پرده سینما

از دلاوری و جانبازی تا اکشن و حادثه پردازی؛ آسیب شناسی سینمای دفاع مقدس

علیرضا انتظاری









آسیب شناسی سینمای دفاع مقدس در ایران به بهانه برگزاری دوازدهمین جشنواره فیلم مقاومت

جنگ تحمیلی که از اواسط سال 1359 توسط دشمنان انقلاب و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بر ملت ایران تحمیل شد و طی سال های متمادی موجب جانفشانی ها و از خودگذشتگی های ملت بزرگ ایران گردید باعث به وجود آوردن گونه ای نوین از سینما با عنوان « سینمای دفاع مقدس » در کشورمان شد. جشنواره فیلم مقاومت

 

ژانر دفاع مقدس تنها ژانری است که در سال های پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی در سینمای ایران به وجود آمده و طی سالیان گذشته با ساخت فیلم های درخشانی تجلی یافته است. جشنواره فیلم مقاومت که اینک در آستانه برگزاری دوازدهمین دوره آن هستیم بی شک در رشد و تجلی فیلم های مرتبط با دفاع مقدس و انقلاب اسلامی بی تآثیر نبوده است.

سینمای جنگ و دفاع مقدس  در ایران به دو دسته زمان جنگ و پس از جنگ تقسیم می شود که در هر دو دسته آن تعداد زیادی فیلم های بلند و کوتاه ساخته شده که برخی از آن ها در جشنواره های داخلی و خارجی نیز بسیار خوش درخشیده اند.

طی این سال ها فیلمسازان زیادی در سینمای ایران به عنوان یک سینماگر مولف مبادرت به ساخت فیلم های  داستانی جنگ و هشت سال دفاع مقدس نموده اند که از میان آن ها افرادی همچون: ابراهیم حاتمی کیا، زنده یاد رسول ملاقلی پور، کمال تبریزی، احمدرضا درویش و غیره زبانزد خاص و عام هستند و بهترین فیلم های داستانی هشت سال دفاع مقدس را به سینمای ایران ارزانی داشته اند. همچنین در حوزه مستند سازی جنگ نیز از همان روزهای آغازین جنگ تا کنون فیلمسازان زیادی از آماتور گرفته تا حرفه ای مبادرت به ساخت فیلم نموده اند که در این میان جایگاه شهید سید مرتضی آوینی فراموش نشدنی است. اما سوآلی که در اینجا به وجود می آید این که چرا در حوزه سینمای جنگی تنها تعداد اندکی فیلمساز توانسته اند فیلم های شاخص و ارزشمند تولید نماید و گوشه ای از حقایق جنگ را به تصویر بکشند؟ مگر سینمای دفاع مقدس به عنوان تنها گونه سینمای بومی و ملی ما نباید از تمامی گونه های سینمایی دیگر متمایز باشد و نگاه ویژه مخاطبان، سینماگران و مسئولین را به سوی خود معطوف نماید؟ چرا امروزه تنها از سینمای دفاع مقدس نامی و جشنواره ای با نام « جشنواره فیلم مقاومت » باقی مانده است؟ چرا تولیدات سینمای ارزشمند دفاع مقدس روز به روز چه از لحاظ ساختار و چه از لحاظ مضمون و محتوا تنزل پیدا کرده و هیچ کس به فریاد این سینما نمی رسد؟ مگر سینمای دفاع مقدس به عنوان یک سینمای ملی نباید در دل تمامی مخاطبان سینمای ایران جایگاه ویژه ای داشته باشد، پس چرا این سینما بدین سان مهجور واقع شده است؟ شهید سید مرتضی آوینی

 

نکته ای که بسیار واضح و آشکار است این که سینمای پر افتخار دفاع مقدس امروزه جایگاه خود را میان مخاطبان سینما به کلی از دست داده است. این سینمای غنی و پربار که در دو دهه قبل و در ایام جنگ تحمیلی و سال های ابتدایی پس از آن بسیار فعال بود امروزه مانند محتضری در بستر مرگ افتاده است و اگر جشنواره فیلم مقاومت طی سال های اخیر برگزار نمی شد مسلماً از یادها و خاطره ها رفته بود.

سینمای دفاع مقدس از لحاظ موضوعی بسیار پربار است و مقتضیات اجتماعی و فرهنگی ایجاب می نماید که به این سینما توجه ویژه ای شود، اما متآسفانه نه تنها نگاه ویژه ای به مقوله فیلم های دفاع مقدس صورت نمی پذیرد بلکه همان نیم نگاه پیشین نیز تا حدودی از بین رفته و سینمای دفاع مقدس بسیار بی تحرک شده و مرتباً در حال درجا زدن است که این مهم نیاز به آسیب شناسی دارد.

