پرده سینما

تلفیقی از سینما، تئاتر، رنگ، نور، و شعر؛ نقد و بررسی فیلم «آقا یوسف» ساخته دکتر علی رفیعی

علیرضا انتظاری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مهدی هاشمی و لادن مستوفی در آقا یوسفتلفیقی از سینما، تئاتر، رنگ، نور، و شعر، توصیفی است که می توان در مورد فیلم آقا یوسف ساخته جدید دکتر علی رفیعی به کار برد.

دکتر رفیعی که سالیان دراز در عرصه نویسندگی و کارگردانی تئاتر فعالیت داشته در فیلم اولش ماهی ها عاشق می شوند نیز داستان عاشقانه اش را در بستری از رنگ و نور و شعر روایت کرد، که مورد توجه بسیار مخاطبان واقع گردید و رفیعی برای دسته زیادی از مخاطبان سینما به عنوان یک کارگردان صاحب سبک و خلاق شناخته شد.

آقا یوسف نیز مانند ماهی ها عاشق می شوند بر مضمون تنهایی آدم ها استوار است. انتخاب چنین مضمونی توسط دکتر رفیعی به خودی خود ارزشمند است. چرا که با توجه به مهم بودن این مسئله که دغدغه ای در میان اقشار مختلف جامعه به خصوص در میان سالمندان است تا کنون کمتر کارگردانی به سراغ ساخت این نوع مضامین رفته است. بنابراینآقا یوسف بخشی از موفقیت خود را مرهون موضوع نو و دست نخورده اش می باشد که همانا مضمون عشق پدر و مادر به فرزندان است. مضمونی که از عشق راه می گیرد و به ترس ختم می شود. ترس از تنهایی و تنها شدن پدر و مادر ها بعد از ازدواج فرزندان. در فیلم آقا یوسف این ترس از تنهایی و تنها شدن را می توان در رابطه پدر و فرزندی مهدی هاشمی (آقا یوسف) و هانیه توسلی (رعنا) و همچنین رابطه مادر و فرزندی پگاه آهنگرانی و مادرش مشاهده کرد.  از طرف دیگر آقا یوسف به نوعی تقابل میان دو نسل است، دو نسل با دغدغه های گوناگون که سعی در درک متقابل یکدیگر دارند اما در این راه نمی توانند موفق عمل نمایند.

جدا از درونمایه، داستان فیلمنامه آقا یوسف هم یکی از فیلمنامه هایی است که قواعد و اجزای یک فیلمنامه خوب را داراست. سینمای ایران در سالیان اخیر کمتر با چنین فیلمنامه قوی و محکمی مواجه بوده است.

داستان فیلم به عنوان اصل اساسی فیلمنامه بسیار جذاب و پر کشش است و برای مخاطب بسیار غیر قابل پیش بینی به نظر می آید. چراکه روایت داستانی فیلم بدون آنکه قصد گمراه کردن مخاطب و یا گنده گویی های زائد و به درد نخور را داشته باشد آن چنان مخاطب را مجذوب خود می نماید که مخاطب لحظه ای نمی تواند از اتفاقات ریز و درشت داستان دور بماند. تمامی این ها در حالی است که دکتر رفیعی به دور از هرگونه پیچیدگی و به سادگی هرچه تمام تر داستان فیلم اش را برای مخاطب روایت می نماید.

نقاط عطف فیلمنامه بسیار منطقی، به جا و قابل باور از آب در آمده اند و گره افکنی ها و گره گشایی های بسیاری که در فیلمنامه وجود دارد همه منطقی و به جا استفاده شده اند.

مهدی هاشمی و هانیه توسلی در آقا یوسفنام فیلم نیز بر خلاف روند فعلی که اغلب فیلمسازان و تهیه کنندگان و یا حتی فیلمنامه نویسان سعی بر آن دارند تا اسامی بسیار عجیب و غریب و بدون ربط به سوژه و داستان فیلم را برای فیلم هایشان برگزینند بسیار ساده و در عین حال بسیار به جا و قابل باور است.

