پرده سینما

من فمنیست نیستم؛ نگاهی به وضعیت اجتماعی زنان در سه فیلم سی امین جشنواره فجر

علیرضا انتظاری

 

 

 

 

 

 

 

 

نگاهی به وضعیت اجتماعی زنان، از نگاه فیلمسازان سی امین جشنواره فیلم فجر، با نگاهی کوتاه بر فیلمهای میگرن، برف روی کاج ها و من همسرش هستم

 

 

نیکی کریمی در «من همسرش هستم»شاید هنوز قضاوت در این مورد خاص زود باشد اما هرچه هست نمی توانم خوشحالی خودم را از نگاه هشداردهنده و عمیق سه فیلمساز نسبت به مسئله زن در جشنواره سی ام فیلم فجر نادیده بگیرم. هرچند در این دوره از جشنواره شاهد حضور فیلم های بی رمقی بودیم و اغلب با تصاویری سرهم بندی شده مواجه شدیم که به عنوان «فیلم» به خوردمان دادند و گاه تنها هدف شان دادن شعارهای مختلف بود، اما در عین حال برخی از کارگردانان همچون مانلی شجاعی فرد با فیلم میگرن، مصطفی شایسته با فیلم من همسرش هستم و پیمان معادی با فیلم برف روی کاج ها به عنوان سه فیلمسازی که هر یک اولین فیلم شان را در جشنواره سی ام به نمایش گذاشته اند کمی امید را در دلمان زنده کردند که نسل جدید فیلمسازان سینمای ایران با دیدگاهی تازه و هشداردهنده نسبت به مقوله «زن» وارد این عرصه شده اند.

وجه اشتراکی که میان این سه فیلم وجود دارد این است که مضمون محوری آنها مسائل زنان و دغدغه های زنانه است. هر سه فیلم این امتیاز را دارند که به علت پرداخت صحیح کاگردان، حقیقی، باور پذیر، قابل درک و البته هشدار دهنده به نظر می رسند. در نتیجه ی همین پرداخت صحیح، به شکلی پذیرفتنی زندگی اجتماعی بخشی از زنان طبقه متوسط شهری را به نمایش گذاشته اند.

جشنواره امسال، در امتداد مضمون گسترش یافته ی چند سال اخیر فیلم های مختلفی با مضمون خیانت و متلاشی شدن خانواده ها، و مسائل و آسیب های اجتماعی زنان داشت. تلقی من این است که تمرکز روی این موضوع چیز بدی نیست، چرا که تصور می کنم این نوع نگاه به همراه آسیب شناسی اجتماعی که در کنار آن می تواند وجود داشته باشد می تواند آگاهی جامعه و به خصوص نسل جوان را ارتقا دهد.

شاید جالب ترین نکته در این فیلم ها این باشد که در عین حال که مسائل زنان را محور خود قرار داده اند، فاقد نگاه «فمینیست»ی به نظر می رسند. در این میان برف روی کاج ها ساخته پیمان معادی داستان زندگی زنی را به تصویر می کشد که شوهر مسن اش به وی خیانت کرده است. زن به طور اتفاقی با پسری جوان آشنا می شود و با او به کنسرت می رود. مرد که به ایران باز گشته است از زن می خواهد که او را به دلیل رفتار گذشته اش عفو نماید اما زن به او اعلام می کند که با پسری به کنسرت رفته و بعد از سال ها دلش لرزیده است!

مهنار افشار و صابر ابر در برف روی کاج هااین شاید برای اولین باری است که در سینمای پس از انقلاب داستانی از خیانت روایت می شود که در آن زن هم به شکلی روحی به همسرش خیانت می کند! تماشاگر با این زن همذات پنداری می کند و این همذات پنداری به دلیل شخصیت پردازی های دقیق فیلمنامه است. فیلم پر از لحظه های زنانه دلپذیری است که تا امروز نمونه آن را در هیچ یک از فیلم های ایرانی ندیده ایم. داستان فیلم بر خلاف داستان هایی که پیش از این در فیلم های دیگر شاهد آن بوده ایم بسیار بکر و ناب است و به نوعی نه به یک زوج، که با نگاه استعاری فیلمنامه نویس کلیت جامعه این روزها را در بر می گیرد می پردازد. «رویا» به عنوان شخصیت اصلی فیلم برف روی کاج ها بر خلاف سایر زنانی که فیلمسازان سینمای ایران تا امروز به تصویر کشیده اند زنی است که با وجود آن که می داند همسرش به وی خیانت کرده است تلاش می کند تا به زندگی خود ادامه می دهد. ناامیدی «رویا» بر خلاف نا امیدی سایر زنان دردکشیده و خیانت دیده ای است که تا امروز در فیلم های ایرانی به تصویر کشیده شده است. «رویا» زنی است که مانند اغلب زنان ایرانی با گذشت و مهربان است و در انتهای فیلم به همسر سالمندش که به وی خیانت ورزیده است اجازه آن را می دهد که برای بازسازی خرابی که در زندگی شان به وجود آمده است گامی اساسی بردارد اما با این حال با شهامت بسیار به وی ابراز می کند که در طول دورانی که همسرش ایران نبوده دل او در لحظه بیرون رفتم با پسری جوان لرزیده است!

