پرده سینما

تسلسل! نقد فیلم «سیصد و شونزده» ساخته پیمان حقانی

روزبه جعفری

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نقد و بررسی فیلم سیصد و شونزده ساخته پیمان حقانی

 

به نظرمی آید فیلمساز بیشتر به وجه مینی مالیستی روایت خویش توجه دارد، تا شخصیت پردازی و پرداختی عمیق. بیشتر به دنبال این است که فانتزی بازی های خود را مورد توجه قرار دهد، تا اینکه به باور ما برساند که برای چه ما باید گوش به چنین داستانی بسپاریم؟ فانتزی بدون خلق منطق اش به چه کار می آید؟

 

 

سیصد و شونزده گویا از هرچیزی یک کمی در دل خودش دارد و در نهایت یک کل واحدی نمی تواند از این تکه های پراکنده برای خود بسازد.

 

 

سیصد و شونزده ساخته پیمان حقانیسیصد و شونزده یک فتورمان است. و یا شاید بهتر است بگوییم شبه ویدئوکلیپی است که می خواهد داستان اش را به جای روایت کردن در قاب تصویر، برایمان «نقل» کند. قرار نیست ما چارچوب دراماتیک درستی را داشته باشیم. قرار نیست اساساً چیزی را «ببینیم». بلکه ما شاهد خاطره گویی هایی هستیم که در قالب چندین سرفصل نشانه گذاری شده اند، و راوی بازیگوش اش آن ها را برایمان تعرف می کند.

نریشن در سینما زمانی معنا دارد که بتواند خلاء موجود در تصاویر را کامل کند. حسی که توسط تصویر خلق می شود را تکمیل کرده و آن را به تعین برساند. در واقع نریشن در شکل درستش، صرفاً کارکردی تکمیلی در کنار تصویر دارد. شکل غلط نریشن زمانی است که جدای از تصاویر بخواهد برای خودش چیزی را روایت کند. و یا در حالتی دیگر بخواهد تصاویری که ما می بینیم را برایمان تحلیل و تفسیر کند. در این صورت نریشن تبدیل به عضوی زائد در دل یک روایت بصری می شود. اما سیصد و شونزده روش دیگری را امتحان می کند. و آن تصویر سازی برای نریشن هایی است که با صدایی کودکانه- از عوض کاراکتر کهنسال- به گوش ما می رسد.

تصاویر اصولاً دارای هیچ گونه تشخص جداگانه ای نیستند. هیچ عنصر روایت گری در دل تصاویر وجود ندارد. بلکه فیلمساز ما با خلق محدودیتی خود ساخته- توجه به کفش ها به جای انسان ها – می خواهد موتیفی را در دل روایت اش ایجاد کرده و از آن کلیدی برای شخصیت پردازی کاراکتر هایش پیدا کند. اما نخستین پرسشی که برای ما پیش می آید این است که چرا کفش؟ این کاراکتر چرا علاقه ای به دیدن کفش ها دارد؟ در جایی از فیلم کاراکتر تعریف می کند که در بچگی علاقه داشته به جای رفتن به کوچه و بازی کردن، از لای شکاف زیرین در حیاط، کفش بچه هایی را ببیند که دارند بازی می کنند. این میل شبیه فتیشیستی از کجا می آید؟ ریشه اش کجاست؟ به نظرمی آید فیلمساز بیشتر به وجه مینی مالیستی روایت خویش توجه دارد، تا شخصیت پردازی و پرداختی عمیق. بیشتر به دنبال این است که فانتزی بازی های خود را مورد توجه قرار دهد، تا اینکه به باور ما برساند که برای چه ما باید گوش به چنین داستانی بسپاریم؟ فانتزی بدون خلق منطقش به چه کار می آید؟ جز ادا در آوردن؟ روایت از ابتدا با نگاهی شخصی شروع می شود.