داستان فیلم آقا یوسف در مورد مردی به نام یوسف (مهدی هاشمی) است که بعد از مرگ همسرش با تنها دخترش رعنا (هانیه توسلی) زندگی می کند. آقا یوسف که یک کارمند بازنشسته است بدون اطلاع دخترش چند سالی است که شغل نظافتچی خانه های افراد متمول را پیش گرفته است و مشتریان ثابت و خاص دارد. آقا یوسف با درآمدی که از این راه دارد خرج زندگانی خودش و رعنا و همچنین نوه و عروس اش (لیلا بلوکات) که جدا از او رعنا زندگی می کند را می دهد. (پسر آقا یوسف سال ها قبل به کانادا مهاجرت و زندگانی خود را رها کرده است).

یکی از روزهایی که آقا یوسف در خانه دکتری که از مشتریان ثابت اش اوست مشغول نظافت است، صدای دخترش رعنا را می شنود که روی پیغام گیر تلفن منزل دکتر پیغامی صمیمانه می گذارد. با این پیغام آقا یوسف به این واقعیت تلخ پی می برد که دخترش یکی از ده ها معشوقه دکتر است. آقا یوسف با درک این حقیقت تلخ به شدت از لحاظ روحی به هم می ریزد و دیگر مانند گذشته به دخترش توجهی نشان نمی دهد. او که دردی سنگین را به دوش می کشد به ناچار مجبور می شود با یکی از دوستان قدیمی اش (شاهرخ فروتنیان) که او نیز مدت هاست جدا از همسر و فرزندش زندگی می کند درددل نماید. این درددل آقا یوسف باعث می شود که دوست وی چند روز بعد دکتر هوسران را با ضربات چاقو مضروب کند. به همین دلیل تمام افرادی که با دکتر ارتباط داشته اند برای بازجویی به کلانتری محل احضار می شوند. آقا یوسف در کلانتری محل صدای زنی (لادن مستوفی) را می شنود که بسیار شبیه صدای دختر خودش رعنا است و او هم برای بازجویی به کلانتری آمده. او بیرون از کلانتری با زن صحبت می کند و به این نتیجه می رسد که در مورد دخترش سخت اشتباه کرده و صدای روی پیام گیر تلفن صدای این زن بوده نه دخترش رعنا. آقا یوسف که گویی عمر دوباره ای از خدا گرفته است مانند گذشته شادان و خندان می شود و از این که به یگانه دخترش رعنا شک کرده بوده بسیار نادم و پشیمان می گردد. او با دخترش رعنا که با پدر قهر کرده و از منزل بیرون رفته است آشتی می کند، اما چند روز بعد در کمال بهت و ناباوری هنگامی که در منزل دکتر مشغول نظافت است متوجه حضور دخترش در منزل دکتر می شود و مانند دیوانه ای درمانده از منزل خارج شده و در خیابان راه می رود...

مهدی هاشمی و لیلا بلوکات در آقا یوسففیلمنامه آقا یوسف به هدف اولیه خود که همانا متأثر کردن مخاطب در قبال داستان جذاب و پر تعلیق اش است دست پیدا کرده است و این مهم را در زمانه ای که اغلب فیلمنامه ها نمی توانند مخاطبین خود را بر اساس سوژه ها و داستان ها خود تحت تاثیر قرار دهند نکته ای قابل تامل است. فیلمنامه آقا یوسف بدون شک تنها نقطه اوج فیلم است که فیلم همه خوبی هایش را مدیون همین فیلمنامه بدون نقص اش است که این باعث می شود مخاطب با شخصیت محوری فیلم (آقا یوسف) ارتباط تنگاتنگی برقرار نموده و با شادی او شاد و با غم او غمگین شود.

داستان های فرعی متعددی که در کنار خط و داستان اصلی روایت شده اند و همگی به نوعی با شخصیت محوری فیلم (آقا یوسف) در ارتباط هستند نیز خوب از آب درآمده است و باعث شده فیلم شکل درستی از داستان پردازی را پیدا کند. این قصه های فرعی به پیشبرد .جه دراماتیک فیلم کمک شایان توجهی کرده اند.

