پرده سینما

عبور از غبار؛ نگاهی به وضعیت سینماگران زن ایرانی در سی سال گذشته

علیرضا انتظاری

  

 

 

 

 

 

 

 

 

-شاید دهه شصت را از این نظر بتوان مهم ترین دهه در تاریخ سینمای ایران دانست که تمامی فیلمسازان شاخص زن امروز سینمای ایران در آن دهه فعالیت های حرفه ای خود را آغاز نمودند. 

 

-دهه هفتاد شاید بدترین دوران برای ورود فیلمسازان زن به دنیای سینما بود، چرا که در این دهه حتی یک فیلمساز جدید هم نتوانسته به دنیای حرفه ای فیلمسازی راه پیدا کند.

 

- در دهه هشتاد هم با این که چندین زن فیلمساز در سینمای حرفه ای مبادرت به ساخت فیلم می نمایند اما با این حال تنها دو زن فیلمساز می توانند بیش از یک اثر را تولید نمایند.

 

-یکی دیگر از نکات قابل تأمل فیلمسازان زن در دهه هشتاد کشیده شدن تعدادی از بازیگران زن سینمای ایران به سمت فیلمسازی بود. نیکی کریمی و ماهایا پطروسیان از جمله بازیگرانی بودند که طی این دهه کمتر به عنوان بازیگر در فیلمی ظاهر شدند و بیشتر به سمت کارگردانی گرایش پیدا کردند.

 

-سی امین جشنواره بین المللی فیلم فجر در حالی از راه می رسد که هیچ یک از کارگردانان نامی زن سینمای ایران که طی سال های اخیر با ساخت فیلم های خود سر و صدای زیادی در جشنواره های پیشین به پا کرده بودند هیچ فیلمی برای نمایش در آن ندارند.

 

جشنواره بین المللی فیلم فجر به عنوان مهم ترین رکن سینمای ایران امسال 30 ساله می شود. جشنواره بین المللی فیلم فجر طی این سال ها همواره با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کرده و گاه با کاستی هایی مواجه بوده است. رسیدن به سن 30 سالگی برای این ماندگارترین، مؤثرترین و مهم ترین  فستیوال تاریخ سینمای ایران که مانند آینه ای به انعکاس رویداد های سینمایی ایران می پردازد من را بر آن داشت تا نگاهی هرچند گذرا به کارنامه 30 سال فعالیت زنان سینماگر در ایران داشته باشم.

چیزی که بیش از هر نکته ای مبرهن و آشکار است این که سینما به عنوان یک هنر – صنعت نیاز به تلاش جمعی افراد دارد. زنان سینماگر به عنوان نیمی از ساختار این سینما طی این سال ها در رشته های مختلف سینمایی اعم از کارگردانی، فیلمنامه نویسی، بازیگری و غیره بسیار خوش درخشیده اند و برخی از آنان به راستی باعث رشد و بالندگی این سینما نیز گردیده اند.

 

**********

فخری خوروشدر تاریخ صد سال اخیر ایران خط مشی ضد و نقیضی در عرصه مسائل زنان وجود داشته است. گاه نگاه مرد سالارانه باعث شده زنان کمتر بتوانند در عرصه های مختلف فرهنگی، هنری و اجتماعی ابراز وجود کنند، و گاه زنان تا وکالت مجلس و وزارت و مدیریت (و طبیعتاً چون به بحث ما مربوط می شود کارگردانی فیلم نیز) پیش رفته اند.

از بدو ورود سینما به ایران بودند بسیاری از زنان علاقمند به هنر هفتم که با توجه به تمامی مصائب و مشکلات، تمامی این سختی ها را با عشق به جان می خریدند تا به دنیای سینما وارد شوند. البته در سینمای پس از انقلاب بود که زن ایرانی تا حدودی به جایگاه واقعی خود دست پیدا کرد. زنان در دهه سی و چهل شمسی با کوشش فراوانی که از خود نشان دادند توانستند به همگان ثابت نمایند که حضوری دائمی در سینمای ایران خواهند داشت. طی این سال ها شهلا ریاحی که از وی به عنوان اولین کارگردان زن سینمای ایران یاد می شود فیلم مرجان را کارگردانی کرد (البته بسیاری بر این باور هستند که شهلا ریاحی این فیلم را نساخته و همسر او زنده یاد اسماعیل ریاحی این فیلم را کارگردانی کرده و به نام وی ثبت نموده است) این افراد از کبری سعیدی (شهرزاد) بازیگر نام آشنای سینمای پیش از انقلاب به عنوان اولین کارگردان زن سینمای ایران یاد می کنند که فیلم مریم و مانی را در سال 1357 کارگردانی کرد).

