پرده سینما
وقتی از ژاپن برگشتم از خود فرودگاه تا خانه فقط در یك جا، یک بیلبورد خیلی كوچک از فیلم ام دیدم و واقعا دلم شكست؛ چون چند ماه تلاش كردم با مسؤولان شهرداری جلسه گذاشتم و به آنها گفتم كه این فیلم متعلق به من نیست؛ بلکه به فرهنگ امروز جامعه تعلق دارد، اما متأسفانه مثل همیشه قول دادند، اما عمل نکردند و من خیلی افسوس خوردم كه به قولشان اعتماد کردم و برای جلسات مختلف با آنها وقت گذاشتم.
رضا میركریمی اخیراً برای نمایش یه حبه قند عازم کره جنوبی و ژاپن شده بود. او پس از بازگشت از ژاپن و پوسان (کره جنوبی) گفت: «اولین حضور یه حبه قند به جشنواره مونترال برمیگردد كه من نتوانستم بروم، اما خبرهایی كه از آنجا برایم رسید همه نشان میداد که فیلم مورد استقبال قرار گرفته است.» با این حال در ژاپن هیجان داشتم که مخاطب خارجی نسبت به فیلم چه واکنشی دارد. فیلم سه نمایش در جشنواره پوسان کره جنوبی داشت که در دو نمایش خودم حضور داشتم. در این دو جلسه پس از نمایش فیلم جلسه پرسش و پاسخ برگزار شد و برای من جلسات خوبی بود؛ چون متوجه شدم تماشاگرخارجی، فضای فیلم را درک كرده و برایش جذاب است و پرسش های تماشاگران حاكی از آن بود كه درگیر قصه فیلم شدهاند.
میرکریمی درعین حال گفت: سفر به ژاپن بعد از کره جنوبی برای من جذابتر بود. بعد از جشنواره پوسان به دعوت شبكه سراسری NHK به ژاپن رفتم. در ژاپن هم چهار نمایش داشتیم و سالن پر از جمعیت شد. اکثراً فیلم را دوست داشتند و البته ژاپنیها ارتباطشان با فیلم قویتر و بهتر بود و از جزییاتی می پرسیدند كه من احساس میكردم اینها فقط به فرهنگ ما مربوط میشود، اما آنها درگیر موضوع فیلم شده بودند. وقتی با تماشاگر ژاپنی فیلم را دیدم متوجه شدم كه چقدر مشابهتهای فرهنگی وجود دارد كه آنها را نیز درگیر میكند.
میرکریمی با اشاره به نمایش یه حبه قند در ژاپن توضیح داد: شبكه NHK ژاپن فیلمی را که برای نمایش در تلویزیونش انتخاب میکند پیش از نمایش، در قالب یک جشنواره در معرض تماشای مخاطب حرفهای سینما قرار میدهد و نظرات مخاطبان را در انتهای نمایش فیلم با چند دوربین ضبط میكند و به عنوان یك برنامه در تلویزیونش پخش میکند و در واقع تلاش دارد، ذائقه و سلیقه مخاطبش را در یك سطح خوبی نگه دارد. بنابراین صرفا یك فیلم نمیخرد و نشان بدهد بلکه یك فضاسازی فرهنگی به وجود میآورد. این میزان تلاش برای حفظ و ارتقای سطح سلیقه مخاطبین توسط یک شبکه دولتی برایم عجیب بود.
میرکریمی درباره لهجه فیلم و واکنش تماشاگران خارجی گفت: وقتی تماشاگر ارتباط مستقیمی با زبان فیلم نداشته باشد و با دوبله درگیر فیلم بشود، به هر حال لهجه فیلم از بین میرود.
وی در عین حال گفت: البته این تنها مشكل ما نبود بلكه در فیلم ما دیالوگهای متعددی گفته میشود كه بعضی از آنها در لایههای مختلف روی هم قرار میگیرند و این روند در زیرنویس كار ما را با مشكل مواجه میکرد که در نهایت مجبور شدیم گزینشی عمل کنیم و از بعضی دیالوگها بگذریم. در ابتدا فکر میکردم این روند باعث شود بعضی از مخاطبین احساس عدم اعتماد بكنند. اما خوشبختانه این اتفاق در سالن نمایش نیفتاد و به شدت فیلم، تماشاگر را درگیر كرد.
او درباره انتخاب یزد و لهجه یزدی، توضیح داد: تمدن و فرهنگ ایرانی در حاشیه کویر قدمت بیشتری دارد و دست نخورده باقی مانده است به همین دلیل با توجه به موضوع فیلم سراغ یزد رفتیم. در مورد لهجه هم ما اصلا سراغ لهجه یزدی به تمام معنا نرفتیم؛ بلکه ما در این فیلم فارسی را با لهجه یزدی صحبت کردیم؛ چون اگر قرار بود لهجه اصلی یزدی را انتخاب کنیم، رابطه تماشاگر با فیلم سخت میشد. البته قطعاً کم و کاستیهایی هم در این زمینه وجود دارد که امیدوارم مردم خوب یزد بر ما ببخشند.
رضا میرکریمی در ادامه درباره تفاوت مخاطب ایرانی و خارجی معتقد است: طبیعی است كه فیلم یه حبه قند با ذائقه مخاطب ایرانی ساخته شده است چون بسیاری از ریزهكاریهایش برای تماشاگر ایرانی قابل فهمتر است، اما تفاوت آشكاری كه قبلا فكر میكردم بین مخاطب خارجی و داخلی نسبت به این فیلم به وجود خواهد آمد را در نمایشهای خارجی احساس نكردم. احساس میکنم این عدم تفاوت شاید به این دلیل باشد كه کره و ژاپن فرهنگشان شباهت جدی با ما دارد.
