پرده سینما

گفتگو با حجت قاسم زاده اصل؛ در حاشیه برگزاری جشنواره فیلم های ویدیویی

علیرضا انتظاری









حجت قاسم زاده اصل سال ها است که به عنوان فیلمنامه نویس و کارگردان در سینما و تلویزیون ایران فعالیت می کند. در آیین افتتاحیه نخستین دوره برگزاری جشنواره فیلم های ویدیویی از وی به خاطر یک عمر تلاش هنری تجلیل به عمل آمد. قاسم زاده اصل در روزهای برگزاری نخستین دوره جشنواره فیلم های ویدیویی دقایقی میهمان ما در غرفه «سایت پرده سینما» شد و به سوألات متعدد ما در زمینه های گوناگون پاسخ داد. حجت قاسم زاده اصل در غرفه سایت پرده سینما

-نظرتان در مورد تفکیک و جداسازی این جشنواره از جشنواره فیلم فجر چیست؟ آیا این امر می تواند باعث ایجاد انگیزه در فیلم سازان شود تا دیگر ما شاهد فیلم های سخیف در بخش ویدیویی نباشیم؟

-جدا شدن این جشنواره تصمیم بسیار هوشمندانه ای بود. حضور فیلم های ویدیویی در کنار فیلم های سینمایی بی تعریف بود، در آن زمانی که این تصمیم برای توام بودن گرفته شد وضعیت تولید و سطح کیفی و کمی فیلم های ویدئویی مثل امروز نبود، در آن زمان تنها وجه خوبش بها دادن و ارزش گذاشتن به فیلم های  ویدئویی بود اما اکنون عاقلانه ترین و درست ترین تصمیم تفکیک این دو از هم است، ما در سینمایی کار می کنیم که دو سوم فیلم هایش در واقع تله فیلم هستند و هنوز در فکر و زبان خیلی ها این تصور عوامانه را که فیلم سینمایی یعنی نگاتیو،  می شنویم و می بینیم! و باید اتفاق هایی مثل این جشنواره بیفتد تا بگوییم سینما یعنی نوع نگاه و پنجره خاصی که کارگردان از آن به دنیا نگاه می کند و ای بسا نگاتیو هایی که صرف افکار پوچ شده اند و چه بسیارند فیلم های خوبی که به طریق دیجیتال ضبط شده اند! و ناگفته نماند که این جنگی نابرابر بود که سازندگان فیلم های ویدئویی از آن سر بلند بیرون آمدند! آن طرف میلیون ها پول بود و زمان فراخ و بهترین عوامل فنی و این طرف کم پولی و زمان کم و... زمان بسیار باید طی می شد تا برسیم به این جشنواره و بگوییم که اختلافی وجود ندارد اما ما مختلفیم! در جواب بخش دوم سوال راجع به فیلم های سخیف در بخش ویدیویی باید بگویم تعداد فیلم های سخیف در بخش سینمای کشور هم کم نبوده اند! افسوس که فیلمسازی بازی گران قیمتی است، کاش فیلمسازی بازی گرانی نبود و می شد یک فیلم را چند بار و چند نفر بسازند تا می دیدیم که به چند فیلم تازه می رسیم... آنچه باعث سخیف بودن آثار می شود بسیار وابسته به عوامل بیرونی ست و... بگذریم!

-نظرتان در مورد جشنواره های متنوع که سالانه در کشور ما برگزار می شوند چه می باشد ؟ آیا وجود این جشنواره ها می تواند فیلم سازان را به سمت ساختن فیلم های شاخص سوق دهد؟

-به نظر من این سوال درست نیست. من فیلمسازی را نمی شناسم که برای جشنواره فیلم بسازد. با سوالتان موافق نیستم و اصلاً قرار نیست فیلمسازان برای جشنواره ها فیلم بسازند مگر اینکه خود جشنواره سفارش بدهد و هزینه هایش را هم تقبل کند! ما کارمان فیلم ساختن است، در واقع قصه گفتن است و نیاز به قصه گفتن نیازی درونی است تا بیرونی... من سعی می کنم قصه ای را خوب تعریف کنم و اگر موفق شوم خیلی خوشحال می شوم. قرار است ما فیلم بسازیم و داستان بگوییم، همین. خیلی فیلم ها را می توانیم اسم ببریم که نه جشنواره ها پسندیده اند و نه گاها در زمان اکران مردم پسندیده اند و باید زمانی طی می شد که تبدیل به فیلم نوستالژیک آدم ها گردند... خود فیلم باید خوب باشد، باید انگیزه سازندگانش درست باشد، باید در پروسه ای انسانی تولید شوند... حال با سیاست این جشنواره و آن جشنواره هم سو باشند یا نه، داستان دیگری ست... برگزاری جشنواره خیلی مفید و درست است اما من کسی را ندیدم که برای جشنواره فیلم بسازد و فیلم خوبی هم بسازد. فیلم هم مثل هر اثر هنری، باید بازتابی صادقانه از افکار سازنده اش باشد و وجهی شخصی داشته باشد اگرنه که به چند ده متری هنر هم نزدیک نمی شود!

