پرده سینما

پژمان بازغی: سینما یک تعریف دارد، آن هم دروغ‌های واقعی است

پرده سینما

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پژمان بازغی. عکس از الهام عبدلی، سایت پرده سینمابازیگر نقش «علی» در فیلم سینمایی ندارها ضمن اظهار علاقمندی‌‌‌ به کارگردانی تأکید می‌کند قهرمان در سینمای ایران مرده است، در حالی که مخاطبان سینما را با قهرمان می‌پذیرند.

پژمان بازغی، بازیگر سینما و تلویزیون در سالهای اخیر در آثار متفاوتی همچون ریسمان باز، مرگ کسب و کار من است و... به ایفای نقش پرداخته است. او این روزها فیلم سینمایی ندارها  را بر پرده سینما دارد. همچنین قرار است در نمایشی از رضا حداد بازی کند.

در این گفتگو بازغی درباره حضور وی در سال‌های اخیر در سینما، دلایل پذیرفتن بازی در فیلم ندارها، ویژگی‌های این فیلم، تجربه حضور در یک تئاتر و همچنین در حوزه کارگردانی صحبت کردیم.

 

* به نظر می‌رسد مدتی است پر کار شده‌اید. در صورتی که پیش از این خیلی گزیده بازی می‌کردید. آیا وجود فیلمنامه‌های خوب و پیشنهادها با سلیقه شما همخوانی داشته که چنین اتفاقی برایتان رقم زده است؟

 

-  اصولاً آدم پرکاری نیستم و در سال یک فیلم بازی می‌کنم. حدود سه سال پیش در فیلم به هدف شلیک کن بازی کردم  که تا کنون امکان اکران پیدا نکرده است.  گویا قرار است شرایط نمایش آن فراهم شود. سال بعد هم فیلم مرگ کسب و کار من است را کار کردیم که به زودی اکران عمومی می‌شود. سال گذشته هم در ندارها بازی کردم که توانست برخلاف دو فیلم دیگر زودتر شرایط اکران را پیدا کند.

مجموعه تلویزیونی سی‌امین روز را هم که ماه رمضان امسال پخش شد، سال گذشته کار کردیم.  به همین دلیل شاید این طور به نظر می‌رسد که من پر کار شدم.

 

* اما نسبت به انتخاب‌های خود در سینما سختگیرتر شده‌اید؟

 

- سختگیر نشدم. من فقط فیلمنامه خوب کار می‌کنم. این نوع فیلمنامه‌هایی که در حال حاضر در اکران از یکدیگر سبقت گرفتند به من پیشنهاد نمی‌شود. این را با صراحت می‌گویم کارنامه من مشخص می‌کند که در چه فضایی کار می‌کنم و سلیقه و دغدغه من در انتخاب فیلم‌ها چیست.

 

* منظور شما این است که فیلم‌های سطحی و سخیف سینمایی اصلاً به شما پیشنهاد نمی‌شود؟

 

- من عنوانی برای آثار به این شکل انتخاب نمی‌کنم. این کار همکاران من است و قطعاً برای آن زحمت کشیده‌اند. اگر به بازیگری مثل من این گونه فیلم‌ها پیشنهاد شود که بتوان آنها را متفاوت کرد، اصلاً پیشنهاد نمی‌شود.

 

* چطور شد با محمدرضا عرب در فیلم ندارها همکاری کردید؟ از قبل با فضای کارهای ایشان آشنایی داشتید؟

 

- من آقای عرب را از انجمن فیلم کوتاه می‌شناسم. زیرا در آنجا به عنوان عضو وابسته حضور دارم. البته هنوز عضو ثابت این انجمن نشدم. چون  فیلم کوتاه هم می‌سازم، از من دعوت کردند.

در واقع حامد بهداد از کانادا به من زنگ زد و گفت فیلمنامه‌ای به من پیشنهاد شده که نمی‌توانم در آن حضور پیدا کنم. سختم است به کسی دیگر پیشنهاد بدهم، اما از تو خواهش می‌کنم آن را قبول کن و من درخواست کردم متن را مطالعه کنم.

محمدرضا عرب را به واسطه فیلم کوتاه می‌شناختم. البته وی عضو انجمن دستیاران هم بود و بعد کارگردان شد. فیلمنامه ندارها هم متعلق به علیرضا طالب زاده بود که من با ایشان پیش از این در سرزمین کهن به عنوان فیلمنامه‌نویس همکاری کرده بودم و شک نداشتم که متن خوبی است، چون از او شناخت داشتم. البته یک جمله وام می‌گیرم از محسن تنابنده که معتقد است در جایی که فیلمنامه خوب وجود ندارد،  ندارها فیلمنامه نسبتاً خوبی بود.

