پیمان عباسینیا
هر پنجشنبه، طعم سینما را در پرده سینما بچشید!
با طعم سینما، سینما را از دریچه ای تازه ببینید!
نقد و بررسی فیلمهای مهم تاریخ سینما در طعم سینما
What's Up, Doc
كارگردان: پیتر باگدانوویچ
فيلمنامه: باک هنری، دیوید نیومن و رابرت بنتن [براساس داستانی از پیتر باگدانوویچ]
بازيگران: باربارا استرایسند، رایان اونیل، مادلین کان و...
محصول: آمریکا، ۱۹۷۲
زبان: انگلیسی
مدت: ۹۴ دقیقه
گونه: کمدی، رمانس
بودجه: ۴ میلیون دلار
فروش: ۶۶ میلیون دلار
درجهبندی: G
■ طعم سینما - شمارهی ۱۱۲: تازه چه خبر، دکتر جون؟ (What's Up, Doc)
از ثانیههای نخستین که ترانهی نشاطآور "You're the Top" را با صدای گوشنواز باربارا استرایسندِ جوان روی تیتراژ تازه چه خبر، دکتر جون؟ [۱] میشنویم، بهخوبی شیرفهم میشویم که سروُکارمان با چهجور فیلمی افتاده است! این ترانهی مشهورِ ساختهی دههی ۱۹۳۰ کول پورتر، هم از عشق حرف میزند و هم از میکیماوس! تازه چه خبر، دکتر جون؟ نیز صاحب منطقی کارتونی است بهاضافهی یک عاشقانهی غیرمتعارف و در عین حال، آشکارا ادای دین میکند به کمدی-اسکروبالهای بینظیر سینمای کلاسیک از همان دهههای ۳۰ و ۴۰.
کل ماجراهای تازه چه خبر، دکتر جون؟ حولوُحوش چهار کیفِ یکشکل و هماندازه رخ میدهد که مدام بین آدمهای مختلفِ فیلم دستبهدست میچرخند. طولی نمیکشد که پی میبریم کیفها در تازه چه خبر، دکتر جون؟ نقش "مکگافین" [۲] را بر عهده دارند و محملی هستند برای پیشبرد حوادث خندهآور، خلخلبازیها و آشوبی مهارناپذیر که بهتدریج به نقطهی جوش میرسد! گرچه ارادت پیتر باگدانوویچ در تازه چه خبر، دکتر جون؟ به کمدیهای اسکروبال [بخوانید: کمدیهای هاوارد هاکسی] بر کسی پوشیده نیست ولی درحقیقت تازه چه خبر، دکتر جون؟ تلفیقی از انواع و اقسام سابژانرهای سینمای کمدی است.
خانم استرایسند ۴ سال پس از اسکاری که بهخاطر موزیکال دختر مسخره (Funny Girl) [ساختهی ویلیام وایلر/ ۱۹۶۸] [۳] گرفت، در تازه چه خبر، دکتر جون؟ نقش دختر جوانِ زبروُزرنگی را که از انجام کارهای شیطنتآمیز هیچ ابایی ندارد، پرانرژی و دلپذیر بازی میکند. جودی ماکسول وقتی وارد ماجرای فیلم میشود که دربهدر بهدنبال به چنگ آوردنِ یک پرس غذای مفتوُمجانی است! او هرکجا پا میگذارد، امکان ندارد افتضاحی بالا نیاورد! اما بزرگترین افتضاحها موکول میشوند به بعد از آشنایی غیرآدمیزادانهی جودی با هاوارد بانیسترِ بیچاره!
رایان اونیل هم بلافاصله پس از موفقیت همهجانبه و رؤیاییِ داستان عشق (Love Story) [ساختهی آرتور هیلر/ ۱۹۷۰] [۴] در قالب دکتر هاوارد بانیستر، حضوری متفاوت را تجربه میکرد؛ هاوارد یک موسیقیشناس گیج و بیدستوُپاست که بهاتفاق نامزد نچسب و دیکتاتورمآباش، یونیس برنز (با بازی مادلین کان) به امید کسب بورس بنیاد لارابی به سانفرانسیسکو آمده. به مکالمهی یونیس و هاوارد [در تاکسیای که آنها را به هتل محل اقامتشان در سانفرانسیسکو میبرد] توجه کنید تا دستگیرتان شود هاوارد تا چه اندازه تعطیل است! «-یونیس: اینجا شهر خیلی قشنگییه، مگه نه آقا؟ دوست دارم ماه عسلمونو بیایم اینجا. شنیدی چی گفتم هاوارد؟ گفتم دوست دارم برای ماه عسلمون بیایم اینجا.» «-هاوارد: چی؟ من فکر میکردم دوست داری ماه عسل بریم سانفرانسیسکو!» «-یونیس: خب اینجا سانفرانسیسکوئه هاوارد!» «-هاوارد: آها! حق با توئه!» (نقل به مضمون)
تازه چه خبر، دکتر جون؟ نیز درست مانند کت بالو (Cat Ballou) [ساختهی الیوت سیلوراستاین/ ۱۹۶۵] [۵] به سبکوُسیاق تولیدات سالهای گذشتهی کمپانی والت دیزنی، با ورق خوردن کتابی قطور در حالی شروع میشود که اسامی عوامل فیلم در هریک از صفحات این کتاب با فونتی فانتزی و جذاب به چاپ رسیدهاند. همچنین، عبارت آشنای "Once Upon a Time" آغازکنندهی داستان تازه چه خبر، دکتر جون؟ است: «یکی بود، یکی نبود. کیفی بود که در عرض یک شب...» این نشانهها درواقع تأکیدی بر همان منطق کارتونیِ حاکم بر فیلم بهحساب میآیند که در اولین پاراگراف نوشتار اشاره کردم. متقاعد نشدید؟! پس از یک ارجاع معرکه به دیالوگی معروف از داستان عشق [۶]، تازه چه خبر، دکتر جون؟ با رقص دونفرهی باگزبانی و آن شکارچی ابله به پایان میرسد و لابد میدانید که مشهورترین تکیهکلام باگزبانی، همین عنوان فیلم [Eh, what's up doc] است که برگردان عامیانهترش میشود: «اوه، چه خبرا دُکی؟!»
