علیرضا انتظاری
نقد و بررسی فیلم آتش بس ۲ ساخته تهمینه میلانی
پر واضح است که تهمینه میلانی به دلیل موفقیت چشمگیر آتش بس در گیشه که نزدیک به یک دهه قبل برایش به دست آمده بود دست به ساخت فیلم آتش بس2 زده است. غافل از آنکه به دلیل عدم نگرش صحیح بر فرم و محتوای فیلمش دیگر نمی تواند مخاطبان و منتقدان را از فیلم خود راضی نگهدارد.
در آتش بس 2 فیلمساز به طور مرتب بیانیه صادر می کند. بیانیه هایی که در آنها اغراق شدیدی نیز وجود دارد. در این فیلم زبان سینمایی وجود ندارد و معلوم نیست میلانی در آتش بس 2 چه چیزی را دنبال می کند. فیلم تنها یک کپی برداری ساده از سخنرانی های روانشناختی دکتر فرهنگ هلاکویی است که در شبکه های ماهواره ای با عنوان «باید و نبایدهای زندگی زناشویی پخش» می شود و سی دی های آن نیز به فروش می رسد. علیرغم اینکه میلانی با ساخت فیلم های درخشانی همچون دو زن، واکنش پنجم، نیمه پنهان و تسویه حساب، نشان داده که حرف های زیادی برای گفتن دارد در آتش بس2 تنها و تنها به مشاجره های به شدت معمولی یک زوج می پردازد و جالب آنکه دیگر نگاه فمینیستی گذشته اش در این اثر هم آنچنان که باید دیده نمی شود و میلانی به طور مساوی زن و مرد قصه اش را مقصر تمامی اختلافات می داند.
آتش بس2 از دو منظر محتوایی و ساختاری ضعف های متعددی دارد که به دلیل تکثر ضعف های محتوایی ترجیح می دهم که آن ها را مورد بررسی قرار دهم. از لحاظ محتوایی این فیلم نسبت به نسخه ابتدایی اش بسیار ضعیف تر است چرا که اگر در نسخه ابتدایی اشاراتی درباره مباحث متنوع روانشناختی از جمله مبحث مهم روانشناسانه «کودک درون» مطرح می شد در آتش بس2 هیچ اشاره ای از مباحث روز روانشناختی مطرح نمی شود و تنها سخنرانی های کپی برداری شده از برنامه های ماهواره ای روانشناسان ایرانی خارج نشین را نشان می دهد که با مراجعه به شبکه های فارسی زبان ماهواره ای به راحتی می توان به آن ها دسترسی پیدا کرد.
از سوی دیگر هیچ انسجامی بین رویدادهای فیلمنامه وجود ندارد و فیلمساز روایت های خود را بسیار پراکنده بیان می کند و به همین دلیل است که در انتها، فیلم نه تنها به نتیجه معینی نمی رسد بلکه مخاطب که نزدیک به 2 ساعت در این فیلم به طور مرتب مرتب موعظه شنیده است و از این موعظه ها سرخورده شده، با نارضایتی سالن سینما را ترک می کند.
این عدم هماهنگی و انسجام به حدی در این فیلم شدید است که اگر تمام سکانس های این فیلمنامه جا به جا شوند هیچ تغییری در فیلم حاصل نمی شود. چون ماجراها هیچ روند علت و معلولی با یکدیگر ندارند و هر کدام در بخشی از فیلمنامه گردن کشی کرده و ساز خود را می زنند. آنچه که مسلم است اینکه اگر میلانی این فیلم را به صورت برنامه ای «آیتمی» برای پخش در تلویزیون و یا شبکه های ماهواره ای می ساخت به مراتب می توانست اثر مفیدتر و قابل قبول تری گذاشته باشد.
فیلمساز در این فیلم سعی داشته نقبی به معضلات مهمی که از منظر شخصی اش بسیار مهم بوده اند بزند و اشاره ای به تمامی آن ها داشته باشد و همین امر باعث شده آتش بس2 با شلختگی عجیبی روبرو شود، گویی میلانی این فیلم را فرصتی یافته تا برای دو ساعت هم که شده به صورت کاملاً رادیو گونه در مورد مشکلات فرزندان در خانواده ها، مشکلات زوجین، جایگاه زنان در خانواده، و امثالهم سخنرانی کند که در انتها هم هیچیک از آن ها به سرانجامی نمی رسند. به همین جهت است که می توان این فیلم را یک نمایشنامه رادیویی برشمرد که مسئولان «رادیو نمایش» به راحتی می توانند این فیلم را به جای یک نمایشنامه رادیویی پخش نمایند.
