پرده سینما

فیلمی رویایی درباره ساختن رویا؛ نقد فیلم «هوگو» ساخته مارتین اسکورسیزی

موحد منتقم

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نقد فیلم هوگو ساخته مارتین اسکورسیزی

Hugo (2011)

 

 

پوستر فیلم هوگوهوگو ساخته ی مارتین اسکورسیزی فیلمی بی نظیر در یک تم فانتزی درباره ی پیدایش سینما است. من فکر می کنم این فیلم مانند معدنی است که ازدرون آن می توان نکات و استعاره های هنری و سینما استخراج کنید و لذت ببرید. هوگو از روی رمانی به نام «اختراع هوگو کابره» نوشته ی سلزنیک اقتباس شده است. این رمان موفق به دریافت مدال «کَلد‌کات» سال ۲۰۰۸ شده و به عنوان پرفروش ترین و بهترین کتاب‌ مصور نیویورک‌ تایمز در سال ۲۰۰۷ برگزیده شده است. نخستین چاپ این کتاب در ایران در سال جاری (۱۳۹۰) توسط نشر افق و با شمارگان ۲۵۰۰ نسخه در روانه کتابفروشی‌ها شده است. این منبع قدرتمند که به نظرم فیلم اسکورسیزی خیلی بهتر از آن است باعث شد فیلم زیر بنایی محکم داشته باشد که با کارگردانی اسکورسیزی تبدیل یکی از بهترین فیلم ای ده سال اخیر گردد.

فیلمنامه ی این اثر توسط جان لوگان فیلمنامه نویس مشهور اقتباس شده است که از مشهورترین کار های او می توان به فیلمنامه های رنگو، گلادیاتور، هوانورد و آخرین سامورایی اشاره کرد. فیلمنامه ای که جان لوگان  نوشته است از خود منبع خیلی شسته رفته تر است و به قدری قوی است که به قول راجر ایبرت موقع تماشای فیلم انگار دارید یکی از رمان های شاهکار چارلز دیکنز را می خوانید! واقعاً هم همینطور است. فضای داستان و بستر اتفاقاتی که می افتد خیلی شبیه به داستان های چارلز دیکنز است.

داستان هوگو در باره پسری 12 ساله است که در دهه 1930 در پاریس زندگی می کند. پدر هوگو که تعمیرکار ماهری بوده می می میرد، اما هنرش به او می رسد. هوگو نیز در  تعمیر وسایل مکانیکی کار بلد و بسیار مستعد است. پس از مرگ پدر، او به همراه عموی کله خراب اش به ایستگاه راه آهن مرکزی پاریس می رود تا در تنظیم ساعت عظیم آنجا وردست عمویش باشد. اما عمو ناپدید می شود و هوگو سرگردان. آشنایی اش با دختری به اسم ایزابل زندگی این پسر کوچک را دگرگون می کند. ایزابل کلیدی دارد که هوگو را به آخرین اختراع پدرش می رساند. اختراعی که رویا ساز است...

در پشت صحنه ی این فیلم تمامی غول های هالیوودی قرار دارند و به همین دلیل است که هوگو نامزد 11جایزه ی اسکار شده است. فیلمبرداری رابرت ریچاردسون فوق العاده است. نماهای او از شهر پاریس و ایستگاه راه آهن و اتخاذ سبک های فیلمبرداری برای «فلاش بک»های فیلم و زمان حال خارق العاده است. به چگونگی عبور دوربین از چرخنده های ساعت های ایستگاه های راه آهن و دنبال کردن هوگو در صحنه های تعقیب و گریز دقت کنید تا بفهمید با چه فیلمبرداری روبرو هستید. یا مثلاً کادری در یکی از سکانس های فیلم که هوگو و دختر دربالای برج ساعت دارند به پاریس نگاه می کنند و درباره ی اینکه  همه ی دنیا مانند ساعت است و هیچکس بی خودی به دنیا نیامده است و انسان ها مانند چرخ دنده های ساعت باعث به پیش رفتن این ساعت(جهان) هستند و دوربین به بالاو پیش چرخ دنده ها می رود دقت کنید! کل فیلم در همین یک صحنه می توان خلاصه کرد!