یکی از دلایل مهم درجا زدن و یا عقبگرد سینمای دفاع مقدس نگاه مدیران دولتی و مسئولان سینمایی است که هیچیک نگاهی مشترک به این سینما نداشته اند و دیدگاه های بعضاً ضد و نقیض شان باعث گردیده تا این سینما دچار آسیب های جبران ناپذیر و جدی شود. اعمال سلیقه های متضاد مدیران سینمایی به سینمای دفاع مقدس باعث گردیده که این نوع سینما دچار سرگشتگی و حیرانی شود و راه خود را گم کند و این امر باعث شده تا طی سال های اخیر تعداد کثیری فیلم های نازل که بعضاً مقوله جنگ و دفاع مقدس را به سخره گرفته اند تولید و روانه پخش شوند.

دلایل عدم موفقیت سینمای دفاع مقدس در ایران تنها به همین جا محدود نمی شود بلکه عدم رعایت استانداردهای جهانی فیلم های جنگی در سینمای دفاع مقدس ایران، عدم درک کافی فیلمساز از دیدگاه مخاطبان ، عدم نگارش فیلمنامه های جنگی مبتنی بر واقعیت، عدم پرداختن به سوژه های بکر و ناب، هزینه های بالای تولید و امثالهم طی سالیان گذشته باعث تنزل سینمای دفاع مقدس شده اند.

متآسفانه طی سال های اخیر هیچ معناگذاری و معناپردازی در فیلم های دفاع مقدس دیده نمی شود، در صورتی که سینمای استاندارد جنگی می بایستی جهانشمول و فراگیر باشد.

سینمای جنگ نه تنها در ایران که در تمامی کشورهای دنیا مهم و تآثیرگذار است چرا که مانند آیینه ای حقایق جنگ های دنیا را برملا می کند و اصولاً برای مردمان هر کشور ارزشمند و قابل احترام است. پس باید بدانیم که سینمای جنگ در جهان هم به عنوان ژانری مستقل شناخته می شود، ژانری مستقل که نگاه های ویژه ای را به سوی خود جلب می نماید و از استاندارهای بین المللی نیز تبعیت می نماید، اما متآسفانه فیلمسازان سینمای ایران از هیچ قاعده استانداری برای ساخت فیلم هایشان پیروی نمی کنند و از لحاظ فرم و ساختار فیلم هایشان تفاوت های شگرفی با سینمای استاندارد جنگی جهان دارد که این امر مهم باعث شده نه تنها فیلم های جنگی سینمای ایران در جشنواره های بین المللی جایی برای عرضه نداشته باشند بلکه مخاطبان بومی ایران نیز که فیلم های شاخص و استاندارد جنگی جهان را دیده اند نتوانند با این فیلم ها ارتباط برقرار نمایند و این ژانر را به فراموشی سپارند. نمایی از فیلم نجات سرباز رایان

فهرست شیندلر و نجات سرباز رایان به کارگردانی استیون اسپیلبرگ، زندگی زیباست به کارگردانی روبرتو بنینی، پیانیست به کارگردانی رومن پولانسکی، جوخه به کارگردانی الیور استون و ده ها فیلم دیگر از جمله فیلم های شاخص سینمای جنگ در جهان هستند که هم مخاطبان عام را جذب نموده اند و هم توانسته اند در جشنواره های معتبر بین المللی جوایزی را از آن خود نمایند. این فیلم ها موفقیت شان را تنها مرهون فرم شناسی، مضمون و محتوای پربار و تلفیق اصول دراماتیک فیلمنامه شان بوده اند. همچنین عدم القاء دیدگاه های ایدئولوژیکی در این فیلم ها یکی از نکات مثبت شان می باشد. اما براستی در سینمای ایران تا کنون کدامیک از فیلم های جنگی توانسته اند در یادها جاودان بمانند و نظرات مثبت منتقدان و مخاطبان را به سوی خود جلب نمایند؟ متآسفانه باید پاسخ گفت که هیچیک از فیلم های جنگی سینمای ایران تا کنون نتوانسته اند به این مهم دست پیدا کنند و این امر در حالی اتفاق می افتد که سینمای ایران در زمینه فیلم های جنگی تولیدات زیادی داشته است، از برزخی ها به کارگردانی زنده یاد ایرج قادری گرفته که یکی از اولین تولیدات سینمایی پس از انقلاب در سینمای کشورمان محسوب می شود تا ضد گلوله به کارگردانی مصطفی کیایی که اکنون در سینماهای کشور در حال اکران است. حال باید به این مسئله دست یافت که چرا و به چه دلیل فیلم های جنگی سینمای ایران نتوانسته اند به جایگاه ویژه نزد مخاطبان سینما دست یابند؟