از سوی دیگر اگر در آتش بس مبحث تازه اختلافات زناشویی میان زوج های تحصیل کرده، جوان و مدرن مطرح می شد در نسخه دوم این فیلم نه تنها به هیچیک از این مباحث پرداخت نمی شود بلکه خط اصلی داستان به سمت حرف های پیش پاافتاده سوق داده می شود، که دست کمی از فیلمفارسی های دهه چهل و پنجاه ندارد! به عنوان نمونه می توان به جایی اشاره کرد که «ترانه» زن اصلی داستان فکر می کند که پیرزن خدمتکار خانه اش (نقره) می خواهد دل شوهرش را برباید و خانم خانه شود! و دقایقی متمادی از این فیلم درگیر حواشی این فکر نابخردانه و بی جا می شود. همچنین شیوه آشنایی زوج جوان این فیلم با یکدیگر نیز خود به شدت جای بحث دارد و معلوم نیست که به کدام دلیل منطقی زن داستان که زنی روشنفکر و تحصیل کرده است موقعی عاشق همسرش می شود که در کافه تریا خال گوشتی پشت گوش او را که شبیه به یک قورباغه است می بیند و یک دل نه صد دل عاشق آن خال گوشتی می شود!
در نمونه ای دیگر می توان به بحث نامگذاری فرزند این زوج جوان اشاره کرد که مرد تا انتهای داستان فرزند خود را جاوید و زن آن را سامی خطاب می کند و این مهم در یک بلاتکلیفی و سردرگمی رها شده و حتی دکتر روانشناس نیز راهی برای برون رفت از این معضل مهم نمیابد. نکته بسیار مهمی که می شد روی آن متمرکز شد و در اینجا از دید فیلمساز دور می ماند، این است که کودک این فیلم نماینده نسلی است که هویت شان دچار تزلزل شده است و به دلیل اختلافات سطحی والدینش از یک صبح تا آخر شب در حیاط کودکستان تنها می ماند و کسی به تنهایی او پی نمی برد، این مسئله مهم می توانست هدف اصلی فیلم جدید میلانی باشد که وی ترجیح داده تنها با اشاره ای کوتاه از آن عبور نماید.
مخاطب از ابتدا تا انتهای فیلم همواره با پرسش های متعددی دست به گریبان است که در نهایت فیلمساز به هیچیک از پرسش های او پاسخ نمی دهد. معلوم نیست آیا قرار است در این فیلم اختلاف دو زوج با یکدیگر حل شود؟ آیا داستان این فیلم در مورد کودک است؟ آیا میلانی قصد هجو چنین اختلافاتی را دارد و آیا اصلاً آتش بس2 فیلمی جدی است و یا کمیک؟
هرچند که در برخی از صحنه های معدود فیلم دیدگاه های ستودنی و قدیمی تهمینه میلانی دیده می شود اما حیف از این دیدگاه ها در چنین فیلمی اینگونه سردستی به تصویر کشیده شده اند. از معدود دیدگاه هایی که میلانی در این فیلم مطرح می کند بحث برابری میان زن و مرد است. در آتش بس2 نشان داده می شود که زن داستان نانی را که مرد به خانه می آورد با 2 هزار تومان می خرد تا منتی بر سر نداشته باشد و یا اینکه علیرغم میل زیاد زن به باردار شدن وی ترجیح می دهد برای فرزندش پرستاری بگیرد تا بتواند به راحتی کارش را ادامه داده و وجهه اجتماعی خود را از دست ندهد اما همه این ها بر خلاف سایر آثار میلانی باعث قدرت زن فیلم شناخته نمی شود! زن در آتش بس2 به شدت ذلیل است و ای کاش اینگونه و با برخی شعارهای دم دستی فمینیستی وجهه اش خراب نمی شد!
