پیمان عباسینیا
هر پنجشنبه، طعم سینما را در پرده سینما بچشید!
با طعم سینما، سینما را از دریچه ای تازه ببینید!
نقد و بررسی فیلمهای مهم تاریخ سینما در طعم سینما
Cat on a Hot Tin Roof
كارگردان: ریچارد بروکس
فيلمنامه: ریچارد بروکس و جیمز پو
بازيگران: الیزابت تیلور، پل نیومن، برل آیوز و...
محصول: آمریکا، ۱۹۵۸
زبان: انگلیسی
مدت: ۱۰۸ دقیقه
درام
بودجه: بیش از ۲ میلیون دلار
فروش: بیش از ۱۱ میلیون دلار
جوایز مهم: کاندیدای ۶ اسکار
■ طعم سینما - شمارهی ۳۱: گربه روی شیروانی داغ (Cat on a Hot Tin Roof)
گربه روی شیروانی داغ فیلمی سینمایی در گونهی درام به کارگردانی ریچارد بروکس است که فیلمنامهاش براساس متن نمایشی مشهوری -تحت همین عنوان، اثر تنسی ویلیامز- توسط خود بروکس با همکاری جیمز پو به رشتهی تحریر درآمده. فیلم، روایتگر برههای از زندگی زناشویی به بنبست رسیدهی زوجی جوان است که گرچه در قیاس با نمایشنامهی منبع اقتباساش، زهر کمتری دارد ولی هنوز میتوان ردّپای پارهای انتقادات گزنده به جامعهی آمریکایی را در آن جستوُجو کرد.
اطرافیان یک مزرعهدار بانفوذ بهنام هاروی پالیت (با بازی برل آیوز) دور هم جمع شدهاند تا تولد ۶۵ سالگی او را جشن بگیرند. پسر محبوب خانواده، بریک (با بازی پل نیومن) است که سابقاً فوتبالیست حرفهای بوده اما حالا ورزش را کنار گذاشته، به انزوایی خودخواسته و مصرف مشروبات الکلی پناه آورده است. بریک نسبت به همسرش، مگی (با بازی الیزابت تیلور) سرد و بیتفاوت شده است؛ اما مگی تمام سعیاش را میکند تا این شرایط ناخوشایند را تغییر دهد. وقتی بریک از بیماری و مرگ قریبالوقوع پدر ثروتمندش باخبر میشود، داستان سمتوُسوی دیگری پیدا میکند...
فیلم گربه روی شیروانی داغ بههمراه آثار پراهمیتی از قبیل ۱۲ مرد خشمگین (twelve Angry Men) [ساختهی سیدنی لومت/ ۱۹۵۷] و چه کسی از ویرجینیا وولف میترسد؟ (Who's Afraid of Virginia Woolf) [ساختهی مایک نیکولز/ ۱۹۶۶] سه نمونهی دستنیافتنی از ماندگارترین تجربههای تاریخ سینمای کلاسیک در ساخت فیلمهایی با لوکیشنها و کاراکترهای محدود، در عین حال سرشار از کششها و جاذبههای دراماتیک بهشمار میروند.
فیلم از جنبهی دیگری هم حائز اهمیت است؛ گربه روی شیروانی داغ را -با احترام به اتوبوسی بهنام هوس (A Streetcar named Desire)، خانم ویوین لی، آقایان براندو و کازان- شاید بهجرئت بتوان موفقترین اقتباس سینمایی از نمایشنامههای تنسی ویلیامز بزرگ بهحساب آورد. [۱] اما گربه روی شیروانی داغ ریچارد بروکس در کمال خوشوقتی، وفادارانهترین اقتباس نیست! در متن اصلی، بریک، شخصیتی دارای تمایلات همجنسخواهانه -نسبت به دوستاش اسکیپر- معرفی شده که خوشبختانه در برگردان سینمایی، از این وجه منزجرکننده خبری نیست. گفته میشود که علت این تعدیل، هراس از ممیزی بوده -فارغ از هر استدلال- چنین حذفی باعث شده است تا طیف گستردهتری از علاقهمندان سینما با فیلم -ایضاً کاراکتر بریک پالیت- ارتباط برقرار کنند.
