علیرضا انتظاری
نقد و بررسی فیلم جرم ساخته مسعود کیمیایی
مسعودکیمیایی یکی از معدود فیلم سازان مؤلف سینمای ایران به شمار می آید. او از زمان ساخت اولین فیلم اش بیگانه بیا تا امروز که به جرم رسیده همیشه در پی توجه به مفاهیم و درونمایه های کم و بیش مشخصی بوده. گاهی فیلم هایی ساخته که بیشتر برایش شخصی بوده اند و گاهی کمتر! او یکی از معدود فیلم سازان سینمای ایران است که سینمای مختص به خود را دارد که به نام «سینمای کیمیایی» معروف است!
جرم هم از این قائده مستثنی نیست و به عنوان آخرین اثر ساخته شده توسط او در قالب همان سینمای معروف ساخته شده است. این فیلم نسبت به سایر آثار ساخته شده کیمیایی بعد از رد پای گرگ و سرب اثری قابل تأمل به شمار می آید. اما به هیچ عنوان فیلمی نیست که آن گونه که کیمیایی پیش از ساخت آن وعده اش را داده بود «اتفاق»ی در کارنامه فیلم سازی اش باشد!
کیمیایی در سالیان اخیر یکی دو فیلم خوب مثل سربازهای جمعه را ساخته اما اغلب فیلم های او مثل محاکمه در خیابان، حکم و ... ناامید کننده بوده است. او با جرم دوباره به فضای فیلم های «دهه پنجاه» اش بازگشته است که این به خودی خود اتفاقی مبارک در سینمای کیمیایی محسوب می شود. چرا که تجربه ثابت کرده است کیمیایی باید در همان حال و هوای فیلم های آن دهه فیلم بسازد. چون شناخت اش نسبت به آدم های آن زمان در مقایسه با آدم هایی که در حال حاضر در جامعه زندگی می کنند بیشتر است. کیمیایی با جرم دوباره به فضای فیلم های دوست داشتنی قبل از انقلاب اش همچون قیصر و گوزن ها بازگشته است. پس از سالها آزمون و خطا ظاهراً خود کیمیایی هم به این نتیجه رسیده است که نباید در مورد آدم های امروز فیلم بسازد و باید به دورانی که از آن اطلاعات کافی دارد برود. به همین دلیل فیلم اش را با به صورت سیاه و سفید ساخته و حتی مانند سال ها قبل، اقدام به دوبلاژ فیلم توسط تعدادی از بزرگان عرصه دوبلاژ نموده است، این مهم نوعی ادای دین کیمیایی هم نسبت به پیشکسوتان عرصه دوبلاژ که اغلب در سالیان پیش از انقلاب در فیلم ها به جای شخصیت های فیلم سخن می گفتند بوده است.
اما با تمام این تفاسیر داستان فیلم جرم فاقد گیرایی و کشش لازم برای مخاطبانش است و نمونه هزاران بار تکرار شده ای از سایر آثار کیمیایی است که بارها و بارها در سینمای ایران به آن پرداخته شده است و هیچ حرف جدیدی برای گفتن ندارد.
داستان فیلم جرم در مورد رضا سرچشمه با بازی (پولاد کیمیایی) است که همراه دوست اش (با بازی حامد بهداد) یک شخصیت سیاسی را می کشد. اما در لحظه دستگیری دوست اش را فراری می دهد و خودش جرم را گردن می گیرد. او به حبس محکوم می شود. در زندان پیشنهاد آزادی در قبال همکاری با دولت را رد می کند. بعد از گذراندن حبس و آزادی سراغ همسرش (با بازی شبنم درویش) می رود و تلاش می کند سر و سامانی به زندگی او و پسرشان بدهد. او می پذیرد به عنوان آخرین کار یکی از مدیران شرکت نفت (با بازی جمشید مشایخی) را بکشد. برای کشتن او به جنوب می رود. اما در آن جا متوجه می شود که کسانی که به وی پول می دهند که افراد مورد نظرشان را به قتل برساند آدم هایی شرور هستند و در آن جا به قصد گرفتن انتقام از آن ها بر می آید...
جرم فیلمی است که در دقایق ابتدایی اش مخاطب را سخت مجذوب خود می کند اما به ناگهان قبل از پایان پرده اول دچار افت محسوسی در ریتم و محتوا می شود و انتهای داستان به نوعی برای بیننده که با سینمای کیمیایی آشنایی قبلی دارد قابل حدس زدن می شود.
فیلمنامه جرم، فیلمنامه ای است بی سر و ته که نقاط بسیار تاریکی در سراسر آن به چشم می خورد و بدون شک بسیاری از نکات اصولی فیلمنامه نویسی در آن رعایت نشده است. گره افکنی و گره گشایی های فیلمنامه جرم هیچ یک اصولی نیست و کیمیایی هر جا که دلش خواسته گره افکنی کرده بدون آن که هیچ یک از گره ها را بگشاید!