شاید اولین نکته ای که در اینجا به ذهن هر خواننده ای برسد این است که طی این سال ها سینمای جنگ و دفاع مقدس از لحاظ فنی و تکنیکی پیشرفت بسیار کمی داشته است، اما این همه ماجرا نیست! نکته ای که در اینجا بیش از هر مطلب دیگر حائز اهمیت است این که سینمای دفاع مقدس از لحاظ فرم و محتوا دچار پسرفت شده و یا مدام در حال درجا زدن بوده است.

سینمای جنگ و دفاع مقدس در ایران اگر نتوانسته پیشرفت داشته باشد به دلیل نقص ساختاری، عدم اندیشه کافی و آشنایی فیلمسازان با جنگ و دفاع مقدس، ضعف در فیلمنامه نویسی و شخصیت پردازی و علاقه مفرط فیلمنامه نویسان سینمای جنگ به قهرمان محوری و قهرمان پروری، کپی های دم دستی و ناشیانه از روی فیلم های معتبر سینمای جنگی جهان، تمایل تلفیق سینمای جنگ با سیاست های داخلی و خارجی روز، نداشتن مدیریت واحد در حوزه سینمای جنگ و دفاع مقدس و همچنین عدم دادن امکانات و اختیارات مکفی به فیلمسازان جوان و نوگرا بوده است.

حال در اینجا باید از خود سوآل کنیم سهم جشنواره فیلم مقاومت در این میان برای رشد و شکوفایی فیلم های جنگی و دفاع مقدس چه بوده است؟ جایگاه این جشنواره در زمینه رشد و اعتلای سینمای جنگی چه بوده و طی این سال ها چه خدماتی را به سینمای جنگ ارائه کرده است؟ دفاع مقدس

اصولاً جشنواره ای به بزرگی جشنواره فیلم مقاومت می تواند محرک خوبی برای تولید فیلم های شاخص در زمینه هشت سال دفاع مقدس باشد، جشنواره بین المللی فیلم مقاومت اگر کمی به سمت نو اندیشی و نوگرایی برود و بخش های جدیدی را به جشنواره اضافه کند می تواند تآثیری شگرف در جهت پیشرفت سینمای جنگ داشته باشد. این نکته مهم که شورای سیاست گذاری دوازدهمین جشنواره بین المللی فیلم مقاومت امسال بخش ویژه شهدای ترور را به بطن جشنواره اضافه نموده است یکی از نکات قابل تآمل این دوره از جشنواره به حساب می آید که جای قدردانی از سایر دست اندرکاران جشنواره را دارد.

از طرف دیگر جشنواره فیلم دفاع مقدس طی این سال ها با عدم پذیرش فیلم های سخیف و کم عمق و بی محتوا که تنها به اسم سینمای دفاع مقدس تولید می شوند توانسته تآثیر مثبتی بر روند کیفی فیلم های جنگی بگذارد، اما با این حال هنوز هم جای فیلم های خوب در سینمای جنگی ایران خالی است و باید سعی بر آن داشت تا با ایجاد نوگرایی در فیلم ها مخاطبان سینما با این گونه مهم سینمایی آشتی کنند. سوآلی که در ذهن هر شخصی به وجود می آید این که به چه صورتی می توان مخاطبان را دوباره با سینمای دفاع مقدس آشتی داد؟

تلفیق ژانرها با یکدیگر یکی از نکاتی است که می تواند تاثیر مثبتی بر سینمای دفاع مقدس داشته باشد به عنوان نمونه فیلم های کمدی که طی سال های اخیر در زمینه دفاع مقدس ساخته شده اند با اقبال عمومی گسترده ای مواجه گشته اند، هرچند که برخی از این فیلم ها مانند مجموعه اخراجی ها یکی از سخیف ترین و بی مایه ترین فیلم های تاریخ سینمای ایران هستند اما همان که توانسته اند توجه ویژه مخاطبان را به سینمای جنگی معطوف نمایند خود جای بسی تآمل دارد. مخاطب سینما به دنبال خلاقیت و نوآوری است و از تکرار مکررات و کلیشه ها سخت بیزار است، شوخی با شخصیت های اصلی سینمای جنگ می تواند تآثیر مثبتی روی مخاطبان سینمای جنگ داشته باشد که این مهم در تاریخ سینمای جهان نیز وجود عینی دارد.