از ابتدای دهه پنجاه فعالیت زنان در سینما مقداری سهل تر گردید و طی این سال ها علاقمندان زیادی به واسطه استعداد و روابط خود توانستند به دنیای سینما راه پیدا کنند. فی الواقع در یک نگرش کلی می توان به این نتیجه رسید که طی سال های پیش از انقلاب تنها دو فیلمساز زن در سینمای ایران وجود داشته اند که هر یک تنها توانسته اند یک فیلم را کارگردانی نمایند، همچنین در عرصه بازیگری نیز تنها در دهه پنجاه شمسی تعدادی بازیگر وارد سینمای ایران شدند که عملاً به جز برای رقصیدن و آواز خواندن در فیلم ها به تکنیک سینما آشنا بوده و هنری برای عرضه داشته اند در این میان می توان به نام هایی همچون: شهره آغداشلو، ثریا قاسمی، فخری خوروش، زری خوشکام و امثالهم اشاره نمود. هرچند که سینمای ایران هرگز یاد و خاطره مادران خود را فراموش نخواهد کرد. مادرانی که از عنفوان جوانی تا سال های پیری همیشه و همیشه در سینمای ایران مادر بوده اند. بزرگانی همچون حمیده خیرآبادی، مهری ودادیان، پروین سلیمانی، مهری مهرنیا و ...

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی آن چنان به ذهن می رسید که زنان به واسطه تغییر سیاست ها بتوانند بسیار ساده تر در عالم سینما به فعالیت خود ادامه دهند، اما در سال های ابتدایی پس از انقلاب فی الواقع چنین امر مهمی اتفاق نیفتاد. طی سال های 1357 تا اواسط دهه شصت کمتر زنی به عنوان بازیگر و یا فیلمساز و یا حتی فیلمنامه نویس توانست وارد عرصه حرفه ای در سینمای ایران شود.

پس از پیروزی انقلاب و در دوران اولیه برگزاری جشنواره فیلم فجر (اول، دوم، چهارم، پنجم) نیز هیئت داوران این جشنواره ها، بنا به ملاحظاتی از اهدای جایزه بهترین بازیگر زن به زنان خودداری می کردند.

از اواسط دهه شصت رفته رفته زنان توانستند به عنوان فیلمساز حرفه ای به این عرصه راه یابند. شاید دهه شصت را از این نظر بتوان مهم ترین دهه در تاریخ سینمای ایران دانست که تمامی فیلمسازان شاخص زن امروز سینمای ایران در آن دهه فعالیت های حرفه ای خود را آغاز نمودند.

شهر موشها ساخته مرضیه برومند و محمدعلی طالبیمرضیه برومند یکی از کارگردانان سینمای ایران بود که پیش از انقلاب تجربه بازی در چندین فیلم سینمایی از جمله فیلم دایره مینا ساخته داریوش مهرجویی را داشت و مدت ها عضو یکی از گروه های نمایشی با عنوان «پای پیاده» زیر نظر مهدی هاشمی و داریوش فرهنگ نیز بود. برومند که علاقه وافری به مسائل کودکان داشت در سال 1363 (با همکاری محمدعلی طالبی) اولین فیلم سینمایی بلند مخصوص کودکان با عنوان شهر موش ها کارگردانی نمود که این فیلم به توفیق زیادی در میان مخاطبان عام و خاص سینمای ایران دست یافت. برومند تا سال ها بعد نیز به صورت مستمر به فعالیت های خود در زمینه سینما ادامه داد اما بیش از آن که علاقمند به فیلمسازی باشد تمایل داشت تا به عنوان یک بازیگر در فیلم های همکاران اش حضور داشته باشد. با تمامی این تفاسیر برومند در دهه هفتاد نیز دو فیلم را برای کودکان کارگردانی نمود، الو الو من جوجوام و مربای شیرین دو فیلم برومند هستند که جزو آخرین کارهای وی در زمینه سینما نیز محسوب می شوند، چرا که برومند بعد از ساخت آخرین فیلم اش ترجیح داد به سمت و سوی ساخت مجموعه های طنز تلویزیونی و تهیه کنندگی فیلم های سینمایی ویژه کودکان برود و گهگاه به میل دیرینه خود یعنی بازیگری بپردازد.

