پرده سینما

اصغر فرهادی در کن: با عوض شدن جغرافیای فیلم هایم هویت و جغرافیای من عوض نمی شود

سمیه قاضی زاده

 

 

 

 

 

 

 

 

 

اصغر فرهادی در کن 2013اصغر فرهادی در نشست مطبوعاتی فیلم گذشته در کن گفت که عوض شدن جغرافیای فیلم هایش باعث نمی شود که هویت و جغرافیای او تغییر کند.

به گزارش خبر آنلاین نخستین نمایش فیلم گذشته آخرین فیلم اصغر فرهادی امروز در سالن بزرگ لومیر شهر کن انجام شد. سالن مملو از جمعیت بود و همچون اکثر فیلم ها جمعیت هوادارانی که دم در سالن اصلی به دنبال یک بلیت میهمان برای تماشای فیلم می گشتند بسیار.

 در کنفرانس خبری این فیلم که بلافاصله بعد از اکران اولین نمایشش در شصت و ششمین جشنوارهء فیلم برگزار شد ، فرهادی به همراه بازیگران فیلمش برنیس بژو، علی مصفا، طاهر رحیم، پولین برلت، همچنین دو بازیگر کودک فیلم و تهیه کنندهء " گذشته" الکساندر ماله گای حضور داشتند.

 در ابتدای این جلسه، و بعد از معرفی عوامل فیلم اولین سوال از سوی مجری برنامه در خصوص اینکه آیا از ابتدا قرار بوده که این فیلم در ایران ساخته شود یا خیر؟ مطرح شد. فرهادی در پاسخ به این سوال گفت:" از ابتدا قرار بود که این فیلم در خارج از ایران ساخته شود چرا که داستان مردی بود که ایران را ترک کرده و به خارج از ایران می آید بنابراین نمی شد که در ایران رخ بدهد و مثلاً شخصیت از شهری به شهر دیگر در ایران سفر کند. باید در خارج می بود. اما اینکه چرا در پاریس باید آن را می ساختم و مثلا در رم نه؟ سوالی است که جواب های زیادی برای آن وجود دارد."

او همچنین در پاسخ به سوالی دربارهء انتخاب خانه ای قدیمی به عنوان محل زندگی ماری و سمیر گفت:" من خانه ای در حومهء پاریس و بسیار نزدیک به ریل قطار می خواستم که کاملا قدیمی باشد. چون این دو فاکتور باعث می شدند که گذشته در فیلم حضور داشته باشد و همیشه قطار نشانه ای از گذشته است. عامدانه می خواستم خارج از پاریس باشیم چون نمی خواستم اسیر معماری پاریس شوم. یافتن چنین خانه ای مشکل بودو بسیار طول کشید اما در نهایت طراح صحنه ام توانست خانه ای را که نزدیک ریل قطار باشد پیدا کند و دقیقا همانی بود که می خواستم. من معتقدم که این تنها خانه در جهان است که این ویژگی ها را دارد. البته در شهر زیبا هم ریل قطار در نزدیکی خانه بود اما از این جنس که نشان دهندهء گذر زمان بود، نبود."

 پرسش بعدی از تمامی بازیگران فیلم دربارهء مسالهء زبان در فیلم و حضور مترجم در تمامی صحنه ها در کنار کارگردان بود. طاهر رحیم اولین بازیگری بود که در این زمینه پاسخ داد. او گفت:" شیوهء فرهادی بسیار خاص است و این اولین باری بود که در زندگی هنری من چنین اتفاقی می افتاد. با اینکه همه چیز در فیلم فرهادی از قبل با جزییات معلوم است اما در عین حال من احساس آزادی را در همان چارچوب داشتم. یکی از دلایلش این بود که ما قبل از فیلمبرداری زمان زیادی را با هم گذراندیم و مثل یک خانواده شده بودیم. "

اصغر فرهادی در کن شصت و پنجمبژو در این زمینه ادامه داد:" تمرین های ما دو ماه طول کشید و فیلمبرداری چهار ماه. بعد از مدتی صدای آرش (مترجم) برای ما همچون صدای فرهادی شده بود. به هر حال تمرین های زیادی که قبل از فیلمبرداری داشتیم باعث شده بود تا جلوی دوربین خیلی راحت تر عمل کنیم و آماده باشیم. انگار که برداشت پنجاهمی باشد که از ما جلوی دوربین گرفته می شود. من بارها گفته ام فرهادی همچون شخصی است که باله می نویسد و تمامی جزییات را در آن لحاظ می کند."