مش ساخته رابرت آلتمن، دكتر استرنج لاو ساخته استنلي كوبريك و بازداشتگاه شماره 17 ساخته بیلی وایدلر از جمله آثار موفق سینمای کمدی - جنگی جهان هستند که توانسته اند مخاطبان زیادی را به سوی خود جذب نمایند.

اما با تمامی این تفاسیر سینمای انقلاب و دفاع مقدس از آسیب ها و اشکالات عدیده ای دیگری نیز رنج می برد. از جمله آن که کلیشه پردازی در سینمای دفاع مقدس طی سالیان گذشته باعث شده تا فیلمنامه های تقریباً یک شکل و به دور از هرگونه خلاقیت و نوآوری در زمینه دفاع مقدس به رشته تحریر درآمده و از طرف دیگر ضعف های بیش از حد تکنیکی و فنی به ویژه در زمینه جلوه های ویژه میدانی و کامپیوتری باعث شده تا فیلم های دفاع مقدس آن گونه که باید نتوانند جای خود را در میان مردم باز کنند. در یک نگاه ساده و دم دستی می توان به این مهم دست یافت که سینمای دفاع مقدس ایران از لحاظ فنی و هنری به گرد پای سینمای جنگی جهان هم نرسیده است. فیلم های دفاع مقدس ایران اغلب از ضعف های بی شماری رنج می برند که ابتدایی ترین فیلم های سینمایی نیز باید آن ها را رعایت نمایند. برخی از این فیلم ها حتی در حرکات ساده دوربین خود هم دچار اشکال هستند. میزانسن ها، قاب بندی ها و دکوپاژ های اغلب فیلم های جنگی سینمای ایران بسیار نابخردانه طراحی شده و اجرا می شوند و به همین دلیل مهم است که سینمای جنگی ایران را به هیچ عنوان نمی توان با سینمای جنگی دنیا قیاس نمود. نمایی از فیلم گیلانه

از سوی دیگر سینمای جنگ در اغلب کشورهای دنیا و از جمله ایران جنبه ای تبلیغاتی دارد چرا که در اکثر قریب به اتفاق فیلم های جنگی جهان سعی فیلمساز بر این مهم استوار است که پیام فیلم اش را صراحتاً و به دور از هرگونه پرده پوشی به مخاطبان خود القاء نماید. به همین دلیل است که در اغلب کشورهای دنیا سینمای جنگ در زمان جنگ بسیار متبلور می شود و اغلب فیلمسازان به ساخت فیلم های جنگی روی می آورند البته ناگفته نماند که به دلیل همان بار تبلیغاتی فیلم بدترین فیلم های جنگی در همان زمان ساخته می شوند. اگر نگاهی کوتاه و گذرا به سینمای جنگ و دفاع مقدس در کشور خودمان بیندازیم به سادگی خواهیم دریافت که تا پیش از انقلاب اسلامی ما سینمای جنگی در کشور نداشتیم و پس از شروع جنگ بود که به دلیل همان کارکرد تبلیغاتی و بعضاً مباحث روانشناختی و جامعه شناختی فیلمسازان مبادرت به ساخت فیلم های جنگی نمودند.

در سینمای ابتدایی جنگ ایران اغلب فیلم ها به دلیل شعار زدگی های بی شمار و پیام های گل درشت و بعضاً روایت ها و پیرنگ های فرا واقع گرایانه آن گونه که باید نتوانستند جای خود را در میان مردم باز کنند، اما سال ها بعد که فیلمسازان نگاه خود را از روی مسئله جنگ در خط مقدم جبهه ها برداشتند و کمی بیشتر به سمت و سوی حوادث و اتفاقات پس از جنگ رفتند و فیلم هایشان را بر اساس تبعات ناخوشایندی که پس از جنگ در جامعه شکل گرفته بود بردند ورق کمی برگشت و سینمای ایران شاهد تولید فیلم های درخشانی در این عرصه شد.

فیلم گیلانه به کارگردانی رخشان بنی اعتماد یکی از درخشان ترین فیلم های دفاع مقدس است که طی این سال ها به تولید رسیده است. این فیلم روایت زندگی پیرزنی روستایی را دارد که با مشقات فروان روزگار می گذراند و ناچار است فرزند جوان خود را که جانباز شده سرپرستی نماید. گیلانه یکی از همان فیلم هایی است که به دلیل فاصله گرفتن از زمان جنگ نگاه شعاری و تبلیغاتی را از خود زدوده و نگاهی واقعی تر به سینمای جنگ دارد، در این فیلم و یا فیلم های مشابهی همچون: از کرخه تا راین، بید مجنون، عروسی خوبان،  بیداری رویاها، میم مثل مادر، آژانس شیشه ای، هیوا، به نام پدر ، سیزده 59 و غیره دیگر خبری از دشمن خبیث و سنگدل بعثی و سرباز فداکار و دلاور ایرانی نیست، در این فیلم ها دیگر خبری از تقابل خیر و شر و خوبی و بدی و زشتی و زیبایی نمود پیدا نکرده و دیگر دیدگاه های ایدئولوژیکی پیش از آن از بین رفته است. نمایی از فیلم آژانس شیشه ای