رخشان بنی اعتماد نیز یکی از فیلمسازانی بود که بعد از سال ها منشی گری صحنه توانست اولین فیلم خود با عنوان خارج از محدوده را در اواسط دهه شصت بسازد. بنی اعتماد به واسطه خوش ساخت بودن فیلم اول اش مورد تشویق بسیاری از خواص سینمای ایران قرار گرفت و به همین دلیل جزو معدود کارگردانان زن سینمای ایران شد که توانست تا چند سال به صورت مستمر و مداوم فیلم بسازد،  زرد قناری، پول خارجی، نرگس، روسری آبی، بانوی اردیبهشت، زیر پوست شهر، گیلانه، خون بازی و ... از جمله فیلم های بنی اعتماد محسوب می شوند که بسیاری از آنان مانند فیلم روسری آبی توانستند جوایز مختلف زیادی را از جشنواره های داخلی و خارجی کسب نمایند.

پوران درخشنده نیز یکی از کارگردانانی بود که بعد از سال ها فعالیت در تلویزیون ملی پیش از انقلاب در اواسط دهه شصت توانست به جرگه فیلمسازان زن سینمای ایران راه پیدا کند و در سال 1365 با ساخت فیلم رابطه خود را به عنوان کارگردانی خلاق به سینمای ایران معرفی نمود، درخشنده برای ساخت اولین فیلم خود توانست دیپلم افتخار از اولین جشنواره جیفونی ایتالیا را از آن خود نماید. او بلافاصله بعد از ساخت رابطه فیلم های بعدی خود با نام های پرنده کوچک خوشبختی، زمان از دست رفته و عبور از غبار را در دهه شصت کارگردانی نمود که اغلب فیلم هایش با استقبال بسیار خوبی از سوی منتقدان و خواص سینمای ایران روبرو گشت.

پرنده کوچک خوشبختی به عنوان دومین فیلم درخشنده توانست چندین و چند جایزه داخلی و خارجی از جمله لوح زرین بهترین فیلم و دیپلم افتخار بهترین کارگردانی از ششمین جشنواره بین المللی فیلم فجر در سال 1366، دیپلم افتخار از سومین جشنواره فیلم زنان آرژانتین و همچنین دریافت مشعل طلایی از دومین جشنواره فیلم غیر متعدها از کره شمالی را دریافت نماید. درخشنده که به عنوان یکی از پرکارترین کارگردانان زن سینمای ایران محسوب می شود در دهه هفتاد تنها فیلم عشق بدون مرز را کارگردانی کرد که البته این فیلم با توفیق چندانی مواجه نشد. درخشنده دوباره از اوایل دهه هشتاد به عنوان یکی از موثرترین فیلمسازان زن سینمای ایران چهره خود را نشان داد و فیلم هایی همچون شمعی در باد، رویای خیس، بچه های ابدی و خواب های دنباله دار را کارگردانی نمود که برخی از آن ها همچون فیلم شمعی در باد با استقبال زیادی از سوی مخاطبین عام و خاص سینمای ایران روبرو گشت.

تهمینه میلانیافتخارات دهه شصت شمسی اما به همین جا ختم نشد. در اواخر دهه شصت بزرگ کارگردانی دیگر به نام تهمینه میلانی پای بر عرصه فیلمسازی نهاد. تهمینه میلانی به عنوان یکی از جنجالی ترین و اثر گذارترین فیلمسازان زن سینمای ایران شناخته می شود که از ابتدای دوران فیلمسازی اش تا کنون مخالفان و موافقان زیادی داشته است. شاید دلیل این اختلاف سلیقه بزرگ دیدگاه فمینیستی تهمینه میلانی است که این نوع دیدگاه بر حق به مذاق عده ای خوش نمی آید. برخی افراد طی این سال ها میلانی را به عنوان فیلمسازی رادیکال شناخته اند که همیشه مردان را باعث بدبختی زنان در چامعه دانسته است. هرچند که این دیدگاه با دیدگاه اصلی میلانی که یک فیلمساز فمینیست لیبرال است بسیار متفاوت است.