علیرغم آنچه که احتمالاً میلانی در تصور شخصی اش داشته، در آتش بس 2 به صورت کاملاً ناخودآگاه به همگان ثابت کرده که دیگر هیچیک از دغدغه های ارزشمند گذشته اش را که سالیان دراز به آن ها پایبند بوده را ندارد و تنها به گیشه و جذب مخاطب عام اندیشیده است. این مهم زمانی آشکار می شود که در این فیلم هیچ اثری از دغدغه های مهم زنان، که همیشه عنصر اصلی فیلم های میلانی بوده اند دیده نمی شود و در این فیلم زن و شوهری مولتی میلیاردر و سرخوش نشان داده می شوند که در واقع دغدغه هایشان عین بی دغدغگی است، فیلمسازی که در دو زن بحث مهم ازدواج ناخواسته را به بهترین شکل ممکن بیان می کند و به تبعات منفی چنین ازدواج هایی به بهترین شکل ممکن می پردازد و یا در واکنش پنجم به مسئله مهم حضانت فرزندان که طی سالیان دراز دغدغه بسیاری از زنان جامعه ما بوده است اشاره می کند و یا به شکلی متحیر کننده در نیمه پنهان به ابعادی ناگفته از زندگی زنان پرداخته بود، اینک در آتش بس 2 درگیر دعواهای تصنعی و مسخره یک زوج جوان بی دغدغه و بی مسئولیت شده است که شاید مهمترین دغدغه آن ها این باشد که خسرو به عنوان مرد اصلی داستان دیر به دیر به حمام می رود تا بدنش بوی عرق بگیرد و از این راه بتواند حرص همسرش ترانه را دربیاورد که همین مسئله بی اهمیت باعث می شود روانشناس فیلم دقایق متمادی به نصیحت کردن مرد داستان برای حفظ نظافت بپردازد. این فقط همه داستان نیست! زن و مرد اصلی این فیلم از ابتدا تا انتهای داستان همواره مشغول و درگیر چنین اختلافات سطحی و پیش پا افتاده ای هستند که مرتباً از سوی روانشناس به آن ها توصیه می شود که بهتر است کمی روش زندگی خود را تغییر دهند! گویی دغدغه های تهمینه میلانی به شدت رنگ باخته و شکلی بازاری به خود گرفته اند و آنچه امروز دغدغه اصلی فیلمساز است این مسئله است که بتواند فیلمش به فروش میلیاردی دست پیدا کند!
در فیلمنامه به کرات مسائلی مطرح می شود که اصلاً لزومی برای بیان آن ها نیست و معلوم نیست که فیلمساز به چه علت چنین مسائلی را در فیلمنامه گنجانده است! از جمله آن می توان به مسئله واهمه ی خسرو از پرواز اشاره کرد که در بخشی از فیلم به عنوان نقطه ضعف مرد داستان به آن اشاره می شود و پس از کمی صحبت در مورد آن ناگهان رها شده و به سمت دیگری پرتاب می شود. و یا این مسئله که خسرو با نامزد سابقش همچنان در ارتباط است در بخشی از فیلمنامه به عنوان معضلی مهم پرداخته می شود اما در نهایت این مسئله مهم که می توانست به نحوی گره گشای مشکلات زیاد این زوج با یکدیگر باشد به ناگهان رها شده و اصلاً دیگر بحثی از آن به میان نمی آید. گویی فیلمساز با مخاطبان فیلمش قصد شوخی دارد و می خواهد آن ها را مدتی مشغول کرده و به اصطلاح عامیانه آن ها را سر کار بگذارد! در این فیلم هیچ معضلی بسط و گسترش نمیابد و فقط تیتروار به آن ها اشاره می شود.
آتش بس 2 برشی دو ساعته از زندگی یک زن و شوهر به نامهای خسرو (بهرام رادان) و ترانه (میترا حجار) است که برای اولین بار در زندگی مشترک شان عازم سفر خارج از کشور هستند و فیلم با بگو مگوی آنها آغاز میشود. از همان ابتدای فیلم، تماشاگر شاهد نمایش قدرت میان زن و مرد است. هر یک از آن دو در پی اثبات خویش هستند. زن و مردی که هردو تحصیلکرده و امروزی اند و چنان روابط رقابت جویانهای دارند که حتی بهانههایی مثل ارائه بلیط به باجه کنترل هم میتواند دلیل جنگ قدرت بین آن دو باشد. دعواهایی کودکانه و مسخره که حداقل از زن و شوهری تحصیل کرده به شدت بعید به نظر می رسد! هربار که این دو عزم سفر کردهاند، سفر با مشاجره ای لغو شده است، اما اینبار ترانه مصمم است روابط فی مابین را با این سفر ترمیم کند و به صورت اتفاقی در فرودگاه با مشاوری مواجه میشوند که چند سال پیش، از او کمک میگرفتند. آن دو باز به مطرح کردن مسایل گوناگون خود میپردازند و از این چند سال آزگار میگویند که بین آنها چه گذشته و حالا چه مشکلاتی با یکدیگر دارند. از مطرح شدن طلاق توسط مادر خسرو میگویند و اینکه هیچکدام به طلاق راضی نشدند و مادر خسرو نتیجه گرفت که طلاق جربزهای میخواهد که آنها ندارند و اینجاست که پز و ادای روشنفکر نماهایی که مدتی است مسائلی همچون ازدواج سفید، طلاق های آسان و... را در جامعه ما باب کرده اند در این فیلم بیان شده و توسط مادران داستان که اصولاً می بایست پایبند به برخی اخلاقیات باشند حمایت می شود و به نحوی فیلم قبح طلاق گرفتن را از بین برده و به شدت زوج ها را به گرفتن طلاق از یکدیگر و پرداختن به مسائل سردستی تشویق می نماید.