تازه چه خبر، دکتر جون؟ دوبلهی خیلی خوبی هم دارد بهعلاوهی ترجمهای بسیار بهتر که باعث شده است بازی با کلمات و شوخیهای گفتاریِ متن اصلی [حتیالامکان] از دست نروند و تماشاگر فارسیزبان از بُعد کلامی نیز از بامزگیهای فیلم لذت ببرد. مثلاً توجه کنید به فردای شب آتشسوزی، زمانی که مدیر داخلی هتل برای بیرون انداختن هاوارد میآید و خودش را اینطور معرفی میکند: «من کالتنبرن هستم، مدیر داخلیِ اونچه که از هتل مونده!» در دوبلهای که دربارهاش حرف میزنم، زندهیاد ژاله کاظمی و سعید مظفری [بهجای جودیِ شوخوُشنگ و هاواردِ خلمشنگ!] عالی نقش گفتهاند و در نقشهای فرعی هم کار حسین عرفانی در دوبلهی سایمن [رقیب هاوارد برای اخذ بورس مطالعاتی که یک اواخواهر است!] حرف ندارد.
باگدانوویچ سینما را میشناسد و سینمای کلاسیک و کمدیهایش را بیشتر و بیشتر. همین اشراف بر مختصات ژانر، موجبات استفادهی حداکثری از امکانات صحنه را در مسیر خلق موقعیتهای کمیکِ تازه چه خبر، دکتر جون؟ فراهم آورده است؛ بهعبارت دیگر، فیلمساز از قابلیتهای بالقوهی هرآنچه که در کادر میبینیم به نفع بهتر شدن فیلماش بهرهبرداری کرده. بهعنوان نمونه، پیتر باگدانوویچ در تازه چه خبر، دکتر جون؟ سربالایی و سرپایینیِ خیابانهای محل فیلمبرداری را به خدمت گرفته است تا بازی موش و گربهواری که آدمهای فیلم گرفتارش شدهاند را هرچه بیشتر به آشوب بکشاند!
البته بیمناسبت نیست که به نکتهای اشاره کنم؛ نبایستی از نظر دور داشت که آقای باگدانوویچ وقتی تازه چه خبر، دکتر جون؟ را میساخت، در حال سپری کردن درخشانترین دورهی کارنامهی فیلمسازیاش [دههی ۱۹۷۰ میلادی و مشخصاً: نیمهی نخست این دهه] بود و از هر لحاظ، در اوج... شاید اگر باگدانوویچ این فیلم را هم مثل ماه کاغذی (Paper Moon) [محصول ۱۹۷۳] سیاهوُسفید ساخته بود و لباسها و آکسسوار را مطابق با ۳-۴ دهه قبلتر انتخاب میکرد، هیچکس در انتساباش به سالیان طلایی سینمای کلاسیک تردیدی به خودش راه نمیداد!
تازه چه خبر، دکتر جون؟ بعد از گذشت ۴۳ سال [۷] یک کمدیِ هنوز شاداب و سرحال است که هرچند مشکل بتوان شاهکار بهحساباش آورد ولی تا آن حد سرگرمکننده، بامزه و خندهدار باقی مانده است که گهگاه وادارمان میکند قهقهه بزنیم! بهیاد بیاورید آن تعقیبوُگریز دیوانهوار اتومبیلها در سرازیریها و سربالاییهای خیابانها را در اوج فیلم که اجرایی کمنظیر و همچنان [در قیاس با امکانات حالا] فوقالعاده دارد. تماشای تازه چه خبر، دکتر جون؟ بهمثابهی معاملهای پرسود است! حدود یک ساعت و نیم وقت خرج میکنید و بهجایش، حسوُحالی مطبوع عایدتان میشود.
پیمان عباسینیا
پنجشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۴
[۱]: فیلم در سالهای پیش از انقلاب، تحت این عنوان در ایران اکران شد.
[۲]: MacGuffin، مفهومی در سینماست که توسط آلفرد هیچکاک متداول شده. مکگافین به سرنخ یا ابزاری گفته میشود که بدون اهمیت ذاتی، به پیشرفت داستان کمک میکند (ویکیپدیای فارسی، مدخل مکگافین).
[۳]: فیلم در سالهای پیش از انقلاب، تحت این عنوان در ایران اکران شد.
[۴]: آقای اونیل در این میان، ولگردان خشن (Wild Rovers) [محصول/ ۱۹۷۱] را هم با بلیك ادواردز کار کرد که توسط متروگلدوینمایر قلعوُقمع شد.
[۵]: برای مطالعهی نقد کت بالو، کلیک کنید بر لینکِ «کمدی، هیجان و دیوانهبازی!»؛ منتشره در پنجشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۴، پردهی سینما.
[۶]: «عشق یعنی هرگز نگی متاسفم!»
[۷]: تازه چه خبر، دکتر جون؟ محصول ۱۹۷۲ است و تاریخ انتشار این نقد: ۲۳ ژوئیهی ۲۰۱۵.
برای مطالعهی شمارههای دیگر، میتوانید لینک زیر را کلیک کنید:
■ نگاهی به فیلمهای برتر تاریخ سینما در صفحهی "طعم سینما"
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|