میلانی در سال 1368 فیلم بچه های طلاق را کارگردانی کرد که این فیلم با استقبال بسیار زیادی از سوی منتقدان آن زمان روبرو شد. بچه های طلاق توانست چندین جایزه داخلی و خارجی را نیز برای میلانی به ارمغان بیاورد که از جمله آن ها می توان به جایزه اول کارگردانان فیلم اول از جشنواره بین المللی فیلم فجر اشاره نمود. میلانی بلافاصله بعد از ساخت این فیلم افسانه آه را کارگردانی نمود که این فیلم تا امروز جزو فلسفی ترین فیلم های تاریخ سینمای ایران به شمار می آید. از جمله آثار مهم و تاثیر گذار تهمینه میلانی در دهه هفتاد نیز می توان به فیلم های دیگه چه خبر، کاکادو، دو زن و نیمه پنهان اشاره داشت. میلانی تنها فیلمساز زن سینمای ایران بود که در اواخر دهه هفتاد به دلیل ساخت سیاسی ترین فیلم تاریخ سینمای ایران یعنی نیمه پنهان مدتی در زندان بود. میلانی در دهه هشتاد هم همچنان فیلمسازی مهم و استوار ماند و فیلم هایی همچون واکنش پنجم، زن زیادی، آتش بس، تسویه حساب و سوپر استار را کارگردانی نمود. برخی از فیلم های تهمینه میلانی همچون دو زن و نیمه پنهان با استقبال بسیار گسترده ای از سوی مخاطبان عام و خواص سینمای ایران روبرو گشت تا حدی که عده کثیری این دو فیلم را نقطه عطفی در کارنامه فیلمسازی تهمینه میلانی می دانند.

فریال بهزاد یکی دیگر از فیلمسازانی بود که اولین فیلم سینمایی خود با نام کاکلی را در سال 1368 کارگردانی نمود. بهزاد طی سال های بسیار کوتاهی توانست چندین فیلم دیگر مانند: دره شاپرک ها، مرد نامرئی، روزی که خواستگار آمد، شور زندگی و ... را نیز کارگردانی نماید، اما از اواسط دهه هفتاد بهزاد به سکوتی خود خواسته فرو رفت و تا سال ها مبادرت به ساخت هیچ فیلمی ننمود. بهزاد بعد از سال ها فیلم پرستوهای عاشق را در اواخر دهه هشتاد کارگردانی نمود که این فیلم در نوبت اکران سینماها قرار دارد و به زودی اکران خواهد شد. البته با توجه به داستان فیلم و انتخاب بازیگران آن از همین حالا می توان مطمئن بود که این فیلم بهزاد یکی از سخیف ترین فیلم های تاریخ سینمای ایران است!

زنده یاد تهمینه اردکانی یکی از این فیلمسازان بود که در سال 1368 توانست با ساخت فیلم گلبهار نام خود را به عنوان یکی از اولین کارگردانان زن سینمای ایران مطرح نماید. البته اردکانی یک سال پیش از آن توانسته بود لوح زرین بهترین فیلم تجربی را برای ساخت فیلم بچه های بالاچلی از جشنواره فیلم فجر دریافت دارد.

مهستی بدیعی نیز یکی دیگر از کارگردانان زن سینمای ایران بود که از اوایل دهه پنجاه توانسته بود برای تلویزیون ملی آن زمان چندین فیلم را کارگردانی نماید. بدیعی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در اوایل دهه هفتاد با ساخت فیلم حسنک توانست نام خود را به عنوان یکی از کارگردانان زن سینمای ایران ثبت نماید. بدیعی در سال 1374 فیلم طالع سعد را کارگردانی نمود که این فیلم تا حدودی توانست سر و صدای زیادی را به پا کند اما با همه این تفاسیر بدیعی به نوعی بعد از ساخت این فیلم از سینمای ایران بایکوت شد و دیگر هرگز مبادرت به ساخت فیلم نکرد. شایعات زیادی در مورد اختلافات بدیعی با یکی از تهیه کنندگان نام آشنای سینمای ایران به گوش می رسید.

 

**********

دهه هفتاد شمسی شاید بدترین دوران برای ورود فیلمسازان زن به دنیای سینما بود، چرا که در این دهه حتی یک فیلمساز جدید هم نتوانسته به دنیای حرفه ای فیلمسازی راه پیدا کند. از این رو دهه هفتاد را می توان تنها برای بازیگران زن سینمای ایران دهه ای همراه با موفقیت به شمار آورد، در این دهه با بازتر شدن شرایط فرهنگی و سیاسی فیلمسازان زیادی مبادرت به ساخت فیلم هایی با مضامین جدید نمودند که شاید تا قبل از آن ورود به این گونه مضامین جزو خط قرمز ها به شمار می آمد. از این رو بسیاری از بازیگران جدید الورود و همچنین قدیمی سینما توانستند توانایی های خود در عرصه بازیگری را در این دهه به رخ سینمای ایران بکشند.