از آنجا که شاخصترین بازیهای فیلم بهترتیب متعلق به الیزابت تیلور، پل نیومن و برل آیوز است، هیچ تعجبی نداشت که ۲ تا از نامزدیهای اسکار گربه روی شیروانی داغ برای بهترین بازیگران نقشهای نخست زن و مرد باشد. [۲] در این میان، برل آیوز نیز بهحدی باورپذیر نقشآفرینی میکند که متقاعد میشویم با مُردن فاصلهی چندانی ندارد و برایش از صمیم قلب دل میسوزانیم! جالب است که آیوز برای گربه روی شیروانی داغ کاندیدا نشد اما در همان سال -دورهی سیوُیکم- بهخاطر بازی در کشور بزرگ (The Big Country) [ساختهی ویلیام وایلر/ ۱۹۵۸] اسکار بازیگر نقش مکمل مرد گرفت.
چند زوج سینمایی میتوانید نام ببرید که مثل خانم الیزابت تیلور و آقای پل نیومن در گربه روی شیروانی داغ -اینطور برازندهی همدیگر- در اذهان سینمادوستان جا باز کرده باشند؟ حقیقتاً انتخاب بهترین بازی تمامی مقاطع حرفهای خانم تیلور از میان دو گزینهی معرکهی گربه روی شیروانی داغ (در نقش مگی) و چه کسی از ویرجینیا وولف میترسد؟ (در نقش مارتا) کار بسیار دشواری است [۳] که حداقل نگارنده بهآسانی از عهدهاش برنمیآید!
گربه روی شیروانی داغ لبریز از دیالوگهایی است که فقط عشقسینماها میدانند چه گوهرهای گرانبهاییاند! اگر بخواهم به غنای دیالوگها تأکیدی داشته باشم، ترجیح میدهم بخشی از مکالمهی مگی و بریک را مثال بزنم که حسّ کنجکاوی برخی خوانندگان برای سر درآوردن از علت نامگذاری نمایشنامه/فیلم را هم جوابگو باشد. -مگی: «میدونی من چه احساسی دارم؟ همیشه حس میکنم مثه یه گربه روی یه شیروونی داغ هستم.» -بریک: «پس از روی شیروونی بپر پایین مگی! گربهها از روی شیروونی میپرن پایین...» (نقل به مضمون)
بهرغم اینکه گربه روی شیروانی داغ به دو دلیل کاملاً واضح -اقتباس از یک نمایشنامه و فیلمبرداری در لوکیشنهای اکثراً داخلی (عمارت پدری بریک)- بهطور بالقوه واجد این استعداد بوده است که مبدل به تلهتئاتری بیرنگوُبو شود، اما ریچارد بروکسِ آگاه به فوتوُفن کار، اجازه نداده فیلماش زمین بخورد و به خیل اقتباسهای شکستخورده و فراموششدهی سینما بپیوندد. البته از کنار تأثیر متن قوی و بازی بازیگران شایستهی گربه روی شیروانی داغ نمیتوان بهسادگی عبور کرد؛ بهواقع طی تمامی دقایق فیلم آنقدر در معرض گفتگوهای جذابی -با اجراهایی درخور توجه- که پیدرپی بین مگی و بریک ردوُبدل میشوند، قرار میگیریم که اصلاً فرصت فکر کردن به کاستیهای احتمالی دست نمیدهد!
گربه روی شیروانی داغ علاوه بر کسب موفقیت در گیشه و دستیابی به فروشی بیش از ۵ برابر هزینهی تولیدش، طی سیوُیکمین مراسم آکادمی -مورخ ۶ آوریل ۱۹۵۹- نیز در ۶ رشتهی مهم بهترین فیلم، کارگردان (ریچارد بروکس)، بازیگر نقش اول مرد (پل نیومن)، بازیگر نقش اول زن (الیزابت تیلور)، فیلمنامهی اقتباسی (ریچارد بروکس و جیمز پو) و فیلمبرداری رنگی (ویلیام اچ. دانیلز) کاندیدای دریافت جایزهی اسکار بود اما موفق نشد هیچکدام از تندیسها را تصاحب کند. [۴]
حیفم میآید دربارهی گربه روی شیروانی داغ بنویسم اما اشارهای به دوبلهی فارسی شاهکارش نداشته باشم. ضمن ادای تعظیم به نابغهی بیبدیل دوبلهی ایران، استاد منوچهر اسماعیلی و گرامیداشت یاد و خاطرهی بلند بانو ژاله کاظمی؛ اعتقاد دارم که فیلمها را بایستی با زبان و صدای اصلی خودشان دید تا به درک و دریافت صحیحتری از نیت فیلمساز رسید اما میدانید که همیشه استثنائاتی هم وجود دارند!