موسیقی هوارد شور که از یک تم فرانسوی /کودکانه برخوردار است به راحتی در متن فیلم قرار می گیرد. نقطه‌ قوت این فیلم که داستانی واقع‌گرایانه دارد، قصه یا آنچه برخی آن را اتفاقات و وقایع داستانی می‌نامند و نیز طرح آن است. در واقع از لحاظ‌ تعداد و جنس اتفاقاتی که در آن رخ می‌دهد، غنی است‌ که همراه شدن آن با طرحی هوشمندانه‌، جذابیت لازم‌ را ایجاد کرده است. مثلاً گره اصلی فیلم تعمیر آدم‌آهنی و فهمیدن این‌که چه پیغامی می‌خواهد به هوگو بدهد است، در یک عطف، کاملاً گره‌گشایی شد ولی تعداد زیادی سوال با خود همراه آورد؛ اینجاست که مخاطب‌ می‌فهمد اصلاً نوشتنی در کار نبوده و گره اصلی چیز دیگری است و این احساس را به مخاطب می‌دهد که خیلی چیز‌ها را نمی‌داند و او را با حالت‌ رمز‌گونه داستان همراه می‌کند و این تعلیق تا پایان فیلم ادامه دارد.

هوگوتنها نکته ی منفی فیلم به نظرم این بود که چرا هوگو اینقدر دزدی می کرد؟ او در فیلم چون می خواهد به هدفش برسد دزدی می کند و برای فیلمی که این همه درس اخلاقی دارد واقعاً وجود چنین نکته ای غیر قابل قبول است. در جایی، کتاب رابین هود (همان قهرمانی که از اغنیا می دزدید و به فقرا می داد)به هوگو جایزه داده می شود. شاید این موضوع برای این نکته در فیلم گنجانده شده است که به تماشاگر بقبولاند دزدی های هوگو در رابطه با رسیدن به اهدافش است، ولی  برخلاف رابین هوود هدف هوگو اصلاً به دزدی هایش هیچ ربطی نداشت و دزدی های بی دلیلی می کند، مانند شیرینی دزدی در ایستگاه راه آهن!

اسکورسیزی با ساخت هوگو به رویای همیشگی اش رسیده است؛ ساختن فیلمی فانتزی که رویا بسازد. هوگو واقعاً فیلمی رویایی درباره ی ساختن رویاست. «فلاش بک» های زندگی فیلمسازی ژرژ ملی یس (بن کینگزلی) بسیار زیبا و استادانه کارگردانی شده است. دیالوگ های فیلم و طرز القای آنها به بینندگان به صورتی که گل درشت به نظر نرسند فقط از عهده ی اسکورسیزی برمی آید.

اگر بخواهم از مفاهیم  فیلم بگویم یک کتاب می شود. نکات استعاری و به اصطلاح اسکاری در فیلم جاری است و چیدمان استادانه ی آنها در راستای پیشبرد داستان  باعث حیرت می شود. آن روبات آهنی و انتخاب ایستگاه را آهن برای لوکیشن فیلم که همان اولین لوکیشن فیلمی است که بر پرده ی سینما و انگیزه دادن به جرج برای ورود به سینما است. یا مثلاً کابوس هوگو که خواب می بیند تبدیل به آن آدم آهنی شده است که از پدرش به او به ارث  رسیده است و...

هوگو به نظرم پس از فیلم شرم بهترین فیلم سال 2011 است. فیلم درسهایی به بیننده می دهد که در قرن حاضر به شدت به آن نیاز دارد. داستانی که نیاز دارد دیده  و شنیده شود.


 تاريخ ارسال: 1390/12/6
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>majid:

از داستانش اصلا خوشم نیومد ولی جلوه ها ومنظره های قشنگی را تهیه و به تصویر کشیده بودند.

2+0-

جمعه 16 تير 1391



>>>امیر:

ایهامی که صحنه آویزان شدن هیوگو از عقربه ساعت در گریز از پلیس می تونه با صحنه آویزان شدن هارولد لوید از عقربه ساعت در گریز از پلیس داشته باشه تا به هدف بزرگش برسه هم بسیار نکته زیبایی بود!

1+0-

چهارشنبه 13 ارديب 



>>>محمد :

سلام و البته باید اصلاح کنید که نام فیلم هیوگو است نه هوگو !!

1+0-

شنبه 26 فروردين 1391



>>>Ghazal:

بی نظیره . حتی اگه فیلم بی مفهوم و چرتی بود و به قول موحد جان بنجل ! بود ؛ بازم صحنه های زیباش آدمو غرق میکرد . مسخره ست که کسی رو میشناسم که از نظر فیلمی بیسته اما سر این فیلم حوصله ش سر رفته ! واقعا ... شاهکاره ؛ بن کینگرلیم که سنگ تموم گذاشته ....

