پرده سینما

فیلمی امیدوارکننده، برای مردان ایرانی و تقدیم به زنان ایرانی! نگاهی به فیلم «خانم» ساخته تینا پاکروان

محمدمعین موسوی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نقد و بررسی فیلم خانم ساخته تینا پاکروان

 

امین حیایی در «خانم» ساخته تینا پاکرواناگر شهر موش ها 2 که فیلم خوبی است را فاکتور بگیریم، خانم را می توان قابل تحمل ترین فیلمی دانست که در حال حاضر بر پرده سینما اکران می شود. نخستین فیلم تینا پاکروان اگرچه از لحاظ فیلمنامه ضعف های بسیاری دارد ولی ساخت اثر به جز اپیزود سوم، تا حدی امیدوار کننده است.

اولین مشکل با فیلم خانم قبل از تیتراژ شروع می شود. تبلیغی می بینیم که این فیلم را به زنان ایرانی تقدیم می کند در حالی که این فیلم بیش از آنکه از مشکل زن ها صحبت کند، در مورد مرد هاست. با اینکه کارگردان در هر سه اپیزود سعی کرده دوربین اش، بیش تر زن خانواده را دنبال کند و او را بدل به شخصیت اصلی کند، ولی بار فیلمنامه در هر سه اپیزود آنقدر بر روی مشکل مرد متمرکز است که حتی ساخت هم نتوانسته فرم فیلم را آنطور که می خواهد عوض کند.

در اپیزود اول مردی می بینیم که بدهکار است و چاره ای ندارد جز اینکه خانواده اش را رها کند و مخفیانه از کشور خارج شود، یا اینکه بماند و به زندان برود. مرد در چنین شرایطی گرفتار شده در حالی که همسر او فقط یک درد دارد و آن هم این است که باید مدتی دور بودن شوهر اش را تحمل کند. اولین صحنه ای که سیامک انصاری را بر روی پشت بام می بینیم و یا صحنه ای که در زیر زمین خانه مخفی شده با حالت استیصال نگاه می کند و می گوید که از سرما یخ زده، مثال های خوبی هستند از اینکه مشکل مرد بیشتر به چشم می آید تا اینکه همسر او.

در اپیزود دوم، با اینکه تماشاگر بیش تر طرف زن را می گیرد و حق را به او می دهد، ولی به نظر من تفاوت حس تماشاگر نسبت به این دو نقش، بیش از اینکه از تفاوت نقش ها در فیلمنامه و یا اجرای کار آمده باشد، به خاطر اختلاف سطح بازیگری مرد و زن است. اندیشه فولادوند نقش یک زن فیلمنامه نویس را در حد آن چند دقیقه محدود، راحت بازی می کند در حالی که اشکان خطیبی جا داشت نقش یک آهنگساز الکلی را خیلی بهتر از این ها در بیاورد. او با موهای بلند و بریده بریده حرف زدن، بیش تر چیزی شبیه بازی بهرام رادان سنتوری را تکرار کرده. موقعیت را تصور کنیم که یک آهنگساز از طرفی احساس نیاز به مصرف الکل دارد و از طرفی می داند که 100 هزار تومان پول اضافه برای خرید ندارد، همه کارهایش عقب افتاده و از طرفی هم رفتارش را نمی تواند کنترل کند و با همسر اش بد برخورد می کند و همزمان از این رفتار خودش ناراحت می شود! ولی زن، تنها داد و بیداد او را تحمل می کند و به تمام کردن فیلم نامه اش می اندیشد. پس می بینیم که از لحاظ فیلمنامه، قرار نبوده که حس تماشاگر طرف زن باشد.

شقایق فرهانی در فیلم خانمدر اپیزود سوم فیلم هم مردی می بینیم که دست هایش را از دست داده و همسر او همه کارها را انجام می دهد، هم از مرد و بچه ها نگه داری می کند و هم نان آور خانه است. بنا بر آنچه در فیلم می بینیم، زن از این وضعیت راضی است و تنها مشکل اش این است که شوهر اش خوشحال نیست و به او لبخند نمی زند. این مرد است که درد عذاب وجدان را تحمل می کند تا جایی که تصمیم به خودکشی می گیرد. در این اپیزود به وضوح درد کشیدن مرد به چشم تماشاگر می آید تا اینکه سختی کشیدن زن را حس کنیم.

بنابراین فیلم خانم، برای زنان ایرانی ساخته نشده و بیشتر تقدیم به مرد های ایرانی است! هرچند دو زنی که در اپیزود اول و دوم می بینیم، با بازی خوب شقایق فراهانی  و اندیشه فولادوند، شخصیت های بدی نیستند. در کل فکر می کنم که اگر فیلمساز ها عناوین پر مدعایی مثل «تقدیم به زن ایرانی» و یا «تقدیم به خانواده ایرانی» را از پس آثارشان حذف کنند و فیلمشان را بسازند خیلی بهتر است.