شخصیت پردازی های فیلم خوب از آب در آمده اند اما برخی از شخصیت های فرعی داستان مانند شخصیت زنی که لادن مستوفی ایفای آن را بر عهده دارد کمی گنگی و گیجی برای مخاطب به همراه دارد به طوری که مخاطب نمی تواند جایگاه این شخصیت را در فیلم احساس کند.

پایان بندی فیلمنامه و رفتن بدون سر و صدای آقا یوسف و دور شدنش از خانه ای که تلخ ترین خاطرات زندگی اش را از آنجا دارد نیز بسیار مناسب است و آقا یوسف که دیگر ریسمانی برای چنگ زدن و نجات خود از تنهایی نمی یابد با رفتنش به علاقه میان رعنا و مهران رسمیت می بخشد.

اما کارگردانی فیلم به اندازه فیلمنامه آن خوب نیست. فیلم از لحاظ تکنیکی ایراداتی دارد، ریتم فیلم در جاهایی به شدت افت پیدا کرده است که تنها دلیل آن را می توان دکوپاژ نادرست و عدم دقت کافی در تدوین فیلم دانست. چرا که داستان فیلم به حدی دارای پتانسیل قوی است که در هیچ جا دچار افت در روایت قصه نمی شود و اگر افتی به خصوص از لحاظ ریتم در فیلم وجود دارد به دلیل عدم تسلط کافی کارگردان بوده است.

آقا یوسف فیلمی است که ساختاری کلاسیک دارد اما ساختار کلاسیک اش مانع از آن نمی شود تا نیم نگاهی به مدرنیته نداشته باشد. مهم ترین نکته ای که در دو فیلم دکتر رفیعی به چشم می خورد این است که این کارگردان بر خلاف رویه فعلی که اغلب کارگردانان زیاد به روی میزانسن و رنگ بندی و زیبایی شناسی و سایر موارد این چنینی در ساخت فیلم هایشان توجهی نشان نمی دهند، بسیار روی جزئیات فیلم اش حساس است و این مهم به آن دلیل است که رفیعی پیشینه تئاتری دارد و به عنوان یک کارگردان که از تئاتر وارد سینما شده بسیار باریک بین و نکته سنج است، اما این باعث نمی شود تا میزانسن های گاه تئاتری فیلم نادیده انگاشته شود چرا که اغلب میزانسن های فیلم آقا یوسف متأثر از پیشینه تئاتری دکتر رفیعی طراحی شده است.

البته برخی از تمهیدات کارگردان بسیار خوب و به جاست. از جمله اینکه سعی نکرده در هیچ یک از نماهای فیلم تصویری از دکتر مهران «بدمن» قصه را به نمایش بگذارد. یا بخواهد داستان پر تعلیق هیچکاکی اش را با تمهیدات متظاهرانه دوربین یا بازی غلو شده بازیگران مسخره که به تازگی در سینمای ایران باب شده است حالا چه در میان اکت بازیگران به نمایش بگذارد.

مهدی هاشمی و لیلا بلوکات در آقا یوسفبازی های بازیگران این فیلم اغلب خوب و باور پذیر از آب درآمده اند، آن گونه که شواهد نشان می دهد رفیعی توجه ویژه ای به بازیگران اش داشته است چرا که نه تنها بازیگران اصلی که بازیگران مکمل و فرعی نیز در این فیلم به زیبایی هرچه تمام تر از پس ایفای نقش خود برآمده اند.

مهدی هاشمی مانند همیشه آنچنان در قالب کاراکتر خود فرو رفته که گویی سالیان سال است که یک نظافتچی است. بازی روان و دلنشین هاشمی با چشمانی که در کمتر از یک لحظه از بی فروغی به تلألویی درخشان بدل می شود، یکی از نقات قوت اصلی فیلم است.