در فیلم هایی که طی دهه اول و دوم پس از جنگ تحمیلی ساخته شده اند دیگر آن دیدگاه دم دستی و ساده انگارانه فیلم های دهه شصت وجود ندارد، آژانس شیشه ای به عنوان یکی از بهترین فیلم های جنگی سینمای ایران به زیبایی هرچه تمام تر فنا شدن ارزش های پاسداران و مبارزان هشت سال دفاع مقدس را نشان می دهد که به دلیل آن که کشور به سمت و سوی آزادی و مدرنیته پیش رفته ارزش های آن ها که برایش از جان و مال شان گذشته اند را به ضد ارزش تبدیل کرده و دیگر کسی کوچکترین اهمیتی به آن ها نمی دهد و یا هیوا به کارگردانی زنده یاد رسول ملاقلی پور حتی از برخی خط قرمزها نیز عبور کرده و سینمای دم دستی و شعار زده دهه شصت را به سخره می گیرد و فداکاران واقعی جنگ را حاشیه نشینان جنگ می داند که هیچ نام و نشانی از آن ها نیست، میم مثل مادر نیز که ملودرامی اجتماعی و جنگی است به تبعات ناشی از استفاده از سلاح های میکروبی و شیمیایی در جنگ می پردازد که در نسل ها بعد عوارض خود را متبلور ساخته است. نیم نگاهی ساده به این گونه فیلم ها نشان از آن دارد که فیلم هایی که پس از  دوران جنگ در ایران ساخته شده اند دیگر نشانی از شعارزدگی و تبلیغات و آن که بخواهند با توسل و دست اندازی به هر نکته واقعی و یا غیر واقعی احساسات، عواطف و هیجانات مخاطبان را برانگیزند ندارند و به جای رویکرد به احساسات و آرمان گرایی به رویکردهای آیینی و ملی نظر افکنده اند.

البته درست است که تمامی این فیلم ها در زیر مجموعه ای از سینمای جنگ با عنوان « سینمای تبعات جنگ » جای دارند اما شاید تنها سینمای جنگی که مبتنی بر واقعیات است و هیچ اصراری به مبالغه و توسل به هر وسیله ای ندارد همین سینما است. در فیلم هایی که در دهه شصت در مورد جنگ و دفاع مقدس ساخته می شدند فیلمسازان و فیلمنامه نویسان تنها سعی بر آن داشتند تا حقانیت سربازان ایرانی را به هر وسیله ممکن در فیلم ها به اثبات برسانند که این امر مهم باعث شد تا معدود فیلم های خوش ساخت دفاع مقدس در این دوران هم نتواند آن چنان که باید بدرخشد.

با یک نگاه کلی می توان به این امر دست یافت که در سینمای جنگی ایران تنها فیلم هایی موفق بوده اند که به هیچ عنوان قصد قهرمان پروری نداشته و از بطن جنگ دور بوده اند. این فیلم ها عموماً فیلم هایی خوش ساخت تر، ملموس تر و جذاب تر از سایر فیلم ها برای مخاطبان سینما بوده اند.

در همین اواخر فیلم ضعیف شور شیرین به کارگردانی جواد اردکانی روی پرده سینماهای کشور بود که به هیچ عنوان نتوانست انتظارات مخاطبان سینما را از یک فیلم امروزی در مورد هشت سال دفاع مقدس برآورده سازد و یا فیلم روزهای زندگی به کارگردانی پرویز شیخ طادی که در اوایل سال روی پرده سینماها رفت نیز به دلیل شعارزدگی های بی حد و حصر خود نتوانست انتظارات مخاطبان را برآورده سازد. نمایی از فیلم روزهای زندگی

مهم ترین نکته ای که در مورد سینمای مهجور مانده دفاع مقدس وجود دارد این است که فیلم های دفاع مقدس می بایستی با نگاهی نو و تازه به مقوله جنگ و هشت سال دفاع مقدس بپردازند، فیلمسازان دفاع مقدس باید از تخیلات، اغراق های بی حد و حصر و شعار زدگی و آرمان گرایی در فیلم هایشان دوری کنند و به سمت واقع گرایی در فیلم هایشان بروند.