پایولین برلت بازیگر نوجوان بلژیکی فیلم نیز دربارهء این تجربه که تجربه اولش بود گفت:" تمرین ها باعث شده بود هرآنچه را که داشتیم جلوی دوربین رو کنیم. تجربه ای استثنایی بود."

علی مصفا بازیگر ایرانی نقش احمد هم که مدتی را در پاریس در حال یادگیری زبان فرانسه بوده در این زمینه گفت:"در ابتدا من زبان فرانسه نمی دانستم و برایم سخت بود تا اندازه ای که تهیه کننده وقتی در ابتدا صحبت کردن مرا دید ترسید. به هرحال در ابتدای همکاری ما به عنوان گروه ایرانی با یک زبان دیگر و یک گروه فرانسوی با زبانی دیگر کار مشکل بود، اما به سرعت مساله زبان حل شد و تصور می کنم موفقیت این فیلم همین است که از مسالهء زبان رد شد و رابطه ای فراتر از زبان بین عوامل ایجاد شد."

 فرهادی در پاسخ به پرسشی دربارهء تابعیت این فیلم، گفت: " به هر حال ملیت من ایرانی است و من فیلمنامه نویسی را در آنجا یاد گرفته ام. با عوض شدن جغرافیای فیلم هایم هویت و جغرافیای من عوض نمی شود. اما تعیین ملیت فیلم کار دشواری است. به نظرم اصلا نباید به آن فکر کرد و بهتر است هرکسی که فیلم را می بیند آن را با ملیت خودش ببیند."

مصفا دربارهء اینکه خودش کارگردان است و چه حسی درباره حضور جلوی دوربین کارگردانی دیگر دارد، گفت:" وقتی جلوی دوربین فرهادی هستید کارگردان بودن خودتان را فراموش می کنید."

 فرهادی درباره مساله سانسور و آزادی در فیلمش گفت:" سانسور دو نوع است. نوع اول رسمی است و به شما گفته می شود، اما نوع دوم که خطرناک تر است و باید از آن ترسید سانسوری است که از درون و در شخصی ترین لحظات آدم اتفاق می افتد. به هر حال درست است که من این فیلم را در کشوری آزاد ساختم و محدودیت هایم کمتر بود اما این به آن معنا نیست که من محدودیت نداشتم. من در این سن و سالی که هستم محدودیت در درونم نهادینه شده است و بعید می دانم که بتوانم تغییر کنم. از سویی نمی توانم بگویم چون برای ساخت این فیلم دو سال در کشورم زندگی نکردم، پس آزادانه فیلم ساخته ام اما تلاش کردم که از دل این محدودیت های درونی خلاقانه استفاده کنم. "

این کارگردان در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران مبنی بر تاکید فرهادی بر استفاده از داستان های خانوادگی و شباهت آنها به کارهایی نظیر آثار هنریک ایبسن، گفت:" فعالیت هنری من ریشه در تئاتر دارد و من درام را از دنیای تئاتر به فیلم هایم آورده ام. به هرحال پرداختن به مساله خانواده باعث می شود شما همیشه یک گام به جلو باشید چرا که همهء انسان ها تجربهء مشترک خانواده را دارند. کهنه ترین رابطهء بشری، رابطهء زن و مرد است اما مشکلات و چالش هایش همیشه تازه و نو هستند. من فکر می کنم اگر تا آخر عمرم روی همین موضوع کار کنم باز جا هست."

 کارگردان فیلم گذشته در پاسخ به سوالی دربارهء ایدهء اصلی فیلم که به گذشته انسان ها می پردازد گفت: " ما حتی اگر تصمیم بگیریم هم نمی توانیم گذشته مان را فراموش کنیم بلکه ما از گذشته مان به سمت آینده فرار می کنیم. من فکر می کنم که هیچ انسانی نمی تواند گذشته اش را رها کند بلکه در واقع آن را فیلتر می کند، گاهی زیباترش می کند و گاه کمرنگش می کند. بنابراین تصورم بر این است که گذشته چیز قابل اعتمادی نیست و حتی به نگاه تاریخ نگاران هم نمی توان آنقدرها اعتماد داشت. به هرحال بشر دو آرزو دارد یکی اینکه گذشته اش را اصلاح کند و یکی اینکه از آینده باخبر شود. ما در این فیلم به این مسایل ارجاع داده ایم. جاهایی که شخصیت ها از هم عذرخواهی می کنند به نوعی دارند گذشته شان را اصلاح می کنند و گاهی هم از گذشته به آینده فرار می کنند. "