سه زن. ساخته منیژه حکمتدر دهه هشتاد هم آن چنان که باید فیلمسازان زن نتوانستند وارد عرصه سینما شوند. طی این دهه تنها چند فیلمساز از جمله انسیه شاه حسینی، مونا زندی حقیقی، شالیزه عارف پور، پریسا بخت آور، منیژه حکمت  و مریم میلانی توانستند به جرگه فیلمسازان حرفه ای سینمای ایران بپیوندند که تمامی آن ها به غیر از انسیه شاه حسینی  و منیژه حکمت تنها توانستند یک فیلم حرفه ای را کارگردانی نمایند.

مونا زندی حقیقی با فیلم عصر جمعه توانست نظرات مثبت زیادی را به سوی خود جلب نماید که توقیف بیش از پنج ساله فیلم اش باعث شد که وی از فیلمسازی برای سینما دل زده شود.

شالیزه عارف پور نیز در این سال ها توانست فیلم حیران را کارگردانی نماید که این فیلم نیز با استقبال نسبتاً خوب منتقدان سینمای ایران مواجه شد.

پریسا بخت آور هم کمدی دایره زنگی را با کمک همسرش اصغر فرهادی کارگردانی نمود که این فیلم به یکی از پر فروش ترین فیلم های تاریخ سینمای ایران نیز بدل گردید، اما بنا به دلایلی بخت آور ترجیح داد هم چنان که از عرصه سریال سازی برای تلویزیون دوری گزیده از عرصه سینما هم دوری گزیند.

مریم میلانی نیز به تازگی و بعد از سال ها منشی گری صحنه در سینما فیلم کاغذ خروس نشان را کارگردانی نمود که این فیلم در بیست و پنجمین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان در اصفهان به نمایش درآمد. در این میان شاید تنها انسیه شاه حسینی بود که توانست دو فیلم نسبتاً تأمل برانگیز شب به خیر فرمانده و پنالتی را کارگردانی نماید. منیژه حکمت هم در سال 1380 فیلم جنجالی زندان زنان را کارگردانی نمود و بعد از آن تا سال ها در مقام کارگردان پشت دوربین نرفت و سال ها بعد فیلم سه زن را ساخت که البته فیلم دوم وی با توفیق زیادی همراه نگشت. حکمت طی این سال ها به عنوان سرمایه گذار و تهیه کننده در تولید بسیاری از فیلم های سینمایی از جمله فیلم صداها و پوپک و مش ماشااله مشارکت نمود.

این ها همه نتایج فیلمسازی زنان در یک دهه سینمای ایران را در برمی گیرد که با یک قیاس ساده می توان به این نتیجه رسید که زنان سینماگر ایران نسبت به دو دهه قبل افت محسوس و چشمگیری را تجربه می نمایند که دلیل این افت هنوز مشخص نیست!

در یک جمع بندی کلی می توان به این نتیجه رسید که در دهه شصت شمسی سینمای ایران قابلیت آن را داشت تا تعداد نسبتاً قابل قبولی فیلمساز زن را بپذیرد. در دهه هفتاد این مهم با افت بسیار چشمگیری مواجه شده و ورود زنان فیلمساز به عرصه فیلمسازی حرفه ای به صفر می رسد و در دهه هشتاد هم با این که چندین زن فیلمساز در سینمای حرفه ای مبادرت به ساخت فیلم می نمایند اما با این حال تنها دو زن فیلمساز می توانند بیش از یک اثر را تولید نمایند.

 

**********

سی امین جشنواره بین المللی فیلم فجر در حالی از راه می رسد که هیچ یک از کارگردانان نامی زن سینمای ایران که طی سال های اخیر با ساخت فیلم های خود سر و صدای زیادی در جشنواره های پیشین به پا کرده بودند هیچ فیلمی برای نمایش در آن ندارند. شاید سی امین جشنواره بین المللی فیلم فجر از این جهت در نوع خود بی نظیر باشد که نه در بخش فیلم های مسابقه سینمای ایران (سودای سیمرغ) و نه در بخش فیلم های خارج از مسابقه، نام هیچ یک از فیلمسازان زن سینمای ایران به چشم نمی خورد. تنها در بخش مسابقه فیلم های اول جشنواره نام یک فیلمساز زن دیده می شود، مانلی شجاعی فرد که فیلم میگرن را کارگردانی نموده است.