دومین مشکل فیلم تینا پاکروان در سه اپیزوده بودن آن است و اینکه اپیزودها به هم هیچ ربطی ندارند. دقت کنیم به این نکته که چرا با اینکه ساختن یک سریال زمان خیلی بیشتری از همه عوامل می گیرد، ولی فیلم خوب ساختن از سریال خوب ساختن سخت تر است؟ برای نمونه می توان سریال سازهای خوبی مثل حسن فتحی و سیروس مقدم را مثال زد که تا به حال موفق نشده اند فیلم شاخصی به خوبی سریال های خودشان بسازند.

دلیل اش این است که در یک سریال فرصت بیشتری برای شخصیت پردازی در اختیار صاحب اثر قرار دارد ولی در یک فیلم سینمایی باید فیلمساز در 30 دقیقه اول شخصیت اش را تا حد زیادی معرفی کند که این کار هنر می خواهد. دقیقاً مثل زندگی که وقتی کسی را 10 روز ببینیم قطعاً به نسبت کسی که یک ساعت ملاقات اش کرده ایم، نزدیک تر خواهیم شد.

اندیشه فولادوند و اشکان خطیبی در «خانم»حال در فیلم خانم، فیلمنامه نویس محدودیت زمانی فیلم های سینمایی را برای خودش بیشتر هم کرده و فیلم را به سه قسمتی تقسیم کرده که از فرط بی ربط بودن، می توان ابتدا اپیزود دوم را دید و بعد سوم و بعد اول، یا به هر ترتیب دیگری. چون شخصیت های هز اپیزود، مستقل از قسمت های دیگر فیلم هستند ، پس کمکی به شخصیت پردازی مابقی کاراکتر ها نمی کنند. از این رو فیلم در سه قسمت حدودا 30 دقیقه ای، تنها می تواند چند موقعیت را به ما نشان دهد به جای شخصیت.

در مجموع اگر بخواهیم به هر کدام از قسمت های سه گانه فیلم نمره ای بدهیم و میانگین نمرات را برای کل فیلم منظور کنیم، اپیزود سوم خیلی نمره کل فیلم را پایین می آورد. دیدی که فیلمساز- برخلاف دو اپیزود قبل- به کاراکتر اش دارد بیشتر تحقیر  و ترحم است تا دوست داشتن. می توان صحنه ای را مثال زد که مرد پس از ناتوانی در شیر خوراندن به نوزادش، زمین می خورد و دوربین زمین خوردن او را به طور کامل نشان می دهد. در صورتی که در زندگی، اگر فردی که دوست اش داریم در کنار ما باشد و زمین بخورد، یا به کمک او می رویم و یا اگر مثل دوربین سینمایی کاری از دست مان بر نیاید، حداقل کاری که می کنیم این است که زمین خوردن او را نگاه نمی کنیم.

اگر بخواهیم جزیی تر به فیلم نگاه کنیم، مشکلات دیگری هم وجود دارد مثلا اینکه فیلم تلاش کرده سه قشر مختلف جامعه از لحاظ مالی را به نمایش بگذارد ولی جالب اینکه تنها اپیزودی که در آن مشکل مالی به چشم نمی آید اپیزود مربوط به قشر فقیر است که بیشتر مشکل روحی به چشم می آید! و یا اینکه در اپیزود سوم سن و سال مرد و زن به هم نمی خورد و تلاش شده که با گریم اغراق آمیز امین حیایی سن او بیشتر نشان داده شود، همچنین معلوم نیست که او با چه نوع دستگاهی کار می کرده که هر دو دست را آن هم از بیخ قطع کرده! لطفا کسی غر نزند که نمونه اش موجود است و تو ندیده ای! این وظیفه فیلمنامه است که برای باورپذیر کردن کاراکتر اش اطلاعات کامل را به تماشاگر بدهد. در اپیزود اول هم انتخاب بهزاد فراهانی برای نقش پدر دختر، زیاد لزومی نداشت به جز صحنه ای که او دختراش را می بوسد، که آن هم در سینمای ما که عادت کرده ایم به ندیدن این گونه صحنه ها، بیشتر بوی عقده گشایی می دهد تا واقعی بودن.

با وجود همه این نکات، در روزهایی که فیلم های غیر قابل دیدنی مثل آتش بس 2 و خواب زده ها اکران می شود، فیلم خانم تمرین خوبی محسوب می شود برای فیلمسازی که تازه گام به عرصه کارگردانی گذاشته و از فیلمنامه ای به نسبت ضعیف، فیلمی درآورده که لااقل ارزش یک بار دیدن را دارد. و البته که ما قبل نقد نیست.

 

محمد معین موسوی

 

مهر 93


 تاريخ ارسال: 1393/7/11
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>آننا:

آره مشق عید ماهم بود نمی شد یه فیلم بهتر معرفی کنن

1+1-

يكشنبه 16 فروردين 1394



>>>مهنتالبیس:

ولی به نظر من سومین قسمت خیلی قشنگ تر از دو قسمت قبل بووود ولی در کل فیلم چررررررررررررررررررررررررررتی بووووووووووووووود حوصلم سر رفت اگه به خاطر مشق عید معلمم نبوووووووووووووود عمرا همچین فیلم چررررررررررررررررتی رو می دیدم .