هانیه توسلی نیز یکی از بهترین بازی هایش را در این فیلم ارائه داده است. بازی توسلی روان و گیرا و باور پذیر است و مسلماً آقا یوسف نقطه عطفی در کارنامه بازیگری او محسوب می شود.

صابر ابر با آن که نقش بسیار کوتاهی در این فیلم دارد اما آن چنان بازی قابل قبولی از خود به نمایش گذاشته که فراموش نشدنی است.

شاهرخ فروتنیان، مریم سعادت، پگاه آهنگرانی و سایر بازیگران این فیلم نیز نسبتاً خوب در این فیلم ظاهر شده اند.

اما طراحی صحنه و لباس و گریم فیلم آقا یوسف با وجود همه زرق و برق اش خالی از اشکال نیست. در وهله اول به این خاطر که نوعی قبل از آنکه واقعی به نظر برسد تداعی کننده فضاهای غلو شده تئاتری است و با فضایی که در سینما باید پذیرفتنی باشد همخوانی ندارد. در طراحی صحنه و لباس این فیلم از رنگ های به شدت تند و ترکیب های رنگی متضاد استفاده شده است. ترکیب های رنگی گرم و استفاده بیش از حد از رنگ های تندی مثل: قرمز و زرشکی و نارنجی و ... در کنار رنگ های تندی مثل آبی تیره و سبز سیر بیشتر به فضای فیلم حالت یک فضای «نمایش» گونه بخشیده است. هر چند که در انتخاب لوازم و آکسسوار صحنه هیچ چیز سر دستی و بدون دقت در نظر گرفته نشده است اما این باعث نمی شود تا مخاطب این احساس را نداشته باشد که به تماشای یک نمایش ننشسته است. در یک کلام چنین طراحی صحنه عجیب و غریبی به هیچ عنوان به دل مخاطب نمی نشیند و مهم تر از همه این که این کار هیچ گونه دلیل و منطق قانع کننده ای هم ندارد. دکتر رفیعی گویا با تصور این که طراحی صحنه اش در فیلم ماهی ها عاشق می شوند مورد توجه قرار گرفت در آقا یوسف هم دست به چنین کاری زده است، اما توجهی به این امر نداشته است که فضای این فیلم «شهری» به هیچ عنوان با فضای آن فیلم همخوانی ندارد.

در امتداد همین نگرش می بینیم گریم بازیگران فیلم به ویژه بازیگران زن بسیار تصنعی است. صورت های به شدت بزک شده بازیگران فیلم به هیچ وجه در قالب سینما نمی گنجد و معلوم نیست که چرا و به چه دلیل دکتر رفیعی اصرار به چنین چهره پردازی غلو شده ای داشته است؟

کلام آخر این که آقا یوسف با همه خوبی ها و بدی هایش فیلمی است که می تواند مخاطب را راضی نگه دارد و باعث سرخوردگی و یأس او نشود. آقا یوسف فیلمی است برای همه نسل ها و به هیچ عنوان نباید تماشای این فیلم را از دست داد. البته اشاره به این نکته ضروری است که آقا یوسف به هیچ عنوان نمی تواند انتظارات مخاطبان را از سازنده فیلم قابل تحسین ماهی ها عاشق می شوند بر آورده سازد، اما در زمانه ای که سالن های سینمای ایران را بسیاری از فیلم های بی ارزش که کوچکترین ارزش فرهنگی و هنری ندارند اشغال کرده است آقا یوسف اتفاق خجسته و اثر قابل تأملی در سینما به شمار می آید که باید آن را دید.