عدم حضور فیلمسازان شاخص زن سینمای ایران زنگ خطری جدی برای سینمای ایران است چرا که تا کنون در هیچ یک از دوره های پیشین جشنواره فیلم فجر چنین اتفاقی نیفتاده است و همیشه فیلمسازان زن با فیلم های خود سر و صدای زیادی را در جشنواره به پا کرده اند.

تهمینه میلانی که طی سال های اخیر به طور میانگین سالی یک فیلم برای نمایش در جشنواره داشت، امسال هیچ فیلمی در جشنواره ندارد. میلانی در جشنواره بیست و نهم با فیلم یکی از ما دو نفر، در جشنواره بیست و هشتم با فیلم تسویه حساب در جشنواره بیست و هفتم با فیلم سوپر استار در جشنواره بیست و سوم با فیلم زن زیادی و.... حضور چشمگیری در دوره های محتلف جشنواره فیلم فجر داشت.

پوران درخشنده در جشنواره بیست و هشتم با فیلم خواب های دنباله دار و در سایر دوران های مختلف جشنواره حضوری چشمگیر را تجربه می کرد.

رخشان بنی اعتماد نیز سال ها است که فیلمی در جشنواره فجر ندارد.

این مهم روند نزولی و فرسایشی فیلمسازان زن در سینمای ایران را نشان می دهد. گویی برخی سیاست های غلط مسئولین باعث شده تا فیلمسازان زن عطای فیلمسازی را به لقایش ببخشایند، هرچند که تب و تاب فیلمسازی و کلاً عالم سینما این روزها دامان همه را در جامعه گرفته است و گواه این ماجرا هم خیل عظیم هنرجویانی است که به کلاس های آزاد فیلمسازی مراجعه می کنند و دانشجویانی که در دانشگاه های متعدد و مختلف به عشق فیلمساز شدن سال های عمر خود را به هدر می دهند، اما گویی روند فیلمسازی حرفه ای برای زنان سینماگر با مشکلی جدی و اساسی روبرو شده است.

نیکی کریمی سر صحنه سوت پایانیکی دیگر از نکات قابل تأمل فیلمسازان زن در دهه هشتاد کشیده شدن تعدادی از بازیگران زن سینمای ایران به سمت فیلمسازی بود. نیکی کریمی و ماهایا پطروسیان از جمله بازیگرانی بودند که طی این دهه کمتر به عنوان بازیگر در فیلمی ظاهر شدند و بیشتر به سمت کارگردانی گرایش پیدا کردند. نیکی کریمی که طی این دهه چند فیلم بلند سینمایی از جمله: سوت پایان، روایت و یک شب را کارگردانی کرد که البته هیچ یک از آنان به توفیق دست نیافت. ماهایا پطروسیان نیز طی این مدت فیلم کوتاهی با نام یه روز قشنگ برفی را با همکاری امیر توده روستا کارگردانی نمود که این فیلم توانست جایزه ای را از یکی از جشنواره های خارجی از آن خود نماید. این مهم نشان از آن دارد که باید طی سال های اخیر دیگر توقع حضور زنان سینماگر حرفه ای در سینمای ایران را نداشته باشیم و شاهد حضور عده ای باشیم که به زعم خود خویشتن را فیلمساز می پندارند در صورتی که از کمترین سواد و دانش سینمایی در این زمینه بی بهره اند!

شاید سینمای ایران تنها می تواند به این مهم افتخار کند که تعدادی بازیگر زن قدرتمند را طی این 30 سال پرورش داده است، بازیگرانی همچون لیلا حاتمی، هدیه تهرانی، ویشکا آسایش، مهناز افشار، میترا حجار، هانیه توسلی، پانته آ بهرام، نگار جواهریان، هنگامه قاضیانی، ماهایا پطروسیان، ساره بیات و امثال بازیگرانی این چنین.

هرچند که در این جا برای رفع شبهه خوانندگان باید اعلام کرد که اصلاً چیزی به عنوان بازیگری در سینمای ایران هیچ گاه مفهوم حقیقی نداشته چرا که طی این 30 سال هیچ گاه مشاهده نشده که بازیگران دانش آموخته بتوانند در سینمای ایران جایی برای حضور داشته باشند و سینما تنها جولانگاه بازیگران تجربی شده است. با این وجود در زمینه بازیگری زنان در جشنواره سی ام فیلم فجر چهره های شاخصی وجود دارند که شاید بتوانند در این دوره از جشنواره سر و صدای زیادی به پا کنند.