استثناهای من، اینها هستند: دیوانه از قفس پرید (One Flew Over the Cuckoo's Nest) [مدیر دوبلاژ: خسرو خسروشاهی]، مردی برای تمام فصول (A Man for All Seasons) [مدیر دوبلاژ: خسرو خسروشاهی]، چه کسی از ویرجینیا وولف میترسد؟ [مدیر دوبلاژ: ابوالحسن تهامینژاد]، شوالیهی تاریکی (The Dark Knight) [مدیر دوبلاژ: محمود قنبری] و همین گربه روی شیروانی داغ به مدیریت چنگیز جلیلوند.
گربه روی شیروانی داغ بدون تردید جزء یکی از برترینهای تاریخ دوبلاژ در ایران است. بهویژه نقشگویی ژاله کاظمی (بهجای الیزابت تیلور)، چنگیز جلیلوند (بهجای پل نیومن) و حسین رحمانی (بهجای برل آیوز) حیرتانگیز است بهطوریکه هم به هنرنمایی بازیگران سرسوزنی لطمه وارد نیامده و هم بهخوبی حقّ مطلب ادا میشود. پیشنهاد میکنم این فیلم را حتماً یکبار هم با دوبلهی فارسی ببینید.
گربه روی شیروانی داغ در کمال سادگی و بدون اینکه به دام ملال و شعارزدگی بیفتد، دورویی و حرص را مذمت میکند و یادمان میآورد که در زندگی باید حتماً به چیزی ایمان داشت و راز محبت را فهمید. سرانجام تنها زمانی که بریک دست از لجاجت برمیدارد و با مگی و پدرش گفتگو میکند، کورگرهی رابطهی او با مگی هم گشوده میشود. پیروز اصلی گربه روی شیروانی داغ، مگی گربههه است که در آخر به مراد دلاش میرسد. اگر از شخصیتهای فیلم قرار باشد کسی لقب قهرمان بگیرد، مطمئناً آن یک نفر بریک نخواهد بود؛ مگی گربههه شایستهتر است.
گربه روی شیروانی داغ یک درام موجز و درگیرکننده است که علاوه بر این، بهدرستی میشود کلکسیونی کمنظیر از اجرای غبطهانگیز دیالوگهایی پرشکوه بهحساباش آورد. دیگر بعید بهنظر میرسد رنگ کهنگی بر گربه روی شیروانی داغ بنشیند. اگر چنین ادعایی را گزاف میدانید، فقط توجهتان را جلب میکنم به تاریخ تولید فیلم؛ ۵۶ سال دوام آوردن -در عین جذابیت- بهاندازهی کافی، قانعکننده نیست؟!
پیمان عباسی نیا
دوشنبه ۳۱ شهریور ۱۳۹۳
[۱]: الیا کازان در ۱۹۵۵ -یعنی ۳ سال پیشتر از تولید فیلم- گربه روی شیروانی داغ را در برادوی روی صحنه برده بود.
[۲]: الیزابت تیلور و پل نیومن، اسکار را به سوزان هیوارد و دیوید نیون باختند.
[۳]: همانطور که انتخاب بهترین دوبلهی زندهیاد ژاله کاظمی از میان این دو فیلم، ساده نیست.
[۴]: گربه روی شیروانی داغ آن سال رقبای قدری مثلِ ژیژی (Gigi) [ساختهی وینسنت مینلی/ ۱۹۵۸] داشت.
برای مطالعهی شمارههای دیگر، میتوانید لینک زیر را کلیک کنید:
■ نگاهی به فیلمهای برتر تاریخ سینما در صفحهی "طعم سینما"
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|