 

پژمان بازغی. عکس از الهام عبدلی. سایت پرده سینما*فیلم آخرین ملکه زمین اولین فیلم محمدرضا عرب را دیده بودید؟

 

- این فیلم را قبل از قرارداد برای ندارها دیدم. فیلم اول ایشان هم اکران مناسبی نداشت. بعد از چند مدت ازساخت، به نمایش محدود درآمده بود. به نظرم آمد که عرب برای ندارا ترکیب خوبی ازعوامل چیده است. من هم تصمیم گرفتم در این ترکیب قرار بگیرم.

 

* در کارنامه شما همکاری با فیلمسازان اول و دوم دیده می شود. این از علاقه شما به نگاه متفاوت این افراد سرچشمه می‌گیرد؟

 

- خوشبختانه به نسبت دیگر بازیگران بیشتر با این فیلمسازان کار کردم و نتیجه خوبی هم تا کنون برایم داشته است. این کاملاً به علاقه شخصی من بر می‌گردد و انگیزه که در این فیلمسازان وجود دارد. این انگیزه در ساخت و حتی به اکران در آمدن آثارشان در کارگردانان فیلم اولی یا دومی بیشتر دیده می‌شود، زیرا می‌خواهند اثر آنها توسط مخاطب دیده شود و این مهم است.

 

* تا جایی که می دانم به آنها حتی کمک می‌کنید؟

 

- بله چون کار کردن با این فیلمسازان به علاقه شخصی من بر می‌گردد با آنها کنار می‌آیم. سینمای ما صادرات و بخش خصوصی نسبتاً کمی دارد. در این میان در بخش تولید، فقط تولد یکسری فیلمساز اول و دوم است. چرا نباید این کار را انجام دهیم؟ این بخشی از وظایف ماست که به ظهور استعداد این افراد کمک کنیم به جای اینکه دست به سرکوب آنها بزنیم. به عرب‌ها، کارخانی‌ها، ثقفی‌ها و ... باید کمک کرد.

 

*با نگاهی به کارنامه شما متوجه می‌شویم پس از کسب تجربه‌های زیاد پیشرفت خوبی دیده می‌شود که البته این امر طبیعی است، ولی ممکن است برای برخی بازیگران حتی با گذشت سال‌ها اتفاق نیافتد.

 

- من کارم را با بازیگر نقش ششم شروع کردم. کسانی هم که در عرصه فیلمسازان اول یا دوم هستند کار خود را با دستیاری در سینما شروع کردند. به نوعی همه ما با هم بزرگ شدیم. تجربیات‌مان را با هم کسب کردیم. مهرداد میرفلاح یکی از بهترین دستیاران کارگردان بود، محمدرضا عرب هم یکی از بهترین دستیارها و یا مهرشاد کارخانی یکی از بهترین عکاس‌های سینما بود. همه این الفبای سینما را تقریباً با هم شروع به یادگیری کردیم و همه با هم به تجربه و پختگی رسیدیم.

اگر بخواهم نمونه سینمای جهان آن را مثال بزنم، جرج لوکاس، اسپیلبرگ و کاپولا هم جز فیلمسازانی بودند که هم نسل به شمار می‌روند. این نسل همه با هم رشد کردند. سینما چون یک کار گروهی است همه باید در کنار هم کمک کنیم.

 

*پس این تجربه بیشتر بر می‌گردد به این هم نسل بودن شما؟

 

- در این میان اعتماد از همه مهمتر است. من بازیگری هستم که 20 سال است کار می‌کنم. اگر آقای عرب به من پیشنهاد می‌کند، در اصل به این معنی است که به من اعتماد می‌کند. البته این اعتماد دوطرفه است.

در فیلمسازان با تجربه‌تر این اعتماد تبدیل به ترس می‌شود. به طور مثال اینکه آیا من در فیلم این کارگردان دیده می‌شوم یا نه؟ من این را نمی‌پذیرم. من کار خودم را می‌کنم. تجربیاتم را به پروژه می‌برم. تمام آنچه که به ذهنم می‌رسد و تجربه کردم را انتقال می‌دهم و ممکن است بپذیرند یا برعکس. این حق کارگردان است. در کار یک کارگردان نامدار، بازیگر خود را در اختیار کارگردان می‌گذارد و نتیجه آن را می‌بینم که چه می‌شود؟ و اصولاً خیلی مطلوب نیست.

 

* ندارها یک فیلم کاملاً اجتماعی است. فکر نمی‌کنید زمان این نوع فیلمنامه‌ها گذشته است. قهرمان‌های این شکلی مانند  علی، شخصیت شما در فیلم دیگر در جامعه فعلی ما وجود ندارند.