مهم ترین نکته ای که شخصیت «رویا» را با سایر زنانی که پیش از این در فیلم های سینمای ایران دیده ایم متمایز می سازد آن است که او هیچگاه تعادل و آرامش روحی خود را از دست نمی دهد و حاضر نیست عزت نفس خود را به خاطر وجود مردی خیانت پیشه زیر پا بگذارد. «رویا» با وجود آن که در کنار همسایگانی کنجکاو زندگی می کند که مدام در حال سرک کشیدن و فضولی در زندگانی اش هستند کار زشت همسرش را رو نمی کند. «رویا» به استقلال مالی می اندیشد و به همین خاطر یک تنه به جنگ با زندگی بر می خیزد و برای امرار معاش به تدریس پیانو می پردازد. او زنی است تنها و دردمند که دردهایش درونی است و هیچگاه وجهه بیرونی پیدا نمی کند. بازی بی نظیر مهناز افشار در این نقش نیز به باورپذیری آن کمک شایانی نموده است. این تصویری که از یک زن خیانت دیده ایرانی در برف روی کاج ها دیده می شود بسیار جذاب و قابل تأمل است و جای تحسین و تشویق دارد.

هنگامه قاضیانی و رضا کیانیان در «میگرن»از سوی دیگر در فیلم میگرن دغدغه های زنانه ای وجود دارد که زبان حال بسیاری از زنان طبقه متوسط شهری است. در میگرن ما با زنانی مواجه هستیم که با وجود آن که از لحاظ سنی و فرهنگی با هم هیچ گونه تشابهی ندارند، هریک در تنهایی خود به سر می برند و این تنهایی است که آن ها را به هم متصل می کند.

یکی دیگر از نقاط اشتراک این زنان با یکدیگر عدم وجود مرد واقعی در زندگی آنان است! در نمونه اول در زندگی زن تحصیلکرده (با بازی هنگامه قاضیانی) که هیچ مردی وجود ندارد و هیچ اشاره ای نمی شود که آیا زن از همسرش جدا شده است و یا همسرش دچار سانحه ای شده یا نه. در نمونه دوم هم مردی بی کار و بی عار (با بازی افشین هاشمی) را می بینیم که حاضر نیست هیچ یک از مسئولیت های زندگی را به دوش بکشد و به نوعی سربار و وبال گردن مادر پیر (با بازی سهیلا رضوی) و مادربزرگ اش (با بازی گوهر خیراندیش) است و مانند تمامی جوانان دغدغه آن را دارد تا خود را در دل دختری جا کند. در نمونه سوم هم مردی (با بازی مهران احمدی) نشان داده می شود که زن خود (با بازی پانته آ بهرام) را احمق فرض می کند و حاضر است با بی فکری هرچه تمام تر به دنیای پر زرق و برق غرب مهاجرت کند در صورتی که کوچکترین اطلاع و دانشی در این زمینه ندارد.

شجاعی فرد در میگرن قصه نسل های مختلف زنان را روایت می کند، از زنی که دو فرزند دارد و شوهرش یکی از بی مسئولیت ترین مردهایی است که می تواند وجود داشته باشد، تا زنی تنها و دردکشیده و تحصیلکرده که با دخترک نوجوان اش به تنهایی زندگی می کند و یا حاج خانم و مادر پیرش که برای گذران زندگی به سبزی پاک کنی اشتغال دارند.

نکته مهمی که در فیلم میگرن وجود دارد این است که هریک از این زنان بر خلاف آن که در زندگی خود تظاهر به خوشبختی می کنند با مشکلات زیادی عجین و درگیر هستند و هریک در سیاهی عمیقی فرو رفته اند. نگاه شجاعی فرد به عنوان فیلمساز این بوده که جامعه باعث زوال و نابودی این زنان شده که برای هریک از آنان آسیب هایی به وجود آورده است. زن تحصیلکرده که به وسواس شدیدی مبتلا است و این مرض را در وجود دخترک کوچک 9 ساله اش هم نهادینه کرده و یا خستگی مفرط و عدم اعصابی آرام برای زن میانسالی که با تنها فرزندش و مادر پیرش زندگی می کند. و یا عدم تعادل روحی و روانی مناسب برای زن دیگری که شوهرش هیچ حرف شنوی از او ندارد. نکته جالب فیلم میگرن آن است که با این که در زندگی هر یک از این زنان تضادهای گوناگون اجتماعی وجود دارد اما با این حال تمامی زنان در نهایت به یک اجماع شخصیتی می رسند. شجاعی فرد نتیجه گیری بی نظیری در مورد مردان دارد و آن این است که حضور مردانی که قرار است تنها نام «مرد» را با خود به یدک بکشند و جز دردسر چیزی برای همسر و فرزندان و خانواده شان نداشته باشند بهتر است که از زندگی زنان حذف شود!