مهناز افشار امسال با سه فیلم مهم برف روی کاج ها، پل چوبی و یک عاشقانه ساده در بخش مسابقه حضور دارد.

ویشکا آسایش نیز که سال گذشته سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را برای بازی در فیلم ورود آقایان ممنوع از آن خود نموده بود امسال با دو فیلم رضا هرگز نمی خوابد و برف روی کاج ها حضوری چشمگیر در جشنواره سی ام خواهد داشت. لیلا حاتمی هم امسال با دو فیلم نارنجی پوش و پله آخر در جشنواره خواهد بود. همچنین مریلا زارعی، نیکی کریمی، شقایق فراهانی نیز به عنوان بازیگران مطرح سال های اخیر سینمای ایران هر کدام دو فیلم در بخش مسابقه سینمای ایران این دوره از جشنواره حضور دارند...

امید است ماحصل و نتیجه این دوره از جشنواره فیلم فجر باعث رونق بیشتری در زمینه فیلمسازی زنان نیز بگردد.

 

 

رضا منتظری

 


 تاريخ ارسال: 1390/11/10
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>محمد درجواب منتقد :

دوست کوچک تازه سینما دیده اقای به اصطلاح منتقد ایزن اشتاین یا ایزنشتین یا ایز ن ا ش ت ای ن فرقی نداره چون اسم اصلی که روسی است حالا چه تور به فارسی ترجمه اش کنی در مورد بقیه حرفات هم که معلومه تو هم اتراکسیون وغیره رو نمی دونی چیه یه چیزایی حفظ کردی حالا اشکال نداره خوب تو هم باید یه چیزی بگی دیگه اگه دوست داری با سینما اشنا شی من سال هایی که اینجا نبودم یه مجموعه ی خیلی خوب کتاب خوندم و جمع اوری کردم که برای مبتدی هاش رو میتونم بهت معرفی کنم راستی خیلی دوست داری مثل اینکه بهت بگن منتقد ها از اسمت معلومه فکر کنم برات کافیه یه مدت با این ها گیج بخور فقط حیف شاید جوابتو نبینم اگه دیدم حتما جوابتو میدم

0+0-

شنبه 15 بهمن 1390



>>>روح الله:

آخه برادر آقای منتظری اینجا داره از همه سینماگرای زن میگه چی کار داره به بزرگی و کوچیکی کارگردانان؟

0+0-

جمعه 14 بهمن 1390



>>>مسعود:

ممنونم خیلی مقاله خوبی بود

0+0-

پنجشنبه 13 بهمن 1390



>>>منتقد در پاسخ به محمد:

شرط میبندم تو از اون جوجه نویسنده هایی هستی که غوره نشدن میخوان مویز بشن! اول که معلومه خودت هم چیزی از این اسمها نمیدونی چون اگه واقعا میشناختی میدونستی "ایزنا شتاین" درست نیست و "ایزنشتین" درسته! و تازه اون بیچاره چیزی به اسم "اتراکسیون" نداره! بلکه درباره مونتاژ صاحب نظریه است. آندره بازن هم چیزی به اسم "اسطوره ی تام" نداره! بلکه یک "تئوری واقعگرایی" داره. در ضمن بچه جون تئوریسین "نظریه" صادر میکنه نه اسطوره! گذشته از همه اینا چیزایی که گفتی هیچ ربطی به بررسی وضعیت سینماگران زن ایرانی در سی سال گذشته نداره. و اگر عقده صحبت کردن از کریستین متز داری باید بدونی صحبت از او هیچ منافاتی با بحث استاد منتظری نداره بلکه میتونه به موازات اون مطرح بشه . در ضمن اینو بدون ... ببین کی اینو بهت گفتم تاریخشو یادداشت کن: یه روزی رضا منتظری راجر ایبرت منتقدای ایرانی میشه.0

0+0-

پنجشنبه 13 بهمن 1390



>>>محمد:

اخه دانا تهمینه میلانی کارگردان بزرگه (وبقیه کسایی که نوشتی)!!!! حالا از خودت سوال میپرسم چه قدر از اتراکسیون ایزناشتاین میدونی اسطوره ی تام سینمای بازن چیه نشانه شناسی کریستین متز قائل به تحقیق یا سوال و... تو این جور چیزا رو می دونی و اونجا نشستی ونقد می نویسی یا نه خدایی جات اونجا ست یه خرده با خودت رو راست باش