 حجت قاسم زاده اصل در غرفه سایت پرده سینما

-به نظر شما این جشنواره چه تأثیری می تواند در روند فیلم سازی داشته باشند؟

-ارزیابی را در روند باید انجام داد. تأثیرات این جشنواره در تداوم است و تأثیراتش را در دوره های بعدی باید دید. این جشنواره تا به امروز الان خیلی خوب برگزار شده  و بازتاب های خوبی داشته و در مسیر سلامتی هم  راه رفته و این ها بسیار حسن بزرگی هستند اما ثمراتش در دوره های آینده معلوم خواهد شد و  بگویم که من بسیار به این جشنواره فیلم های ویدئویی خوشبین هستم.

- در روزهای برگزاری جشنواره من با خیلی از فیلم سازان مصاحبه کرده ام و خیلی از آنها اظهار داشته اند که هدفشان از ساخت فیلم ارسال آن به جشنواره است. به نظر شما این فیلم سازها با توجه به وجود این جشنواره چه پیشرفتی در عملکردشان خواهد بود؟

-چقدر دلگیر! احتمالا این دوستان زمان بسیار زیادی تلاش کرده اند تا موفق شوند فیلمشان را بسازند و اکنون باید آکنده از خستگی باشند که هدف شان را ارسال فیلم به جشنواره بدانند! و حدس می زنم فیلمی نساخته اند که دوست داشتند بسازند بلکه فیلمی را ساخته اند که شرایط ساختش فراهم شده و اکنون امیدوار هستند با حضور در جشنواره اسم خود را به عنوان کارگردان تثبیت کنند. هدف فیلم ساختن دعوت آدم ها ست به دیدن نگره کارگردان به موضوعی خاص... باور کنید ساختن هیچ فیلمی آسان نیست، برای فیلم تنهایی هشت ماه بعد از اتمام فیلمنامه من رفتم و آمدم و جلسه گذاشتیم و بحث کردیم و تقریبا تمامی اعضای شورای فیلمنامه با ساخت این فیلم مخالف بودند!  و در نهایت با حسن اعتماد دو تن از مدیران و با یک تعهد دو صفحه ای از سکانس هایی که نباید بگیرم کار را شروع کردیم و همه سکانس ها را هم گرفتیم البته! و این جنگ سر تمام فیلمنامه ها تکرار شده است. من خسته نمی شوم چرا که به فیلمنامه ام ایمان دارم. فیلمی ساختم که یک سال و نیم پخش نشد به خاطر عداوت های شخصی و زمانی که پخش شد پربیننده ترین فیلم در همان سال شد... اگر کسی هدفش صرفا جشنواره است از من انتظار تعریف برای این اشخاص نداشته باشید چون من هدف خودم را دارم و برای مخاطب فیلم می سازم نه برای جشنواره و صدالبته که جشنواره هم می تواند جزو مخاطبین باشد اما  موقع ساختن فیلم به جشنواره فکر نمی کنم و سعی می کنم تمام وقت و انرژی خودم و گروهم را صرف بهتر شدن فیلم بکنم چرا که فیلم خوب دیده خواهد شد و تمامی جوایز تمامی جشنواره ها هم فیلمی متوسط را به فیلمی دلخواه تبدیل نخواهد کرد.