 فرهادی دربارهء انتخاب بازیگران کودک که بازی بسیار درخشانی در فیلم داشتند، گفت:" مدت زمان زیادی عکس بچه های مختلف را دیدیم اما نتیجه ای تداشت تا اینکه من عکس بازیگر نقش فواد را دیدم و خواستم او را ببینم. از او هر سوالی که پرسیدم جواب نداد و حتی نگاهم هم نکرد. بنابراین من مطمین شدم که این همان بازیگری است که من می خواهم. شانس بزرگ من در این فیلم این بود که تمامی آدمها سر همان جایی بودند که باید می بودند از همان پشت صحنه گرفته تا جلوی صحنه. من هر روژ صبح با انرژی کارم را آغاز می کردم و همه چیز همانی بود که من می خواستم بنابراین هیچ بهانه ای برای اینکه بخواهم بعدها از آن گلایه کنم یا فیلم بدی بسازم نداشتم. این خوشبختی بسیار بزرگی است."

فرهادی دربارهء ترجیح سینمای اروپا به هالیوود گفت:" من بعد از اینکه جدایی در آمریکا اکران داشت پیشنهادهای متعددی برای ساخت فیلم در آمریکا، در هالیوود و در کانادا داشتم. پخش کنندهء آمریکای من گاهی برخی از پیشنهادها را به من می گفت و گاهی ترجیح می داد که از همان ابتدا آنها را رد کند. بعد از مدتی به او گفتم که ترجیح می دهم اگر داستانی نوشتم که در آمریکا می گذشت، آن وقت به ساخت فیلم در آنجا فکر کنم. اما مساله این است که من ترجیح می دهم خودم از ابتدای فیلم درگیر آن باشم نه اینکه همچون هالیوود وقتی درگیر شوم که معلوم است باید روی چه رمانی کار کنم و بازیگرم را آنها معلوم کرده اند و من بیشتر به عنوان یک تکنسین در آنجا حضور داشته باشم. البته نمی شود دربارهء هالیوود نظر کلی داد. در هالیوود فیلم های خوب زیاد و فیلم های بد زیادی ساخته می شود، اما من ترجیحم این است که ببینم داستانم در کجا اتفاق می افتد و بر اساس همان لوکیشن فیلمم را انتخاب کنم. برای خودم محدودیتی قایل نیستم."

 فرهادی درباره عدم استفاده از موسیقی در فیلم هایش از جمله گذشته گفت:" خیلی ها فکر می کنند که من موسیقی دوست ندارم و به این دلیل است که از آن استفاده نمی کنم در حالیکه اصلا اینطور نیست و برعکس چون خیلی موسیقی دوست دارم از آن بهره نبرده ام. معتقدم در فیلم هایی از این جنس که دنیایی واقع گرایانه را به تصویر می کشند و به نوعی مستندگونه هستند جایی برای استفاده از موسیقی متن نیست. موسیقی می تواند تماشاگر را از فضای فیلم دور کند و من نمی دانم چطور باید با موسیقی فیلم در چنین فضایی کنلر آمد. اما در این فیلم از افکت های صوتی مختلف مثل صدای قطار، صدای ماشین لباسشویی، صدای لوسترها، صدای نوازند، آن دوره گرد در متروی پاریس و غیره به جای موسیقی استفاده شده است. "

 او در پایان دربارهء همکاری اش با محمود کلاری فیلمبردار گذشته گفت:"این دومین تجربهء همکاری ما بود و واقعا به زبان مشترکی رسیده بودیم که نیازی نبود من خیلی چیزها را توضیح دهم. هرچند تمامی عوامل خوب بودند و من سهم بندی نمی کنم که جه کسی بیشتر سهم داشت و چه کسی کمتر. اما بودن یک فیلمبردار ایرانی زمانی که دارید فیلمی را خارج از ایران کار می کنید بسیار خوب است و کلاری واقعا برای من بیش از یک فیلمبردار بود."

 

سمیه قاضی‌زاده - کن


 تاريخ ارسال: 1392/2/28
کلید واژه‌ها:

فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.