محمد حمیدی
دوازده سال بردگی روایتی از داستان زندگی سیاهپوستی به نام سالومون نورثاپ است که با خانواده خود در نیویورک زندگی میکرد، اما به دست گروهی اوباش ربوده و سپس فروخته میشود و از این جاست که حکایت بردگی او آغاز میشود. او را به زور راهی جنوب آمریکا میکنند. نورثاپ دوازده سال از زندگی خود را در مزارع جنوبی آمریکا به بردگی و اسارت میگذراند.
فیلم که در ژانر بیوگرافی، تاریخی و درام قرار میگیرد، اقتباسی از کتابی به همین نام است که نورثاپ در بیان روزهای زندگی خود به تحریر درآورده و فیلمنامه آن را جان ریدلی ساخته و پرداخته تا چیوتل اجیوفور در نقش سیاهپوست برده مقابل دوربین استیو مککوئین برود.
دوازده سال بردگی از جمله فیلمهایی است که مورد توجه شمار زیادی از منتقدان قرار گرفته است. در بیان این جلب توجه، ذکر این نکته کافی است که کارشناسان سینمایی با صراحت اعلام کردهاند به این زودی ها فیلمی در حد و اندازه دوازده سال بردگی در روایت بردهداری نخواهند دید. همچنین بسیاری از رسانهها از این فیلم به عنوان فیلم تحسین شده خود نام میبرند. این در حالی است که این فیلم جایزه بهترین فیلم درام گلدن گلوب را از آن خود کرده و اکنون در 9 رشته همچون بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگری نقش اول و مکمل نامزد دریافت اسکار شده و در انتظار است تا نام خود را به عنوان فیلمی اسکاری جاودان کند.
از جمله عواملی که سبب تحسین جهانی این فیلم شده است، میتوان به بازیهای درست و ملموس، فیلمنامهای با ساختار منطقی، خط روایی منسجم و وفاداری قابل توجه به زندگینامه نورثاپ اشاره کرد. تحلیل نقدها به دوازده سال بردگی نشان میدهد که منتقدان از این فیلم به عنوان «شگفتی تازه» نام بردهاند که با بیانی ساده، نگاههای وحشیانه و غیرانسانی بردهداری در آمریکا را با تصاویر روشن بیان کرده است. همچنین کارشناسان سینمایی ساخت این گونه روایتگریها را از نظام فاسد بردهداری در آمریکا از ملزومات سینما میدانند که برای حیات هنر نمایشی ضروری است.
دوازده سال بردگی یکی دیگر از شاهکارهای استیو مککوئین است که تأثیرگذاری آن تحت اشعاع نام بازیگران بزرگ اش قرار نگرفته. آنچه از سبک فیلمسازی مککوئین در این فیلم به چشم میخورد، داستان سرایی واقعی و خاص او در بیان افشای بردهداری است که تماشای آن مخاطب را به یاد فیلم عمو تام میاندازد. حتی میتوان گفت مککوئین با سکانسهای بیپرده در این فیلم درباره بردهداری، گاهی به یک هنرمند ستمگر شبیه شده است که در لابهلای تمامی این صراحتهای تصویری نشان میدهد که نژادپرستی در تمامی ابعاد آن - چه ستم آمریکا به اقوام سرخ و سیاهپوست و چه رفتارهای آلمان نازی - همگی از رفتارهای وحشیانه و غیرانسانی نشات میگیرد. مککوئین حتی پا را از این نیز فراتر میگذارد و با بهرهگیری از فیلمنامهای تدوین شده به خوبی نژادپرستان را در قالب انسانهایی دیوانه و دچار اختلالات روانی به تصویر میکشد. علاوه بر این با استفاده از امضای ترکیب بصری خود و طراحی صدای پر سر و صدا، واقعگرایی دلخراش تجربه نورثاپ و روابط پیچیده بین ارباب و برده را روی پرده سینما نشانده است.
دوازده سال بردگی را میتوان یک درام قدرتمند دانست که جسورانه مقابل دوربین مککوئین رفته است و همین امر مهمترین شاخصه موفقیت او به شمار میرود. همچنین دکوپاژ و موسیقی فیلم نیز تحسین منتقدان را برانگیخته است تا آنجا که نشریه گاردین دوازده سال بردگی را نه فقط یک فیلم بزرگ که یک ضرورت برای بقای سینما قلمداد کرده است.
با نگاهی موشکافانهتر میتوان گفت آخرین ساخته مککوئین بیشک نقطه عطف جدیدی از سینمای متعالی و مبارز با ظلم و ستم است و چشمان مخاطب را از همان صحنههای نخستین با نژادپرستی پست آمریکایی به خیرگی وا میدارد و بیننده حتی بدون لحظهای پلک زدن، صحنههای سیاه و خشن را به تماشا مینشیند. دوازده سال بردگی فیلمی درباره یک زندگی است که به یغما میرود و در این میان ما را به چیستی حقیقی زندگی رهنمون میکند و این اجازه را به ببینده میدهد تا از پس صحنههای فیلم به مفهوم زندگی و زیستن بیندیشد.
در این میان نباید از بازی فوقالعاده نرم چیوتل اجیوفور غافل شد که سهم زیادی از موفقیت فیلم را به دوش میکشد. وی با قدرت درونی خود ایفاگر نقش سالومون نورثاپ است و کابوس سکوت این سیاهپوست را در هم میشکند و حرفهای بازگو نشده او پس از سالها از زبان اجیوفور بیان میشود. اجیوفور خود بیان کرده است که این فیلم بدون همهمه و هیاهو و جاذبههای کاذب و پر زرق و برق هالیوود به آرامی و در سکوت به جان آدمی نفوذ میکند. بدون تردید این فیلم و بازی اجیوفور چیزی نیست که از ذهن دوستداران سینما پاک شود و همچون انفجار ذرهای درخشان تا همیشه در خاطرات سینمایی بیننده باقی میماند.
نشریه نیویورک تایمز این فیلم را سرشار از نبوغ بر میشمارد که با زیرکی به نمایش تروریسم در قالب نژادپرستی میپردازد و نژادپرستان را تروریستهایی خشن و بیاخلاق معرفی میکند. این در حالی است که دیلی تلگراف در توصیف دوازده سال بردگی مینویسد: درک عمق این فیلم روح بشری را تکه تکه میکند.
یالبته فیلم به دور از انتقادها هم نیست. برخی از منتقدان ضمن ستایش بازی هنرمندانه اجیوفور فیلم را شبیه به عکسی میدانند که کمی دورتر از آن منظره زیبایی در کار نیست و جلوههای ستودنی تنها در سطح و همین نزدیکیهاست و آنچه ظلم و ستم غیرانسانی برداشت میشود، به خلوص زیباییشناسی فیلم لطمه وارد میکند. همچنین انتقاد دیگری که درباره این فیلم وجود دارد، نمایش اغراقگونه رذالتهای سفیدپوستان است؛ تا آنجا که سفیدپوستان از خود شرمگین میشوند و حس گناه در روح نژاد سفید جان میگیرد.
در مجموع منتقدان یک صدا بر این باورند که تاکنون کمتر فیلمی با محوریت نژادپرستی توانسته است این گونه کارشناسان و مخاطبان را میخکوب کرده و جاذبههای تصویری لازم را برای ببینده فراهم آورد و از این رو بسیاری دوازده سال بردگی را بهترین فیلم سال نامیدهاند.
محمد حمیدی
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|