-آیا تا کنون فیلم های این جشنواره را مشاهده کرده اید، ارزیابیتان از فیلم ها چگونه بود؟

-فیلم ها را خیلی اندک دیدم، می شود جواب ندهم؟! وارد نقد نمی خواهم بشوم، چیزی که ما گرفتارش شده ایم کلیشه و روایت های آشنا است  چیزی که تمامی فیلم هایمان محتاجش هستند آشنازدایی و کلیشه زدایی ست. شخصا مخالفتی با کلیشه ها ندارم چرا که معتقدم کلیشه بخشی از حقیقت را با خود دارد که کلیشه شده است! اما این روزها تمامی فیلم ها آکنده شده از تصاویر آشنا، به طور مثال در فیلم های ما اتاق مریض همیشه انتهای راهرو دست راست است، همیشه کسی بی اجازه وارد اتاق مدیر می شود و منشی می گوید، آقای رئیس من بهشون گفتم اما گوش نکردند! همیشه خانه پدری پایین شهر است و حیاتی دارد و حوضی و گل شمعدانی، همیشه مادرها از سر سجاده بلند شده و تلفن را جواب می دهد همیشه کسی وارد اتاق می شود و آن دیگری می گوید، نمی خواستی در بزنی! همیشه زن ها از حالت تهوع می فهمند باردار شده اند و تست بارداری که اصلا بی معنی ست و... همیشه و همیشه... هنوز باور نکرده ایم که با تلفن صحبت کردن خودش یک عمل نمایشی است و لازم نیست با سبزی پاک کردن توام بشود! این تصاویر آشنا و بسیاری دیگر که شما بهتر از من سراغ دارید فضای فیلم هایمان را در تنگنا قرار داده... این ها قلاب های آشنایی هستند که فیلم های ما اسیرشان شده اند، اگر به عنوان نقد که نه، نگاهی کلی، این پاسخ قانع کننده است ازش بگذریم!

-می خواهم بگویم ای کاش همه ما وقتی قرار است کاری انجام بدهیم به خودمان بگوییم که باید به روشی انجام بدیم که تا حالا کسی انجام نداده است و دنبال آن تازگی و طراوتی باشیم که هم بیننده را مجذوب کند و هم مانع شود که انتهای داستان و آدم ها را حدس بزند! از نظر من تمامی کارگردان های دنیا فقط در دو چیز با هم تفاوت دارند: اول، دوربین را کجا می گذارند، دوم، کی کات می دهند و خوب همین دو نکته بسیار مهم هستند، انتخاب جای دوربین بیانگر نگاه و زاویه خاص و منظر زیبایی شناختی کارگردان است که صرفا متعلق به خود اوست و این که کی فرمان کات می دهد بستگی تام دارد به درک و شناخت و باور کارگردان از مقوله مهم ریتم و تمپو... ببینید، تعداد حروف الفبای زبان فارسی 32 حرف است  و تمامی گنجینه ادبیات فارسی با همین 32 حرف ساخته شده و خیلی اشتباه بزرگی است که ما به دنبال خلق یک حرف جدید باشیم، ما موظفیم دنبال آن زیبایی بگردیم که در چهارچوب همین 32 حرف اتفاق می افتد و تا حالا کسی به این شکل بیانش نکرده است. فیلم سازی نیز الفبای خود را دارد، این حرف که مثلا کارگردانی بگوید تمامی پلان های فیلم من حرکتی بوده اند همانقدر پوچ و بی معنی است که کارگردانی بگوید تمامی پلان های من فیکس بوده اند! این همان تلاش یاوه است برای خلق حرف جدید. مثل آن شاعری که عمری تلف کند که مثلا غزلی بسراید از حروف بی نقطه البفای فارسی! شاید موفق هم بشود اما قول می دهم شعر زیبایی نخواهد شد!

(البته شما هم می دانید و من هم که ساده ترین راه رسیدن به ساختار، تکرار است و این موضوع بحث ما نیست) به نظر من بسیاری از تلاش ها از همان ابتدا بیهوده هستند چون مبتنی بر دانش نیستند و بر جهل سوار شده اند.  هرکس در جای خود باید سعی کند قدمی جلوتر بیاید و کارش را درست انجام دهد. این افسانه ها راجع به روابط و پارتی و آشنا و... خیلی باور ندارم و یا باور دارم اما مطمئنم عمرشان  یک یا دو فیلم است، مگر می شود با شعور و درک بیننده و مخاطب بازی کرد و بازی را هم تا ابد ادامه داد؟! بچه ی تهیه کننده می توانند بازیگر، عکاس، دستیار، مجری طرح و  یا مدیر تولید شود اما فیلمنامه نویس و کارگردان نمی تواند بشود، مگر اینکه دانش و سواد داشته باشد. من به همه کسانی که ابراز علاقه برای ورود به به عرصه فیلمسازی می کنند توصیه می کنم هر شب یک فیلم ببینند، هر شب چند صفحه بنویسند و بدون آنکه چند صفحه کتاب بخوانند، نخوابند حتی اگر در شرف موت باشند!حجت قاسم زاده اصل