اما با تمامی این تفاسیر دیدن آتش بس2 برای قشر ثروتمند جامعه خالی از لطف نیست چرا که در این فیلم به وفور تبلیغات آخرین لوازم خانگی، لباس ها، نشان ها و... می شود. میلانی پیش از اینکه روی محتوای فیلمش مانور دهد سعی داشته با طراحی صحنه و لباس بر روی ضعف های مشهود فیلمش سرپوش بگذارد و از همین رو است که در تمامی سکانس ها لباس های فاخر و گران قیمت بازیگران اصلی فیلم عوض می شود و مرتباً لوکیشن هایی به مخاطب نشان داده می شود که به هیچ عنوان طبقه متوسط و فقیر جامعه با آن آشنایی ندارند و تنها طبقه مرفه هستند که در چنین شرایطی روزگار می گذرانند. فیلمساز گویی از شرایط جامعه ای که در آن زندگی می کند کمترین اطلاعی ندارد و از همین رو است که به دغدغه مندی افرادی می پردازد که در خانه های تشریفاتی و گرانقیمت سکونت دارند و صبح تا شب به بوتاکس کردن و گرفتن پرستار و بازی بولینگ و سفر خارج از کشور و عوض کردن دکوراسیون اتاقشان فکر میکنند! گویی در این فیلم صرفاً اتوموبیل های آنچنانی و زندگی اشرافی است که برای فیلمساز مدنظر است و و فرم و محتوای اثر کمترین اهمیتی برای وی ندارد!
از سوی دیگر جای مهناز افشار و محمدرضا گلزار که با بازی بسیار خوبشان آتش بس را دیدنی کرده بودند در نسخه دوم سینمایی این فیلم به شدت خالی است! میترا حجار و بهرام رادان به عنوان دو زوج جدید این فیلم به هیچ عنوان نتوانسته اند با نقش و شخصیت شان ارتباط برقرار نمایند و با بازی های به شدت تصنعی شان مخاطب را سخت آزرده خاطر می سازند. بازی این دو بازیگر در این فیلم نشان از آن دارد که هیچیک از آن ها برای بازی در فیلم های طنز ساخته نشده اند و بهتر است هرگز در چنین فیلم هایی ایفای نقش ننمایند! هرچند که باید اذعان کرد که یکی از دلایل مهم بازی های به شدت تصنعی این دو عدم شخصیت پردازی برای نقش هایشان است چرا که هیچ بازی خوبی بدون داشتن شخصیت پردازی اصولی حاصل نمی شود.
با اینکه شخصیت «نقره» که گوهر خیراندیش ایفای آن را بر عهده داشت یکی از معدود نقش هایی است که با بازی به شدت خوب وی خوب از آب درآمده است اما باز هم به دلیل اینکه اصلاً وجود چنین شخصیتی به نوعی وصله اضافی به فیلم محسوب می شود نمی تواند جذابیتی برای مخاطب ایجاد نماید. تسلط بسیار خوب خیراندیش بر لهجه شیرازی و بازی قدرتمند وی در نقش یک پرستار بچه آنقدر دلنشین است که برای دقایقی ضرباهنگ کسل کننده و یکنواخت فیلم را بر هم می ریزد و حرارتی در فیلم ایجاد می نماید.
در نهایت اینکه آتش بس2 تنها یک کاریکاتور از فیلم متوسط آتش بس محسوب می شود. فیلمی که شاید بتوان آن را پایانی بر یک فیلمساز پر سر و صدا همچون تهمینه میلانی دانست که چندین اثر خوش ساخت و ارزشمند را در کارنامه هنری اش ثبت کرده است و همیشه دغدغه مسائل زنان را داشته و دائم با صدای بلند از آنها در مقابل زورگویی های ناروای جنس مخالف حمایت می کرده، حمایت پر سر و صدایی که باعث شده تا میلانی به عنوان یک کارگردان «فمینیست» در سینمای ایران مطرح شود و مخالفان و موافقان زیادی را در سینمای ایران پیدا کند. دیدگاه میلانی در برخی از فیلمهایش آنقدر تند شده که برخی او را به سیاه نمایی و حتی سادیسم متهم کرده اند و در طرف مقابل هم عده ای از اینکه وی چنان بی پروا حرف زده را زده می ستودند. اما اینک با ساخته های اخیر خود مثل یکی از ما دو نفر و یا آتش بس2 ثابت کرده که به سمت و سوی تولید فیلم های نازل و دست چندم و بی مایه ای رفته که به هیچ عنوان نمی توان نام فیلم را بر آن نهاد.
رضا منتظری
آبان 1393
در همین رابطه با دیدگاهی متفاوت بخوانید
سفر از دوران سنتی به دوران مدرنیته؛ نقد و بررسی فیلم آتش بس2- موحد منتقم
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|