 


 تاريخ ارسال: 1390/5/17
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>ضد جاوید:

در حواب جاوید. خدا شفات بده عزیزم

1+0-

چهارشنبه 13 مرداد 1395



>>>نقره:

باید فیلم نامه خوب باشه. خسته شدیم از این فیلم نامه هایی که هیچ پایه و اساسی ندارن و به مخاطب توهین میکنن و... در کل اقا یوسف فیلم خوبی بود

0+0-

چهارشنبه 26 مرداد 1390



>>>بهروز :

من از این فیلم خیلی خوشم اومد به نظرم یه سری از ایرادهایی که به این فیلم گرفتین ایراد نیست و اصلا مشکلی تو اصل فیلم ایجاد نمیکنه

0+0-

پنجشنبه 20 مرداد 1390



>>>فرزانه :

واکاوی بسیار درست و دقیقی از این فیلم انجام داده بودین واقعاٌ دستتان درد نکند با این که می شود گفت به طور نصف و نصف یکی به نعل و یکی به میخ زده بودین اما با این حال این اولین نقد مثبتی بود که من روی این فیلم خواندم نگاه شما نگاهی دقیق و به دور از هرگونه غرض ورزی و خصومت شخصی و یا گروهی بود و این کار شما هزاران احسنت و آفرین دارد. در مورد مسئل میزانسن و طراحی و صحنه و لباس به سبک و شیوه نمایشی نیز بسیار درست و دقیق اشاره کرده بودید. درود بر شما و سایتتان و نگاه تیزبینتان پاینده باشید.

0+0-

چهارشنبه 19 مرداد 1390



>>>یه نفر:

فیلم خیلی خوبی بود شما هیچی از فیلم نفهمیدین

0+0-

چهارشنبه 19 مرداد 1390



>>>شقایق:

به آقای رضا: هرچند که از این بچه بازی ها هیچ خوشم نمیاد اما باید بگم چیه شما مشکلی دارین؟ من با مطالب آقای منتظری حال میکنم اشکالی داره؟؟؟

0+0-

چهارشنبه 19 مرداد 1390



>>>M:

Shoma motekhases tarahi sahne va lebas ham shodin ke be in tarahi bi nazir gir dadin

0+0-

سه‌شنبه 18 مرداد 1390



>>>reza:

من هر از گاه مطالب سایتتونو میخونم. از همه باحالتر این خانم شقایقه که همیشه جزو اولین کساییه که واسه آقای منتظری کامنت میزاره و تکیه کلامشم اینه که \"نقد فوق العاده ای بود\"!!!!!!

0+0-

سه‌شنبه 18 مرداد 1390



>>>امیر:

سلام آقای منتظری این نتیجه گیری پایانی که توی نقداتون تازگی ها میذارین خیلی عالیه من که اول میرم اون رو میخونم ببینم بالاخره شما میگین بریم فیلم رو ببینیم یا نه

0+0-

سه‌شنبه 18 مرداد 1390



>>>جاوید :

این فیلم برای دکتر رفیعی یک عقبگرد کامل بود من که اصلا با این فیلم حال نکردم نمیدونم شما توش چی دیدین که اینقدر ازش تعریف تمجید بیخودی کردین چی بود به قول خودتون همه چیزش تئاتری بود این آقا باید میرفت یه نمایشنامه مینوشت و بعد نمایشنامه اش رو میبرد رو صحنه ایشون که اینقدر علاقه به تئاتر دارن لازم نکرده بیان سینما و نگاتیو حروم کنن شما هم الکی از یه فیلم تعریف نکنین کجای بازی هاشمی عالی بود واقعا؟ من که بازی خوبی ندیدم مهدی هاشمی تو این سال ها یه جا خوب بوده اونم هیچ عبدالرضا کاهانی بود و بس

0+3-

سه‌شنبه 18 مرداد 1390



>>>شقایق:

نقد فوق العاده ای بود من که از این فیلم خیلی خیلی خوشم اومد واقعا داستان جذاب و دلنشینی داشت و پر از تعلیق بود. بازی مهدی هاشمی هم که شاهکار بود اما بقیه بازی ها اصلا خوب نبودن. درکل دستتون درد نکنه حق مطلب رو به درستی ادا کرده بودین اما آقای منتظری یکم زودتر نقدهاتون رو بدین الان خیلی از فیلم ها هست که نقد هاش رو نفرستادین در ضمن این نکته رو باید بگم که به نظر من طراحی صحنه و لباس این فیلم عالی بود.

1+0-

سه‌شنبه 18 مرداد 1390




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.