-در نخستین جشنواره فیلم های ویدیویی تهران از شما تجلیل شد، سوالی کلیشه ای دارم. چه حسی از این تجلیل داشتید؟

-در تمام سال های گذشته خیلی وقت ها نادیده گرفته شدم و ناراحت نشدم (مثل دوره اول جشنواره فیلم های تلویزیونی که تنهایی در شش رشته کاندید بود و چهار جایزه اصلی را هم گرفت اما هیچ اشاره ای به فیلمنامه نویس و کارگردانش نشد انگار که فیلم در خلا و خود به خود ساخته شده بود!) به خودم گفتم کار تو فیلم ساختنه و همین قدر که موفق می شوی فیلم هایی را که دوست داری بسازی باید خوشحال باشی! واقعیتش من یا سر کار هستم یا در خانه، و بین این دو هیچ جای دیگر نیستم. نه اهل مهمانی هستم و نه اهل گعده...  زندگی کاری من در فاصله فیلم ساختن و آماده شدن برای ساختن فیلم بعدی سپری می شود. در زندگی غیر کاری هم ترجیح می دهم اوقاتم با خانواده ام بگذرد و بسیار هم خوش می گذرد. غیر از این یا کتاب می خوانم یا فیلم می بینم یا مشغول نوشتن هستم و منتظر تایید و تشویق نیستم واقعا... البته وقتی کسی یا کسانی از کار من راضی باشند و بپسندند حتما بسیار خوشحال می شوم... در مورد این تقدیر، ضمن ابراز مراتب قدرشناسی ام به متولیان جشنواره، دو حس مختلف داشتم؛ اول اینکه فکر کردم پیر شده ام یا دارم پیر می شوم!  اما حس دوم بعد از خواندن متن تقدیر به سراغم آمد... خوشحال بودم و هستم که به خاطر مجموعه فیلم هایم مورد تقدیر قرار گرفتم  و خوشحالم که این به خاطر یک فیلم نیست... در کشور ما و در خیلی جاهای دیگر دنیا، خیلی وقت ها فیلمسازها یا فقط یک فیلم می سازند و یا یک فیلم را بارها  می سازند! من خوشحالم که جزو اینها نبوده ام!

-کار جدیدی را در دست تولید دارید؟

-در حال ساخت فراهم آوری یک سریال هستم که در واقع مینی سریال است. سریال های پنج قسمتی که در طول یک هفته، از شنبه تا چهارشنبه پخش می شوند و جمعه ها نیز خلاصه ای از کل داستان سریال پخش می شود. این نوع سریال در ایران برای اولین بار است که تولید می شود و برای تلویزیون ایران یک کار خاص قلمداد می شود. اگر شرایطی که من برای این سریال مناسب می دانم مهیا شود ادعایی که می توانم بکنم این است که سریال سازی در ایران به قبل و بعد از این سریال تقسیم خواهد شد. اکثر سریال های ما زمان های مرده بسیاری دارند. آفت سریال های ما الان زمان های مرده و بی کارکرد است و قصه هایمان دچار لاغری مفرط هستند، هر قسمت از این سریال ها را می توان در یک جمله تعریف کرد!  سریال های پنج قسمتی که ما می خواهیم بسازیم داستان های خاصی دارند. تا به این جای کار انرژی بسیاری گذاشته ام ... گروه بسیار خوبی هم جمع شده اند و تا زمانی که همه چیز آماده نباشد کار را شروع نخواهم کرد. همه چیز آماده در وهله اول یعنی فیلمنامه ی خوب... اگر من فیلمنامه فیلم هایی که ساخته ام به شما نشان بدهم حیرت خواهید کرد چرا که شبیه فیلمنامه ای است که از روی فیلم پیاده شده نه فیلمنامه ای که از رویش فیلم ساخته شده! با فیلمنامه آماده سر صحنه می روم و دقیقا همان فیلمنامه را اجرا می کنیم و این شاید راز کوچک من باشد؛ همه چیز اول روی کاغذ باید دقیقا معلوم باشد!


 تاريخ ارسال: 1391/4/3
کلید واژه‌ها:

فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.