0+0-

پنجشنبه 13 بهمن 1390



>>>رسول:

رقم بر خود به نادانی کشیدی/ که نسوان را به صحبت برگزیدی

0+0-

چهارشنبه 12 بهمن 1390



>>>جاوید:

عالی بود، مثل همیشه

0+0-

چهارشنبه 12 بهمن 1390



>>>پاسخ به سعیده:

دوست عزیز شما می توانید با معرفی خیلی کوتاهی از مقاله در چند خط، به اصل آن لینک بدهید

0+0-

چهارشنبه 12 بهمن 1390



>>>سعیده:

با سپاس بابت ارزیاببی تان در باب زنان سینماگر مان. سالهاست که در سرزمین ما به زن با بغض نگاه می شود و زنانی که در جامعه چهره ای شناخته شده می یابند و با خودسالاری شایسته ستایش شان به خلق و گسترش فرهنگ یا علم شان می پردازند، آماج مستقیم این نگاه دبشمنانه بوده و هستند... و دگمه اصلی را که شما مشخص کردید:"گویی برخی سیاست های غلط مسئولین باعث شده تا فیلمسازان زن عطای فیلمسازی را به لقایش ببخشایند،...". خوشبختانه توانمندان را باکی از پیشداوران بغض آلود نیست، چه مرد و چه زن. .. آیا نشر این مقالات در فیسبوک هم خلاف اساسنامه "پرده سینما"ست؟

0+0-

چهارشنبه 12 بهمن 1390



>>>یوگی:

تهمینه میلانی معرکست!بهترین و جریان سازترین کارگردان زن بعد از انقلاب است

0+0-

چهارشنبه 12 بهمن 1390



>>>یک زن سینماگر:

درود بر رضا منتظری درود بر پرده سینما

0+0-

سه‌شنبه 11 بهمن 1390



>>>محمد:

تحقیق جامع و مفصلی بود، ای کاش کمی بیشتر به بازیگران زن و یا دست اندرکارانی میپرداختید که کمتر شناخته شده اند افرادی مثل منشیان صحنه و یا عکاسان و فیلمنامه نویسان

0+0-

سه‌شنبه 11 بهمن 1390



>>>منتقد کبیر:

به عقیده من زنان امروزه به توفیقات زیادی هم دست پیدا کرده اند معلوم نیست چرا شما اینگونه از زنان حمایت کردید مسلم بدانید آن زنانی که نتوانستند در کارشان موفق شوند تنها به دلیل عدم استعداد و دانش کافی و نداشتن مهارت شان بوده است، مهستی بدیعی را کسی بایکوت نکرد او خودش بایکوت شد تهمینه میلانی بیماری عصبی دارد و تمامی مردان را موجوداتی پلید میداند و میخواهد خرخره آن ها را بجود، منیژه حکت جز شعارهای توخالی حرفی برای گفتن ندارد و دوران بقیه شان هم به سر رسیده است بیخود نمیخواهد قلمتان را فرسوده فرموده و در مورد اینان مطلبی بنویسید به عقیده من اصلا زن رو چه به سینما؟

0+0-

سه‌شنبه 11 بهمن 1390



>>>شقایق:

مقاله بسیار خوبی بود آقای منتظری عزیز واقعا خسته نباشید سپاس از این که به زنان اهمیت میدهید آن هم در روزگاری که زن هیچ اهمیتی ندارد براستی که زنان چه زجرها و مشقاتی را در این سینما متحمل شده اند و هیچکس آن ها را ارج ننهاد، مقاله فوق العاده تان نوید بخش خوبی بود برای روزهای پر بار جشنواره سی ام که امیدوارم پرده سینما مثل سالیان قبل در طول این جشنواره هم با همت شما بدرخشد

0+0-

سه‌شنبه 11 بهمن 1390



>>>فرزین:

حالا بدهکارم شدیم!

0+0-

دوشنبه 10 بهمن 1390



>>>امیر:

یعنی چه؟ مگر سینما زن و مرد داره؟ هرکی بتونه فیلم میسازه هرکی نتونه نمیساز؟ این تقسیم بندی ها یعنی چه؟

0+0-

دوشنبه 10 بهمن 1390



>>>روشنا:

فوق العاده بو آقای منتظری چه عجب بالاخره یک مرد پیدا شد در این سینما تا کمی از آزار و اذیت هایی که روی زنان انجام میشود سخن بگوید

0+0-

دوشنبه 10 بهمن 1390




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.