 

- احساس می‌کنم قهرمان در سینمای ایران مرده است. مردم سینما را با قهرمان می‌پذیرند. سینما به سمت بدی پیش رفته است. من گزارش مردمی برنامه «هفت» را  دیدم. برخی مخاطبان بعد دیدن ندارها معتقد بودند آیا در حال حاضر کسی هست که هنوز چنین کاری انجام دهد؟

سینمای ما به سمتی پیش رفته که همه فکر می‌کنند باید شاهد روزمرگی باشند. سینما یک تعریف دارد آن هم دروغ‌های واقعی است.  در ندارها ما عنوان می‌کنیم دزدی کار خوبی نیست، ولی شاید شما با اصرار نکردن به این موضوع برسید. ما از طریق دیگری مضمون را مطرح می‌کنیم.

 

پژمان بازغی و محسن تنابنده در نشست رسانه ای فیلم ندارها* فکر نمی‌کنید شاید این آدم ها از ذهنیت دور هستند و کمتر با آنها همذات پنداری می‌کنیم؟

 

- سینما وظیفه دیگری دارد. سینما وظیفه دارد شمایل یک آدم  را به تصویر بکشد. این فیلم می خواهد عنوان کند که شما باید به ناموست، خاکت، وطنت، همسایت احترام بگذاری. آیا بعد از فیلم ندارها مردم باید بروند دزدی بکنند؟ این گونه نیست. نتیجه فیلم به ما می‌گوید تو به همسایه‌ات کمک کن نه اینکه با دزدی این  کار را انجام دهی.

ندارها به این دلیل فیلمنامه خوبی است که حاوی حرفهای است که ما گم کردیم. شخصیت علی در فیلم که از مهری خواستگاری می‌کند به او می‌گوید من اولین باری هست که با یک خانم بیرون می‌آیم. این فیلم را باید خوب دید چون بازی محور و  دیالوگ محور است. این دیالوگ همان معصومیت شخصیت علی است. بلاهت این فرد است.

حالا شما اسم فیلم را بگذارید، رابین هود، عیاران و یا حتی فیلمفارسی. در گزارش مردمی دیدیم یک پسر 14 ساله معتقد بود، قرار نیست آدمها به هر قیمتی دست به هر کاری بزنند. کار خیر کردن قرار نیست به هر قیمتی باشد. این برای من بازیگر مهم است که در ذهن او چه افکار و ذهنیتی به وجود آید. من این را وظیفه خودم می‌دانم.

 

* در مورد نقش خودتان با توجه به تجربیاتی که دارید پیشنهادهایی هم سر صحنه ارائه کردید؟

 

- صد در صد پیشنهاداتی داشتیم. من، هانیه توسلی، تنابنده و عرب می‌نشستیم با هم درباره نقش‌ها صحبت می‌کردیم. سعی کردم این نقش را تلطیف و تبدیل به شخصیت قهرمان کنیم. تلاش کردم کودکی، خشونت، عشق، همدردی، ترس، رفاقت را وارد نقش کنم و این نظرات و ایده هایی بود که به نقش اضافه کردیم.

 

* در ندارها مخاطب در بخشی از فیلم می‌تواند پایان آن را حدس بزند. فکر نمی‌کنید این ضربه‌ای به فیلم وارد کرده است؟

 

- شما باید پایان فیلم را حدس بزنید. ما داریم قصه تعریف می‌کنیم و این را نقطه ضعف کار نمی‌بینم. پایان فیلم مشخص است که باید چنین اتفاقی بیفتد. ولی در طول فیلم تغییر و تحولی در این شخصیت‌ها ایجاد می‌شود، علی عاشق می‌شود، محمود عصیان می‌کند، مهری شخصیت‌‌اش عوض می‌شود.

 

* این فیلم اولین همکاری شما با تنابنده و دومین همکاری شما با هانیه توسلی بود. به هر حال  با این بازیگران  به خاطر سابقه کاری که دارند، آشنایی کامل دارید، وقتی انتخابها صورت گرفت به نتیجه کار امیدوار بودید؟

 

- من محسن تنابنده را نمی‌شناختم ، هفت دقیقه تا پاییز را در جشنواره دیدم. چند کیلو خرما برای مراسم تدفین یکی از فیلم‌های مورد علاقه من است. شک نکنید اگر دی وی دی این فیلم را داشته باشم روزی یک بار آن را می‌دیدم. وی در این دو فیلم بی‌نظیر بازی کرده است. بدون اینکه آشنایی داشته باشم با او تماس گرفتم و به وی تبریک گفتم.