در این میانه وظیفه سیاست گذاران و مسئولین و دست اندرکاران سینمای ایران به ویژه سینمای دفاع مقدس است که به فیلم های عقب مانده و متحجر دفاع مقدس بهایی ندهند و فیلمسازان این ژانر را به سمت مدرنیته گرایش دهند، متآسفانه نگاه مسئولین سینمای دفاع مقدس به این مسئله نگاه عمیق و محتوایی نیست و به همین جهت است که اغلب فیلمسازان نیز مبادرت به ساخت آثار بسیار پیش پا افتاده و نازل می نمایند، به دلیل آن که در مقوله سینمای دفاع مقدس هیچگونه نگاه کارشناسی صورت نمی گیرد اغلب فیلمسازان به سمت تولید فیلم هایی رفته اند که قصد مظلوم نمایی داشته اند و به همین جهت هم نتوانسته اند موفق عمل نمایند، حمایت مسئولین از این گونه فیلم ها نیز بزرگترین آسیب ها را به سینمای جنگ وارد آورده است. مظلوم نمایی و قهرمان پروری در فیلم های جنگی و دفاع مقدس ناقض این مسئله مهم نیست که بسیاری از فیلمسازان در این زمینه هم بسیار موفق عمل نموده اند به عنوان نمونه می توان به فیلم دوئل به کارگردانی احمدرضا درویش اشاره کرد که یکی از بهترین فیلم های جنگی تاریخ سینمای ایران است. تکنیک و واقع گرایی در فیلم دوئل همان قدر مهم است که قهرمان پروری! و همین امر مهم است که این فیلم را متمایز از سایر فیلم های هم محتوایش می نماید.

مسئله تکنیک یکی از مسائل مهمی است که متآسفانه اغلب فیلم های جنگی سینمای ایران از آن کمترین بهره ای نبرده اند اما با این حال بوده اند بسیاری از فیلم ها که با صرف هزینه های هنگفت میلیاردی نیز نتوانسته اند فیلمی جنگی درخور سینمای ایران بسازند چرا که هیچ اندیشه و تفکری پشت ساخت این فیلم ها وجود نداشته و اغلب فیلمسازان تنها برای شرکت فیلم شان در جشنواره فیلم مقاومت و یا سایر جشنواره ها و یا حتی حمایت های وسیع دولتی از این گونه فیلم ها مبادرت به ساخت فیلم های جنگی نموده اند.

پرداختن فیلمسازان دفاع مقدس به داستان های واقعی از جنگ نیز می تواند در اعتلای این سینما بسیار موثر باشد، فیلمسازان دفاع مقدس بایستی کمی از هیجانات و درگیری ها و اکشن ها دوری گزینند و به سمت و سوی واقع گرایی پیش بروند.

در یک کلام کلی مبحث دفاع مقدس مبحثی است که نه دیروز و امروز بلکه تا فردا و فرداهای دیگر نیز می تواند خیل مخاطبان را به سالن های سینما بکشاند، زیرا که جنگ بخشی از زندگی مردم ایران زمین شده است و درگیری ذاتی و فکری انسان ها با مقوله جنگ به هیچ عنوان تمام شدنی نیست.

فیلمسازان سینمای جنگ بایستی کمی از فرم های کلیشه ای سینمای جنگ دوری گزینند. متاسفانه مسئله تقلید و کلیشه و کلیشه پردازی همیشه در سینمای ایران وجود داشته است به عنوان نمونه در فیلم کمدی لیلی با من است که تا امروز نیز یکی از بهترین کمدی های جنگی سینمای ایران محسوب می شود داستان فردی روایت می شود که علیرغم میل اش به میدان جنگ کشیده شده و در آن جا با رشادت ها و دلیرمردی های خود افتخارات بزرگی به بار می آورد، همین داستان بعد از گذشت سال ها دستمایه فیلمی دیگر با عنوان ضد گلوله شده که داستان خود را خط به خط و مو به مو از فیلم تحسین شده لیلی با من است وام گرفته است.نمایی از فیلم ضد گلوله

و یا در مسئله فرم و محتوا می بایستی فیلمسازان سینمای جنگ ضمن حفظ فرم فیلم ها نگذارند که محتوای فیلم هایشان فدای فرم بشود.

اما نیم نگاهی ساده به فیلم هایی که احتمالاً در دوازدهمین جشنواره فیلم مقاومت به نمایش درخواهند آمد نشان از دارد که این دوره از جشنواره بسیار پربارتر از جشنواره های پیشین خواهد بود.