0+0-

سه‌شنبه 8 فروردين



>>>فدوي: amin2430@yahoo.com:

اين فيلم يكي از بهترين فيلمهايي بود كه تا به حال ديده‌ام مخصوصا نوع نورپردازي و فيلمبرداريش. اما با اينحال چندتا ايراد فاحش داشت؛ چه توي تدوين و چه توي ميزانسن و موارد ديگر!! براي نمونه، ايراد ميزانسن را مثال ميزنم: يكي از پلانها اين بود كه پسرك، چشمش به كليدي مي‌افتد كه بين سنگهاي ريل قطار فرو رفته است (دقيقا بين سنگهاي ريل راه آهن). اما در پلان بعدي نشان داده ميشود كه كليد روي تخته ريل راه آهن قرار دارد و پسرك آن را برميدارد. براي جلوگيري از اطاله كلام، چنانچه از علاقه مندان مايل هستند تا ايرادهاي ديگر را هم بدانند ميتوانند به اين آي دي ايميل بزنند: amin2403@yahoo.com موفق باشيد

0+0-

يكشنبه 28 اسفند 1390



>>>محمدرضا:

فیلمشو دیدم.واقعا لذت بردم و فکر کنم جایزه ی بهترین جلوه های ویژه هم برد.من عاشق فیلم هایی هستم که شخصیت اصلی و نقش اول فیلم یه بچه باشه. مثل سوپر 8 -همین فیلم هیوگو و فیلم letme in (بگذار وارد شوم) من هیوگو را 2بار تماشا کردم وقعا لذت بردم. البته اگه قبلا نمی دونستم که کار اسکورسیزیه عمرا می فهمیدم با یه فیلم از اسکورسیزی طرفم،کلا به دور از فضای فیلمای اسکورسیزی بود، فضا سازی فیلم فوقالعادست،فضای رمانتیک پاریس رو خیلی عالی در آورده،مفهوم فیلم رو خیلی دوست داشتم فیلم ستایشیه از بانیان سینما از آدمهایی مثل ژورژ ملیس یا برادران لومیر،فیلم با ارجاعاتی که به فیلمهای اولیه سینما مثل "رسیدن قطار به ایستگاه"یا "سفر به ماه"میده بیننده رو کاملا به اون فضا میبره،اما به نظرم داستانش قادر به جذب مخاطب بزرگسال نیست،داستان فیلم برای گروه سنی نوجوانه تا بزرگسال،به هر روی فیلمیه که نمیشه ازش گذاشت،ندیده ها ببینن.

1+1-

سه‌شنبه 23 اسفند 1390



>>>یک شهروند:

هر فیلمی که بن کینگزلی بازی کرده برید حتما نگاه کنید.این بشر اعجوبه ای برای خودشه.هوگو هم شاهکار دیگری از اسکورسیزی بود.خیلی قوی بود.کارگردانی و فیلمبرداری 20بود

0+0-

يكشنبه 14 اسفند 1390



>>>حمید:

هوگو یک ابر شاهکار از کارگردانی نابغه و اسطوره بود خوشحالم اسکورسیزی خودش را در رفقای خوب و راننده تاکسی تکرار نمیکند تا در ورطه فیلمهای معمولی مثل کازینو و دارو دسته نیویورکی بیفتد. توانایی های این کارگردان همه فن حریف ستودنیست. تجربه دیدن هوگو هم شگفت اور میباشد.

0+1-

شنبه 13 اسفند 1390



>>>رشید:

هایکو جان مگه این فیلم فرانسویه که میگی یوگو میشه!تو خود فیلم میگه هیوگو!کاسه ی داغ تر از آش شدیا!مثل اینکه بگم تو زبان چینی ه و و ج خوانده میشه پس جیگو درسته!

0+0-

جمعه 12 اسفند 1390



>>>شادی:

بهترین فیلم 2011

0+1-

جمعه 12 اسفند 1390



>>>هايكو:

اسم اين فيلم هوگو نيست و بلكه " يوگو" ميباشد.در زبان فرانسه H در الفبا هاش خوانده ميشود و در لغات اصلا خوانده نميشود.

0+0-

سه‌شنبه 9 اسفند 1390



>>>mehdi:

oscar goes to .........asghar!!

0+0-

يكشنبه 7 اسفند 1390



>>>عرفان نجمی:

پارسال که بهترین فیلمت اون\"کارلوس\"بود.امسال هم شرم؟با اینکه سلیقه ی به عامه نزدیک داری ولی انتخاب های نهایی ات خیلی خاص است.من فیلم شرم به خاطر زننده بودنش حتی نیم ساعت هم نتونستم تحمل کنم.شاید اواخرفیلم خوب میشد ولی من که تحمل نکردم

0+0-

يكشنبه 7 اسفند 1390



>>>di-di:

من اصلا از فیلم هنرمند خوشم نیومد.خیلی کلیشه ای و تکراری بود.هیچ نکته ی تازه ای در هنرمند نبود.ولی هوگو از هر لحاظ که فکرش رابکنیم چند قدم از هنرمند جلوتر است.حیف که نقش اول فیلم یک پسربچه است وگرنه اگر فیلم درجه ی Rداشت اسکار برده بود چون اکادمی به فیلمهای در حال وهوای بچگانه زیاد علاقه نشون نمیده!