 

* از ابتدایی که فیلمنامه را خواندید نقش علی برای شما جذاب بود و یا فکر می کردید نقش محمود هم می‌تواند برای شما متفاوت باشد؟

 

- نقش علی خیلی برایم جذاب بود. من وقتی وارد گروه شدم تنابنده برای کار قرارداد بسته بود. به وی گفتم نقش خوب قصه را برای خودت انتخاب کردی. من با یک گروه کاملا حرفه‌ای همکاری کردم و خوشحالم و از نتیجه کار هم راضی هستم. من لذت بردم از اینکه با این گروه و بازیگران کار کردم. فکر می‌کنم صحنه خواستگاری علی از مهری یکی از بهترین سکانس‌های فیلم است و خیلی به این صحنه علاقمندم. هر دو بازی خوبی داشتیم.

 

* ندارها چه جایگاهی در کارنامه شما دارد؟

 

- واقعاً برایم جایگاه بسیار ویژه‌ای دارد. چون اولین فیلمی است که از من نمایش داده می‌شود و می‌فروشد. این برای من تعجب آور است. اصولاً در فیلم‌هایی بازی می‌کنم که گیشه بالایی ندارند، زیرا از آثار متفاوت سینما هستند و قشر خاصی برای دیدن آنها به سینما می‌روند. ندارها فیلم پردیالوگی است.

 

* چطور تصمیم گرفتید بعداز این همه سال فعالیت در سینما در کار تئاتر آمدیم، نبودید، رفتیم هم تجربه ای داشته باشید؟

 

- من کار مکاشفه در باب یک مهمانی خاموش رضا حداد را پیش از این  دیده بودم. به نظرم این کار تفاوت‌هایی با دیگر کارهایی که بیش از دیدم، داشت. البته من یکی از مخاطبان تئاتر هستم. رضا حداد از تکنولوژی درست استفاده می‌کند. تئاتر مدرن را به خوبی می‌شناسد. ما به چنین نگاه‌هایی احتیاج داریم.

به طور نمونه ویدئو آرت در دنیا جایگاه خاصی دارد ولی در ایران این گونه نیست. در جهان ویدئو آرت یک پروسه خاص خود و مخاطبان جدی هم دارد. ما هنوز نتوانستیم مخاطبان را به این درک برسانیم که ویدئو آرت هم یک بخشی از نمایش تصویری است.

 

* درباره کار با رضا حداد بیشتر توضیح می دهید؟

 

- رضا حداد فرد جسوری است و قرار است کار نو انجام دهیم. من به تئاتر مثل سینما نگاه می‌کنم. مخاطبان آن همه برای من فرقی نمی‌کند. نقش من در این کار بسیار فانتزی است. ترکیب بازیگران هم  تقریباً سینمایی است. من از آدم جسور خوشم می‌آید و رضا حداد کارگردان جسوری است. امسال چند پیشنهاد برای تئاتر داشتم ولی این کار را قبول کردم. زیرا دنبال تئاتر متفاوت و مدرن بودم. می‌خواهم به جلو حرکت کنم و قرار نیست درجا بزنم.

 

* در حال حاضر مشغول بازی در چه کاری هستید؟

 

- در فیلمی با عنوان خیابان یک طرفه به کارگردانی اسماعیل فلاح‌پور بازی می‌کنم. سیاوش خیرابی و جعفر دهقان هم دیگر بازیگران کار هستند. فیلم بسیار متفاوتی است و نقشم را در این کار خیلی دوست دارم. فیلمبرداری هم کاملاً در تهران انجام می‌شود.

 

*با توجه به اینکه کارگاه فیلمسازی عباس کیارستمی رفته‌اید، آیا علاقمند هستید کارگردانی در سینما را دنبال کنید چون به هر حال فیلم کوتاه هم می‌سازید؟

 

- صد در صد دوست دارم، کارگردانی کنم. نگاهم به فیلم کوتاه به گونه دیگری است. ساخت فیلم کوتاه سخت است. اعتقادم به کارهای کوتاه یک نوع پیام آموزشی و فرهنگی است، ولی نگاهم به کارگردانی در آینده است.

چندین سال است این نگاه را دارم و در طی همین سالها تجربیات دیگران را به صورت رایگان از آنها می‌گیرم. می‌خواهم فیلم خودم را بسازم، به نوعی شاید یک کار مستند کار کنم و از طریق آن تمام ایران را به تصویر بکشم و فیلم بسازم. خیلی از لایه‌های فرهنگی ما دست نخورده است و باید به سراغ آن برویم. چون این لازمه جامعه فعلی ما است.

 

 

گفتگو از بیتا موسوی

منبع: مهر


 تاريخ ارسال: 1390/7/5
کلید واژه‌ها:

فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.