فیلم های سینمایی بزرگ مرد کوچک به کارگردانی صادق دقیقی که داستان زندگی شهید بهنام محمدی است، روزهای زندگی به کارگردانی پرویز شیخ طادی، سی و سه روز به کارگردانی جمال شورجه، راه نجات به کارگردانی راما قویدل، ریسمانی نزدیک تر از رگ به کارگردانی سید مسعود اطیابی، سیزده 59 به کارگردانی سامان سالور، ضد گلوله به کارگردانی مصطفی کیایی، رهاتر از دریا به کارگردانی حمید طالقانی، صدای پای من به کارگردانی مهرداد خوشبخت، شور شیرین به کارگردانی جواد اردکانی، پاریس تا پاریس به کارگردانی محمدحسین لطیفی، مصائب چارلی به کارگردانی علیرضا سعادت نیا، بیداری به کارگردانی فرزاد موتمن، ملکه به کارگردانی محمدعلی باشه آهنگر، بوسیدن روی ماه به کارگردانی همایون اسعدیان و غیره از جمله فیلم هایی هستند که احتمالاً در بخش اصلی دوازدهمین جشنواره فیلم مقاومت حضور خواهند داشت.

جشنواره بین المللی فیلم مقاومت که اینک در آستانه تولد دوازده سالگی خویش است طی سال های اخیر با شکوه و گستردگی خاصی در سراسر میهن اسلامی مان برپا می شود و طی این سال ها کمک شایانی کرده تا ژانر سینمایی دفاع مقدس رشد چشمگیری داشته باشد و نگاه های زیادی را به سمت خود معطوف نماید اما متآسفانه آن چنان که باید نتوانسته انتظارات را برآورده سازد و هنوز با نقطه اوج خود فاصله زیادی دارد. فیلم های دفاع مقدس در سینمای ما همواره دستخوش تغییرات و تحولات غیر منطقی بوده اند که این تغییرات و فراز و نشیب ها باعث گردیده تا این سینما لطمات جبران ناپذیری را تجربه نماید.

در نهایت این که جشنواره فیلم مقاومت طی این سال ها توانسته تاثیرات خوبی را در زمینه تولید فیلم های دفاع مقدس داشته باشد و چهره های هنری زیادی را در این زمینه به دنیای سینمای ایران معرفی نماید. امید است جشنواره بین المللی فیلم مقاومت که از لحاظ معنوی یکی از ارزشمندترین و ماندگارترین جشنواره های فیلم ملی میهن مان است بتواند در زمینه استعداد یابی و رشد و شکوفایی فیلم سازان نوگرا و متعهد به آرمان ها ملی ما گام بردارد.


 تاريخ ارسال: 1391/6/12
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>tina-p:

az jenab montazeri va site cinscreen entezar mire be ingone be estelah jashnvare ha tavajoh nakonan be aghide man ke dar shan site shoma nist ke bekhayn be in jashnvare ha bepardazin vaghean

0+0-

شنبه 25 شهريور 1391



>>>a.amini:

matlab ali va ghabel tavajihi bod kash in ro be aghayon ham neshon bedin ya begin bian bekhonan!

0+0-

شنبه 18 شهريور 1391



>>>سحر:

به نظر من متآسفانه سینمای ایران بر خلاف سینمای جهان عمل میکنه و کمترین توجهی رو به بخش های موضوعی سینما نداره و برای همینم هست که سینمای موضوعی در ایران به انزوا کشیده شده، مثل سینمای جنگ یا سینمای کودک، نمیدونم اگر نمیخوان به این سینما ها رونق بدن برای چی این همه دنبک و دستک به پا می کنن و جشنواره های بزرگ با بودجه های میلیاردی برپا میکنن بابا اول بیاین زیرسازی هاتون رو درست کنین بعد برین جشنواره برگزار کنین، به هر حال مطلب خیلی عالی بود ممنون از آقای منتظری و سایت پرده سینمای عزیز

0+0-

شنبه 18 شهريور 1391



>>>فرزاد:

مقاله بسیار عالی بود من که حسابی استفاده کردم دستتان درد نکند آقای منتظری برای سینمای کودک هم از این کارها بکنین

0+0-

جمعه 17 شهريور 1391



>>>بهروز میلانی فر:

مقاله مفصل و جالبی بود خسته نباشید

0+0-

پنجشنبه 16 شهريور 1391



>>>یه نفر:

شما ؟؟؟؟

0+0-

پنجشنبه 16 شهريور 1391



>>>دو نفر:

کمی ادب داشته باش آقای یه فنر. تو مگر در کدام سیاره زندگی می کنی وطن فروش؟!