با این که فیلم جرم یک فیلم صد در صد کاراکتر محور است اما با این حال شخصیت پردازی های آن به هچ عنوان به خوبی از آب درنیامده است و دهها نکته منفی و گره کور و پرسش بی پاسخ در انتهای فیلم برای مخاطب باقی می ماند.
برای مثال مخاطب هیچ گاه متوجه نمی شود که شخصیت اصلی فیلم (رضا سرچشمه) چرا مبادرت به قتل فردی که اصلاً او را نمی شناخته کرده است و یا چرا در دادگاه به مرگ محکوم نشده است؟ و یا در جایی که مامور ساواک از او می خواهد با آن ها همکاری کند و با پوزخند او مواجه می شود چرا هیچ برخوردی با او انجام نمی دهد! و یا هیچ گاه برای بیننده مشخص نمی شود که رضا سرچشمه که این قدر علاقمند به زن و فرزند است چگونه از آن ها دل می کند و برای انتقام جویی و کشتار این و آن خود را به آب و آتش می زند؟
تمامی این ها به علاوه دهها نکته دیگر از جمله نکات منفی فیلم جرم به حساب می آید که هیچ گونه منطقی ندارد. آشکارا به نظر می رسد که کیمیایی بر اساس دلش آن ها پشت سر هم چیده است به نوعی که گویی اصلاً سردرگم شدن مخاطب برایش هیچ گونه اهمیتی نداشته و فقط می خواسته فکر خودش را به تصویر بکشد و کاری به درست و یا نادرست بودن آن نیز نداشته است.
یکی دیگر از نکات منفی فیلم جرم انتخاب بازیگران فیلم به ویژه انتخاب پولاد کیمیایی برای بازی در نقش اول آن است که بسیار غیرمنطقی به نظر می رسد. بازی پولاد کیمیایی در جرم اگرچه به عقیده بسیاری بهترین کار دوران بازیگری او تا امروز است، اما در اصل تقلید و کپی برداری از بازی های بهروز وثوقی در فیلم های قبل از انقلاب کیمیایی و تلاش برای زنده کردن همان شمایل است. پولاد به هیچ وجه شخصیت رضا سرچشمه را آن گونه که باید و شاید نشناخته و تنها به پز و ادای راه رفتن و میمیک صورت اش توجه دارد تا آن که با آن شخصیت همذات پنداری کرده باشد.
پولاد در جرم نه به فرم پرداخته است و نه به درون و نه حتی فیزیک اش برای ایفای نقش ایفایی اش مناسب به نظر می آید. او بازیگری است که نه به تکنیک توجه دارد و نه به محتوا و این یعنی هیچ! پولاد کیمیایی قهرمان آشنای فیلم های اسبق کیمیایی نیست و به نوعی همگی آن ها را زیر سؤال برده است، تنها چیزی که توانسته تا حدودی به کمک او بشتابد گریم چهره اش است که تا حدودی او را به شخصیت لات اش شبیه کرده است!
اما حامد بهداد بازی بسیار درخشانی را در جرم از خود به جای گذاشته است. به گونه ای که مخاطب را با خود همراه می سازد و در نهایت آدمی را به این فکر وا می دارد که ای کاش کیمیایی به جای پولاد از او برای ایفای نقش اصلی فیلم اش بهره گرفته بود.
بازی لعیا زنگنه هم با این که نقش بسیار کوتاهی را در این فیلم بازی می کند خوب و چشمگیر است. اما سایر بازیگران فیلم نیز بسیار معمولی در آن ظاهر شده اند.
از این مسئله می گذریم که در فیلم اشتباهات بسیاری در زمینه طراحی صحنه مشاهده می شود که با تاریخ و فضای مورد نظر آن که قرار است تصویری مربوط به بیش از سی سال قبل را برای مخاطبش زنده کند همخوانی ندارد. (نشان دادن ساختمان بزرگی مملو از کولرهای گازی ال جی، تصاویری از ماشین های پژو و پراید و..) چون کیمیایی در نشست مطبوعاتی جرم اعلام کرد که علاقه ای به کار در دکور و شهرک ندارد و دوست دارد در فضاهای طبیعی فیلم اش را بسازد!
کیمیایی حتی به گویش بازیگران فیلم اش هم بهایی نداده است و این قضیه تا جایی پیش رفته است که شخصیت های لات فیلم اش بسیار مبادی آداب سخن می گویند و به هیچ عنوان لحن جاهل مآبانه سایر هم قطاران خود را ندارند.
فیلمبرداری خوب تورج منصوری یکی از نکات قوت فیلم جرم به شمار می رود و قاب بندی های او اغلب بدون ایراد است و با فضای فیلم هم خوانی دارد.
در نهایت در یک برانداز کلی فیلم جرم یک اثر متوسط در کارنامه کیمیایی به حساب می آید. اگر سینمای کیمیایی را با همه نقاط قوت و کاستی دوست دارید این فیلم به دیدن اش می ارزد! اما اگر اصول و قواعد سینما برایتان اهمیت زیادی دارد طبیعی است که ممکن است جرم شما را راضی از سالن سینما بیرون نفرستد!
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|