رضا میركریمی درباره میزان حمایت نهادها و سازمان ها از اکران یه حبه قند گفت: برای تبلیغات فیلم از چند ماه قبل در حوزه هنری کار جدی را آغاز کردیم و یك تیم خوب پای كار ایستاد و كارهای ویژهای هم انجام دادند اما متأسفانه در مرحلهای كه باید بهرهبرداری جدی میشد با بیوفاییها و بدقولیهای كسانی كه همه چیز در حوزه تبلیغات دستشان هست، مواجه شدیم. وقتی از ژاپن برگشتم از خود فرودگاه تا خانه فقط در یك جا، یك بیلبورد خیلی كوچك از فیلم ام دیدم و واقعا دلم شكست؛ چون چند ماه تلاش كردم با مسوولان شهرداری جلسه گذاشتم و به آنها گفتم كه این فیلم متعلق به من نیست؛ بلکه به فرهنگ امروز جامعه تعلق دارد، اما متأسفانه مثل همیشه قول دادند، اما عمل نکردند و من خیلی افسوس خوردم كه به قولشان اعتماد کردم و برای جلسات مختلف با آنها وقت گذاشتم.
میرکریمی معتقد است: همه چیز به شدت سیاست زده شده است و همه به نوعی آلوده سیاست بازیهای روز شدهاند و كسی پای كار نیست. بعضیها هم میتوانند در این فضا با شانتاژ و دروغ حقشان را بگیرند و اصولاً فضا، فضایی است كه آدمهای بیحاشیه سرشان بیكلاه میماند. از تلویزیون هم خیلی وقت بود كه قطع امید كرده بودم؛ بنابراین از بین 15 تیزری كه ساخته بودیم و ماهها بر روی آن كار كردیم، یك تیزر مجوز نمایش گرفت و هر کسی هم این تیزر را میبیند، فكر میكند این فیلم در رابطه با كودك و نوجوان است. این در حالی است که تیزر فیلمهایی را كه هر جور لودگی و عمل ضدفرهنگی در آن هست روزی صد بار پخش میكنند، ولی تیزرهای یه حبه قند در یک هفته اول اکران با مشکل ممیزی روبرو بود و از تعداد پانزده تیزری که بزرگان سینما برای فیلم ساخته بودند، هیچ کدام مجوز نمایش نگرفت؛ البته اخیرا قول دادند این مشکل در حال حل شدن است.
میرکریمی در ادامه گفت: برای من خیلی سخت بود كه با فاصله 24 ساعت از برنامهای كه شبكه NHK ژاپن برای فیلم گذاشت و استقبالی كه مردم آنجا برای فرهنگی كه متعلق به خودشان نبود، داشتند به کشورم پا گذاشتم كه احساس کردم ما غریبههایی هستیم كه موقتاً اینجا زندگی میكنیم و متاسف هستم از اینكه من و گروهم در ساخت یك حبه قند انگار بیشتر به فكر، فرهنگ مردم بودیم تا نهادهایی که مسوولیت مستقیم فرهنگی دارند.
وی در عین حال گفت: البته خیلی ناراحتم كه الان دارم این حرفها را میزنم؛ چون هرگز فكر نمیكردم بخواهم برای خودم و فیلمم از چیزی دفاع بكنم. اما الان یه حبه قند فیلم من نیست. شاید من حتی اگر بخواهم هم دوباره نتوانم این فیلم را بسازم. الان رابطه من با فیلم، مثل رابطه مخاطبین با فیلم است.
میرکریمی با توجه به سرمایهگذاری حوزه هنری، درباره تاثیرات این نهاد در روند تبلیغات فیلم گفت: بچههای حوزه هنری خیلی تلاش كردند، اما اکثر ابزارهای تبلیغاتی در دست دیگر نهادهاست. با وجود این شرایط خیلی خوشحال هستم كه مردم این فیلم را دوست دارند و از آن استقبال كردند.
میرکریمی اظهار امیدواری کرد: مردم با تبلیغ دهان به دهان خودشان فیلم را حمایت و كمك كنند كه فیلم دیده شود. ضمن اینكه عمر یک فیلم، خیلی به دوره اكران آن محدود نمیشود و برای نسلهای دیگر هم میتواند بماند؛ بنابراین امیدوارم یه حبه قند هم از این نوع فیلمها باشد.
رضا میركریمی درباره همکاری بزرگان سینما در هنگام نمایش این فیلم، خاطرنشان کرد: واقعا مدیون همكارانم هستم و قطعا این همكاریها داوطلبانه بوده است؛ چون آنها افرادی نیستند كه بتوان به آنها سفارش داد. فیلم را دوست داشتند و گفتند كه دوست داریم فیلم دیده شود. من از همه متشکرم از آقای كیارستمی، آقای مجیدی، خانم بنی اعتماد و همه كسانی كه در حمایت از فیلم اظهارنظر کردند. هر كدام از این مطلبها را میخوانم غافلگیر میشوم؛ همین كه این ابراز لطف ها هست دلم گرم میشود که کار ما دیده شده است و از این بابت خدا را شکر میگویم.
منبع: ایسنا
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|