سهرابی دو ماه روی طراحی شخصیتها کار میکرد و من از قصه اطلاعی نداشتم. در واقع قرار بود اخلاق و اصلاح الگوی مصرف به یک فیلمنامه 30 قسمتی تبدیل شود. با گذشت این دو ماه، شخصیتها به هم ربط داده شدو کم کم یک سریال شکل گرفت.
وی افزود: ما صرفاً نمیخواستیم یک سریال بسازیم و داشتن فیلمنامه استاندارد و جذاب از هر چیز برایمان جذابتر بود.
فیلمنامه نویس مهرآباد نیز در اینباره توضیح داد: من به داستانگویی به شیوه مرسوم اعتقاد ندارم و معتقدم قصه با شخصیتها است که شکل میگیرد. بنابراین دو ماه برای شخصیتپردازی تلاش کردم و تک تک شخصیتها داستان داشتند. بعد از آن به مرحله طراحی دیالوگ رسیدیم. به دست آوردن زبان برای شخصیتها نیز یک ماه و نیم طول کشید. شخصیتها تعدد و هر یک طبقه اجتماعی خاص و فرهنگ مختلفی داشتند.
سپس سجادی حسینی با بیان اینکه با تکمیل فیلمنامه انگیزه زیادی برای ساختن این سریال با نام قبلی تهران نو به دست آورده است، اظهار کرد: آن لحظه احساس کردم بالاخره قرارست کاری انجام دهم که دوستش دارم و سالها است منتظر آن هستم. احساس میکنم تمام قسمتهای مربوط به کلید خوردن و ساخت این سریال قابل تعریف و محترم است.
در ادامه نویسنده سریال با تصریح این مطلب که برای اولین بار در تلویزیون با تهیه کنندهای کار میکرد که تا این حد برای سریال ارزش قائل بوده، در این باره که چرا اسم سریال عوض شد، توضیح داد: هنوز هم اسم سریال تهران نو است! من این اسم را دوست دارم.
وی درباره انتخاب بازیگران شخصیتها ادامه داد: افراد درجه یکی که در این سریال دور هم جمع شدند، خیال ما را از خیلی چیزها راحت کرد. من از بداهه بدم میآید و میدانستم بازیگر بداهه برای این سریال سم است. ما حدود یک ماه و نیم برای این سریال دورخوانی داشتیم. من به درام اخلاقی اعتقاد دارم. وقتی قرار شد اسم سریال عوض شود تصمیم گرفتیم مهرآباد را انتخاب کنیم که از مهر میآید به این معنا که ما آدم های اخلاقی هستیم که آباد کردن به مهر را دوست داریم. کمدی هم ممکن است استعداد تلخی داشته باشد، باید ببینیم تعریف ما از کمدی چیست. به قول یک نویسنده خارجی، تراژدی یعنی من دستم را با چاقو میبرم کمدی یعنی تو میافتی در چاه فاضلاب و میمیری! کمدی تراژدی را در خود دارد. بخش زیادی از مشکل مربوط به تهیه کنندگانی است که ارزش قلم و درام را نمیدانند.
سجادی حسینی نیز درباره انتخاب بازیگران یادآور شد: من دنبال یک مکتب بازیگری برای این قصه بودم و تلاش کردم تیمی از بازیگران پیدا کنم که دغدغههایشان مثل من باشد. من با این تیم جوان شدم. یادم میآید یک بار لوکیشینی داشتیم که در تصویر احساس کردیم همانی که میخواهیم نیست و این تهیه کننده بود که خواست راش ها را دور بریزیم، یک هفته کار را تعطیل کنیم و لوکیشنی که به کارمان میآید پیدا کنیم.
سپس تقی پور درباره مراحل تولید گفت: ما 7 ماه و نیم تصویربرداری را در 102 لوکیشن، 22 بازیگر اصلی و 224 بازیگر فرعی انجام دادیم، 1430 سکانس داشتیم و کمتر از هر یک دقیقه تغییر سکانس داریم. در واقع ما از مرغداری تا فرودگاه لوکیشن داشتیم و آب و باد و خاک وخورشید و فلک را جمع کردیم تا با آنها یک سریال بسازیم.
در ادامه علی سرابی بازیگر تئاتر که دومین کار تصویریاش را تجربه کرده، در این باره گفت: برای من خیلی مهم بود که ورودم به عرصه تصویر چطور باشد. من در تئاتر تلاش بسیاری کردم تا جایگاهی به دست آوردم با این حال در نخستین سریالم تنها به 30 تا 40 درصد از آنچه میخواستم رسیدم. آن سریال را به خاطردوستی با اشکان خطیبی قبول کرده بودم. برای این سریال نیز زمانی که به من پیشنهاد داده شد گفتم دیگر به تلویزیون نمیآیم اما سهرابی از من خواست متن را بخوانم. اصولا من خیلی سخت متن میخوانم اما 6 قسمت مهرآباد را دو ساعت و نیمه خواندم. به جرئت میگویم نمونه این متن را ندیدهام. من فقط تصمیم گرفتم متن را روایت کنم و هیچ بازی خاصی انجام ندهم. اینکه صحیح متن را بخوانم برایم مهمتر بود. کار در این سریال برایم آموزش بود.
مهران احمدی بازیگر نقش اصلی سریال در ادامه نشست تصریح کرد: من سر این کار سینوزیت گرفتم. آخر کار هم بعد از 6 ماه و نیم فعالیت برای اولین بار در سینما و تلویزیون 45 دقیقه گریه کردم. همچنین فرزاد منطقی که حالا آمریکا است و نمیدانم به او خوش میگذرد یا نه، یکی از درجه یک ترین صدابردارهایی است که میشناسم. تیم کارگردانی نیز بسیار جنتلمن بودند. سکانس آخر که در لالهزار ضبط داشتیم سهرابی نیز که میدانست من گریه میکنم آمد و من گریهام گرفت.
جعفر عروجی مدیر تولید سریال نیز از تعدد لوکیشنهای سریال نام برد و گفت: این موضوع از نظر مالی هزینهبر بود و از طرفی برنامهریزی را سخت میکرد. ما به اصرار تقی پور همه لوکیشنها را فراهم کردیم و نویسنده سریال هم قربانش بروم چیزی کم نگذاشت و از هر لوکیشنی نوشت.
در پایان این نشست تقی پور از تولید سریال نمایش خانگی اکباتان با همین تیم و با یک قصه جذاب خبر داد و گفت: من که این قصه را میخوانم شبها خواب ندارم. واقعاً باید ساخته شود و آن را ببینید.
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|