0+0-

يكشنبه 7 اسفند 1390



>>>محمود:

راستش من زیاد با فیلم ارتباط برقرار نکردم...فیلم خوبی بود اما نه فوق العاده و 80% لذت فیلم به 3 بعدی بودنشه

0+0-

يكشنبه 7 اسفند 1390



>>>چه:

اسكوي پير.... براي پيري مثل اون بد نيست ولي مطوئن باشيد اسكار ازان هنرمند شاهكار2001است

0+0-

يكشنبه 7 اسفند 1390



>>>رضا رمضانی:

ارزش این فیلم چندین سال دیگر مشخص میشه ولی به قول دوستمون توی اسکار فکر کنم ناکام بمونه و هنرمند اکثر جوایز رو ببره

0+0-

يكشنبه 7 اسفند 1390



>>>ساسان:

رسیدن بخیر موحد جان.کجا بودی؟

0+0-

شنبه 6 اسفند 1390



>>>سینا:

بعد از تماشای فیلم هوگو همون حس تماشای فیلم نارنجی پوش رو داشتم.یک سقوط کامل برای کارگردان های این دو فیلم.

1+1-

شنبه 6 اسفند 1390



>>>hamidreza2002:

کارگردان فقط اسکورسیزی

0+0-

شنبه 6 اسفند 1390



>>>عرفان:

باتشکر از نقد خیلی خوبتون یک نکته ای در حین تماشای فیلم منو مجذوب کرد که خیلی برام جالب بود.در یک صحنه جرج ملی یر رو با همسرش میبینیم که برای اولین بار وارد سالن سینما میشوند و فیلم یک قطار را نشان میدهد که از به سمت دوربین می آید و همه مردم از ترس جای خالی میدادند چون فکر میکردند ممکن است قطار با ان ها تصادف کند.در تالار شمس به صورت 3بعدی این فیلم رو دیدم.در یک سکانس که هوگو کابوسی میبینه که قطار از ریل خارج میشود به صورت 3 بعدی انگار واقعا قطار از ریل خارج میشه و به سمت تماشاگر می آید به همین خاطر اکثر تماشاگران در تالار شمس نا خودآگاه جا خالی میدادند دقیقا مثل همون صحنه ای شد که جرج در سینما دیده بود!!واقعا شاهکار بیشتر از این میخواهید و انتظار بیشتر از این از سینما دارید؟؟

0+0-

شنبه 6 اسفند 1390



>>>سید محمدرضا چپاری:

بهترین سکانسهای فیلم همانطور که گفتین مربوط میشد به مرور فیلمسازی ژرژ.انگار واقعا داشتی توی اون زمان ها سیر میکردی.من موندم یه پیرمرد 70ساله(اسکورسیزی)چجور میتونه یه همچین فیلمی توی این سن و سال بسازه.فیلمبرداری هم عالی بود .مخصوصا اگر 3بعدی نگاه کنی کار فیلمبردار بهتر دیده میشود.در کل فیلم عالی بود که لیاقت این همه جایزه رو داشت

0+0-

شنبه 6 اسفند 1390



>>>رضا خان:

اینم به همون سرنوشتی دچار میشه که پارسال شبکه اجتماعی شد!

1+0-

شنبه 6 اسفند 1390



>>>نوید:

ولی به نظر من فیلم نا امید کننده بود.اسکورسیزی که دارودسته های نیویورکی و مردگان و راننده ی تاکسی رو ساخته بعید بود همچین فیلمی بسازه.هرچند اگر هرکس غیر از اسکورسیزی این فیلم رو ساخته بود به ان لقب شاهکار میدادم ولی د ر شرایط فعلی فقط یک فیلم خوب است

102+103-

شنبه 6 اسفند 1390



>>>سعید:

هوگو رو سه بعدی تو تالار شمس دیدم.دیالوگ های مفهومی فیلم رو اصلا نفهمیدم و فقط مجذوب جلوه های ویژه و سه بعدی بودن فیلم شدم.واقعا تجربه ی حیرت انگیزی بود.

2+0-

شنبه 6 اسفند 1390



>>>جمال:

از فیلم "آرتیست"خیلی بهتر بود.اسکار به نظرم باید به این فیلم تعلق بگیره

2+0-

شنبه 6 اسفند 1390



>>>حسام:

هوگو نشانه یک دگردیسی آشکار در فیلمهای اسکورسیزی است. او از زمان فیلم مردگان از سینمای پیشرو فاصله گرفت و به سوی فیلمهای اسکاری رو آورد. با یک جایزه اسکار خالق راننده تاکسی و رفقای خوب و دار و دسته نیویورکی به گور رفت...

2+0-

شنبه 6 اسفند 1390



>>>هوگو:

تو جشنواره فجر دیدمش. رو پرده. جادوووووست

2+1-

شنبه 6 اسفند 1390




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.