میگرن دردنامه بخشی از زنان ایرانی است که سالیان سال زیر یوغ فشارها، آزارها و اذیت های جنس به ظاهر قوی مرد بوده اند و دردهای زیادی را در این راه متحمل شده اند. نمونه عینی این قضیه در مورد دخترک 9 ساله عینیت یافته است که همزمان با جشن تکلیف بدون هرگونه توضیح و علتی او را از مراوده با پسران هم سن و سال خودش منع نموده اند به نوعی که این دخترک باعث بیماری شدید روحی و حتی شب ادراری می شود و از پسر برای خود غولی می سازد و با دیدن آن بر خود می لرزد.

میگرن در جشنواره سی ام پدیده ای محسوب می شود که زنی فیلمساز آن را با عجین کردن واقعیت های زندگی ساخته است. آسیب های مختلف اجتماعی در رابطه با زنان و مردان به خوبی در این فیلم تعریف و تفسیر شده است.

نیکی کریمی در «من همسرش هستم»من همسرش هستم ساخته مصطفی شایسته نیز یکی دیگر از فیلم هایی است که به خوبی مسائل و دغدغه های مربوط به زنان را به تصویر کشیده است. هرچند که در من همسرش هستم زن ایرانی همان زن مظلوم و دردمندی معرفی شده که در مواجهه با خیانت همسرش تنها به قهر کردن و فرار از خانه و یا به نوعی فریفتن شوهرش متوسل می شود اما با این حال تفاوت های نگاهی که در این میانه وجود دارد تا حدودی این فیلم را از سایر فیلم های با موضوع خیانت متمایز می سازد.

من همسرش هستم داستان زنی را روایت می کند که مطمئن است همسرش به او خیانت می کند. زن تصمیم می گیرد برای آن که لج شوهرش را دربیاورد طوری وانمود کند که او نیز با مرد دیگری در ارتباط است و در نهایت این سوء تفاهم برای تماشاگر برطرف می شود!

اولین فیلم مصطفی شایسته نشان از آن دارد که وی در حال جستجوی نگاهی ظریف و زنانه بوده است اما به دلیل عدم پرداخت درست در فیلمنامه به این مهم دست پیدا نکرده است. نکته مهمی که در من همسرش هستم وجود دارد این است که مخاطب در لحظاتی به این باور می رسد که مانند فیلم برف روی کاج ها با زنی همراه است که زیرکانه در حال خیانت به همسرش است اما در نهایت متوجه می شویم که زن برای جذب همسرش دست به چنین کاری زده است.

فیلم من همسرش هستم تا حدودی بی منطق تر از فیلم های زنانه دیگر این دوره از جشنواره به پایان می رسد و در نهایت مخاطب گنگ می ماند که چرا و به چه دلیل زن همسر خیانت پیشه اش را می بخشد و به خانه اش باز می گردد، این بی منطقی در فیلمنامه این فیلم باعث شده گاهاً فیلم به مرز سقوط کشانیده شود اما با این حال به ورطه ابتذال و نشان دادن زن ایرانی در پرتگاه منجر نمی شود.

تصور می کنم این سه فیلم با پرداخت و دیدگاه متمایزی که در خود دارند نه تنها از نظر ساختار بلکه از نظر مضمون و شکل پرداخت اتفاق جدیدی در سینمای ایران هستند. هدف من در این مقاله اشاره هایی کلی به مضمون هر سه فیلم به بهانه نمایش آنها در جشنواره فجر بود. بحث تفصیلی درباره هر سه فیلم را به فرصت اکران آنها موکول می کنم.