0+0-

چهارشنبه 15 شهريوž



>>>یه نفر:

چی شده افتادیه به پاچه خواری جشنواره ها؟!!!

0+0-

سه‌شنبه 14 شهريور 1391



>>>آبكار:

ضمن تاييد نظرات آقاي منتظري به دونكته مهم ديگرنيز بايد اشاره كرد 1 - كمبود امكانات و تجهيزات لازم درايران بعنوان مثال حدود نيم ساعت اول فيلم سيزده پنجاه ونه آقاي سالور شايد تنهافيلمي باشدكه توانسته تاحدودي جنگ را بصورت واقعي نشان دهد وتماشاگررابرصندلي ميخكوب كند 2- وجود خط قرمزهاي بعضآ سليقه اي كه باعث شده تهيه كنندگان وكارگردانان سراغ مضمون دفاهع مقدس نروند. به نظرمن فيلمهاي دوئل ، باشو ، ليلي بامن است ، كيميا و سيزده پنجاه ونه آژانس شيشه اي وموج مرده دراين زمينه بهتر عمل كرده اند وهركدام گوشه اي ازابعاد جنگ رابه نمايش گذاشته اند . موفق باشيد.

0+0-

سه‌شنبه 14 شهريور 1391



>>>جاوید:

با این که هیچ علاقه ای به جنگ و فیلمای جنگی ندارم اما مطلب فوق العاده بود خسته نباشین

1+0-

سه‌شنبه 14 شهريور 1391



>>>Kamal:

Matlab khobi bod

1+0-

دوشنبه 13 شهريور 1391



>>>راستين:

تو ايران فقط حاتمي كيا حرف اول رو تو سينماي جنگ ميزنه كه اونم اينقدر زجرش دادن كه ديگه حاضر نيست فيلم بسازه مگه ميشه ما از سينماي جنگ حرف بزنيم و شاهكاري مثل روبان قرمز رو يادمون بره؟

0+1-

دوشنبه 13 شهريور 1391



>>>matin:

chand nokte: 1- aval inke titr matlabeton kheili bahal bod 2- dovom inke site cinscreen binazire va sevom inke az inke mibinam intor faal shodid bestar khoshhalam man be onvan ye daneshjoye honar ashegh site shoma hastam va matalebesh ro donbal mikonam omidvaram movafagh bashin

0+1-

دوشنبه 13 شهريور 1391



>>>samira:

به نظر من اينكه شما بياين و بخواين فيلماي جنگي سينماي ايران رو با فيلمايي مثل ليست شيندلر و نجات سرباز رايان مقايسه كنيد از پايه و بنيان غلط و اشتباهه شما گويا اصلا به بضاعت محدود و اندك فيلماي سينماي ايران توجهي ندارين آخه هاليوود كجا و ما كجا، بايد كمي منطقي تر و عاقلانه تر به قضايا نگاه كنيد به نظر من ما فيلماي خيلي خوبي در زمينه دفاع مقدس داريم نمونه بارزش سيزده59 كه واقعا شاهكار بود در كل مطلب خوبي بود فقط من از قياس هاتون خيلي بدم اومد

1+0-

دوشنبه 13 شهريور 1391



>>>منتقد كبير:

مطلب بسيار جامعي بود و معلوم بود كه حسابي روش تحقيق شده سپاس فراوان از سايت پرده سينما

3+0-

دوشنبه 13 شهريور 1391



>>>شقايق:

مطلب بسيار فوق العاده اي بود با اين كه به سينماي جنگ هيچوقت علالقه نداشتم اما با اشتياق مطلبتون رو خوندم. در ضمن از اينكه به زيبايي هرچه تمام تر فيلم سخيف اخراجي ها رو كوبيده بوديد لذت بردم. سينماي جنگ تو ايران به نظرم يه سينماي تمام شده است خدا بيامرزه ملاقلي پور رو كه بهترين فيلم هاي جنگي ايران رو ميساخت كه مرد و ابراهيم حاتمي كيا هم كه كلا حال و هواش عوض شد به عقيده من مابقي كسايي هم كه فيلم جنگي ميسازن براي لانسه شدنشون در سينما اين كار رو انجام ميدن والا هيچ عرقي به جنگ ندارن

1+0-

دوشنبه 13 شهريور 1391



>>>احمدرضا:

آخه دفاع مقدس هم شد ‍ژانر؟ ژانر من درآوردي لابد! بهتره بگيد سينماي جنگ نه دفاع مقدس بده بهتون ميخندن آقاي منتظري

1+1-

دوشنبه 13 شهريور 1391




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.