0+1-

يكشنبه 16 فروردين 1394



>>>م:

خانم تینا پاکروان، فیلم «خانوم» از بدترین فیلم هایی هست که تا به حال ساخته شد. فیلم به سه قسمت تقسیم شده که هر قسمت به طرز بسیار ناشیانه ای سعی دارن یکدیگر رو روایت کنن; یعنی فیلمساز خواسته بگه که این قسمت ها به یکدیگر «مربوط» هستن. قسمت سوم فیلم رو تا حدی میشه تحمل کرد اما دو قسمت اول فیلم بسیار کثیف و خراب ساخته شدن. شما قسمت اول رو به حال خودش رها کردی و رفتی به قسمت دوم! دوم رو رها کردی و رفتی سوم! بعدش که چی؟ که بگی «زن» یعنی این؟! که بگی "اگر زن نباشه، مرد نیست" ؟ دُرُسته - اما چرا در فیلمت نگفتی "اگر مرد نباشه، زن نیست" ؟ به نظر من، فیلم شما نه به عمق زنها رجوع می کنه نه به مردها. کُل فیلم رو امین حیایی یه جا نشسته که چی بشه؟ با سکوت چی رو میخای بگی؟ که امین حیایی از زنش حجالت می کشه و/یا دوست نداره به زنش زیاد فشار بیاد؟ قصه اول چرته. قصه دوم چرته. قصه سوم کمی تونست سختی یک زن رو نشون بده اما نتونست وارد اون زن بشه. نه حتی تونست وارد مرد بشه. شما فقط ظاهر رو نشون دادی. که چی بگی؟ که زن (به قول خودت) قلدرانه پای شوهرش ایستاد؟ این وظیفه زنه. شما یک «وظیفه» رو نشون دادی؟ وقتی مرد صبح تا شب کار می کنه تا زن و بچه هاش در آرامش به سر ببرن، این «وظیفه» زن و بچه های اوست که تا وقتی که او زنده هست، به او کمک کنن. چه چیزی در زنِ قسما سوم فیلم شما «خاص» هست؟ هیچی. اصلا من نمی دونم چه نیازی بود که سه خانواده رو در یک فیلم نشون بدی! شما با یک داستان «مشخص» می تونستی فیلمت رو بسازی. فیلم بهم ریخته هست. شما به زندگی این افراد عمیقا رجوع نکردی. فیلم بسیار سطحیه. شبیه به حکایت هایی هست که در دوران بچگی برامون تعریف می کردن و/یا به صورت تصویر از طریق تلویزیون به ما نشون می دادن. در یک کلام، فیلم شما آشغاله.

2+4-

شنبه 1 فروردين 1394



>>>بابک:

حرفهای شما بیشتر رنگ و بوی عصبانیت و غیض دارد تا حاد و هوای نقد.لطفا اگه از فیمله دیگری خوشت نیومد نقدش نکن

2+3-

جمعه 22 اسفند 1393



>>>حسین:

فیلم خوبی بود. بخش سوم قویترو تأثیر گذارتر بود. در کل فیلم یادآور تلاش زنانی بود که برای حفظ خانواده تلاش میکنن وستون خانواده اند . اما نقدی که خواندم منصفانه نبود. آقای موسوی باید بیش از اینها در مورد کارش مطالعه کند.

3+3-

يكشنبه 26 بهمن 1393



>>>غزاله :

میگن فیلم بیشتر توجهش به مشکلات اقایونه بله درسته ولی این زن های سه خانواده هستن که با جان و دل در مشکلات همپای همسرشان می ایستند بدون گله و شکایت چرا؟چون هرسه همسر و زندگیشان را دوست داشتند و با چنگ و دندان میخواستند از ان ها محافظت کنند گویا جناب منتقد معتقد هستن که خانم ها در این سه اپیزود نشسته اند و فقط لبخند میخواهند و تمامی مشکلات بر دوش اقایان فیلم است منقد عزیز با نگاه نقادانه به فیلم نگاه کنید نه فقط نگاه حق به جانب مردانه

4+1-

يكشنبه 12 بهمن 1393



>>>یاور:

کسی که عکس قلب میزنی یا نوشتی لایک.این یعنی چه؟در مورد نقد فیلم نظر مثبت یا منفی وجود دارد،نه شکلک!

7+2-

سه‌شنبه 29 مهر 1393



>>>یکی:

کجای این فیلم خوب بود آخه ؟!!!! آدم خوابش میگرفت :|

6+8-

جمعه 18 مهر 1393



>>>eli:

♥♡♥♡LIKE♥♡♥♡

3+2-

شنبه 12 مهر 1393



>>>آویژه:

خیلی خیلی خوشحالم از اینکه نقد فیلم خانوم رو اینجا دیدم ، خسته نباشید :)

13+43-

جمعه 11 مهر 1393




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.