 

رضا منتظری

                  


 تاريخ ارسال: 1390/12/3
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>ژن آزاده:

درود بر شرفت مرد! درود بر شرفت که چنین مردانه از حقوق زنانی دفاع میکنی که مردان به آن ها بها و اهمیتی نمیدهند . زن ایرانی مظهر قدرت سمبل استقامت و مایه شرف و اعتبار ایران زمین است و برخی ابلهان بر این باورند که چنین نیست... پاینده باشی

1+0-

دوشنبه 8 اسفند 1390



>>>رضا خان:

اهوراکی حرف دل منو زدی! ولی هر کی 4 تا زن اختیار کنه رسما باید سرشو بذاره زمین بمیره!! این روزها گرفتن زن دوم تنفری رو ایجاد میکنه که بعیده قتل عمد درستش کنه!

0+0-

جمعه 5 اسفند 1390



>>>اهوارکی:

حدس می زنم که این آقای منتظری ازدواج نکرده اند. در این صورت بایست به ایشان گفت که صدای دُهُل از دور خوش است. اگر پس از ازدواج باز هم در حمایت از حقوق زنان «مقاله» نوشتید، می توانم شما را صادق و ایثارگر بخوانم. توضیحاً اینکه زنان امروزی با تمامیت خواهی خود چیزی از حقوق مردان باقی نگذاشته اند که آ ن را به رضایت شوهر یا به جبر مال خود نکرده باشند. مسئله تعدد زوجات نیز از همین مقولات است. در ادیان الهی تعدد زوجات حق مسلّم مرد است (بجز مسیحیت که پولس کذاب آن را نهی کرد. و او شخصی بود که ازدواج را هم منع می کرد و آ ن را شیطانی می پنداشت، در حالیکه خود با زنان بسیار رابطه داشت. این تضاد شخصیتی او در فصول هفتم و نهم از نامۀ اول پولس به قرنتیان هویدا است). تعدد زوجات چندین حکمت دارد که یکی از آنها درمان کنندۀ نشوز زنانی است که تمکین نمی کنند. امام خمینی (ره) در فصل نکاح از کتاب تحریر الوسیله در بخش «شروط باطل ضمن عقد» نوشته است: «اگر زن شرط کند که مرد بعد از ازدواج با او، همسر دوم اختیار نکند این شرط باطل است و عقد آنها صحیح است. زیرا این از حقوق مسلّم مرد است که به کسی دیگر واگذار نمی شود.» خیلی ها این حقیقت را تاکنون نشنیده و نمی دانند. اکنون خیلی از فیلمسازان در ترویج عقاید فمنیست ها که بنده آنها را انبیاء کذبه می نامم فیلم می سازند، اما کسی حاضر نیست برای تبلیغ حکمت های خداوند و معارف انبیاء حقیقی فیلم بسازد. (البته خداوند به هر کسی اذن نخواهد داد که هر مبلغی را در ترویج دین او صرف کند، چنانکه فرمود: ما کنتُ مُتَّخذَ المُضِلّین عَضُداً ـ من از گمراهان مساعدت نمی گیرم). واقعاً دورۀ آخر الزمان شده است؛ حکمت خدا را جهالت پنداشته اند و قی کرده ها و اوهام فمنیست ها را درّ و گوهر. نتیجۀ این خانواده های زن سالار که متأسفانه با وقاحت روز افزون زنان ایرانی رو به تزاید است تربیت دخترانی است وقیح و پسرانی زن صفت که اخلاق و مرام و حتی صدایشان زنانه است. حیرت انگیز است که در میان کشورهای مسلمان خاورمیانه تنها ما به این وضع دچاریم. آیا کسی نمی خواهد در این خصوص پایان نامه بگیرد و تحقیق کند؟

0+0-

جمعه 5 اسفند 1390



>>>جاوید:

برف روی کاج ها رو موقع جشنواره تو سینما فرهنگ دیدم فیلم فوق العاده بو و از لحاظ مضمونی کار نویی در سینمای ایران به حساب می آمد ای کاش نقد این فیلم را مینوشتید متاسفانه فیلم میگرن و من همسرش هستم را ندیدم و به همین دلیل در رابطه با مطلب شما نظر خاصی نمیتونم بدم

0+0-

پنجشنبه 4 اسفند 1390



>>>شقایق:

بسیار عالی بود مثل همیشه لذت بردم از بینش و قلم تان

0+0-

چهارشنبه 3 اسفند 1390



>>>یک زن سینماگر:

نگاه شما به مقوله زنان جای تقدیر و سپاس دارد امیدوارم همچنان به راه خود ادامه دهید متاسفانه من نتوانستم فیلم های این دوره را تماشا کنم البته تعاریف زیادی از فیلم میگرن و برف روی کاج ها که شما هم به آن اشاره کرده اید شنیده ام و حتما در اولین فرصت آنها را خواهم دید در نهایت باز هم سپاس خودم را نثار قلم پرتوان شما منتقد گرانقدر مینمایم.

0+0-

چهارشنبه 3 اسفند 1390




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.