سیصد و شونزده ساخته پیمان حقانیداستان سرایی های دخترانه و خامی در مورد ازدواج پدر و مادر. و بعد در ادامه می رسد به برهه انقلاب و جنگ. و شاهد تفسیرهای اجتماعی و سیاسی در قالب تصاویر آرشیوی هستیم، و بعد دانشگاه و ازدواج و غیره.... بدون آنکه هرکدام از این ایستگاه ها محملی باشند برای عمق پیدا کردن بیشتر شخصیت. نه ما تأثیر وقایع مهم اجتماعی ای مانند انقلاب و جنگ را در این کاراکتر می بینیم- که دارای بعد شود- و نه اثری از پدر و مادر و آن همه تأکید بر چپ بودن و سابقه سیاسی شان، و نه دانشگاهی که خلاصه شده در پیاده روی ها و سیگار کشیدن ها و .. . گویا همه چیز شوخی است. فیلمساز ترس دارد از نشان دادن صورت کاراکترهایش. مدام به کفش ها تکیه کرده زیرا در کلوزآپ صورت ها بیشتر تصعنی بودن دنیایش لو می رود. گویا فیلمساز از نزدیک شدن به انسان و کاراکتر اصلی اش ترس دارد. از نشان دادن اش. از پرداخت اش. و صرفاً می خواهد سایه ای از حضورش را داشته باشیم. یک کفش و صدا و شبحی از صورت اش. و گویا او نیز آدم های اطراف اش را اینگونه می بیند. خالی از بعد. خالی از حس و نشانه. بلکه صرفا سایه وار و سطحی. او نیز در تمام طول عمر خویش به کفش ها خیره مانده. بدون آنکه خودش بداند چرا. و حال دارد برای چیزهایی که نمی داند چیست و کیست، خیال پردازی می کند. و با آن همه سن اش هنوز هم بچه است و صدایش کودکانه و پر شور.

حال پرسش جدی تری که مطرح می شود این است که اصلاً برای چه ما باید چنین روایتی را گوش کنیم؟ برای چه فیلمساز این انرژی را برای تعریف کردن چنین چیزی صرف کرده؟ در نهایت ما با زنی مواجهه هستیم که متولد می شود، بزرگ می شود، عاشق می شود، بچه دار می شود، بچه هایش بزرگ می شوند، عاشق می شوند، می روند، و در نهایت خود می میرد و بچه هایش ادامه دهنده همین روند تسلسل هستند. یک زندگی کسالت بار، روتین و حجم زیادی از نگاه سطحی ای که این کاراکتر به محیط اطراف و آدم هایش دارد و با توجه به کفش ها مثلا می خواهد ادعای متفاوت نمایی کند. این زندگی چه نکته ای برای تماشا شدن دارد؟ وقتی که اساساً دارای هیچگونه نقطه دیدی نیست. سیصد و شونزده

سیصد و شونزده ساخته پیمان حقانی

 گویا از هرچیزی یک کمی در دل خودش دارد و در نهایت یک کل واحدی نمی تواند از این تکه های پراکنده برای خود بسازد. نه فیلمساز در پی هجو زندگی رویتن و پوچ ایرانی است، نه می خواهد این سطحی بودن رو هجو کند، و نه روایتی است که هدف اش ترسیم یک دایره پوچ باشد و بخواهد همین تسلسل را نشانمان دهد.و نه تنها فانتزی ای است که بخواهد دنیایی متفاوت را خلق کند. پس وقتی ما با نقطه دید خاصی رو به رو نیستیم، اساساً دیدن این روایت چه دلیلی دارد؟ اتفاقات در حال جریان 

بوده و هستند و نشان دادن صرف این وقایع اهمیت چندانی ندارد. مهم آن پنجره ای است که فیلمساز، به روی این واقعیت ها باز می کند و ما را به دیدن آن از طریق پنجره شخصی خودش سوق می دهد . اهمیت در نوع نگاه هاست و تفکرات شخصی . سوژه ای مانند سینما ، در معرفی خویش دست به دامان «ابژه» هایی میشود که قصدشان مشخص کردن جزئیات این کلیت بزرگ است. هیچ امری در جهان از ریز شدن و تعریف شدن گریزی ندارد. و درست در همین هنگام است که اهمیت «نگاه» و سلیقه شخصی مشخص می شود. وقتی برخورد ما با «ابژه» خالی از نگاه شخصی باشد، دیگر چیزی از آن سوژه مورد نظر- سینما- را باقی نمی گذارد.

فیلم پیمان حقانی بیش از حد ذوق زده است. گویا فیلمساز از ایده خود ذوق زده شده و دیگر تلاشی نکرده که از دل ایده، موقعیت دراماتیک درستی را در بیاورد. فیلم سیصد و شونزده حتی از اثر قبلی نه چندان قابل قبول او – مردی که گیلاس هایش را خورد- هم عقب تر است. لااقل در ساخته قبلی شاهد کاراکتری بودیم که در پی هدفی خاص تلاش می کند. و انبوهی از بدبیاری ها او را به سمت تصمیمی مرگبار سوق می دهد. اگرچه چارچوب روایت محکم نیست، ولی حداقل تکلیف فیلمساز با خودش روشن است. و با ما.

 

روزبه جعفری

 

 

مرداد نود و چهار


 تاريخ ارسال: 1394/5/21
کلید واژه‌ها:

نظرات خوانندگان
>>>اضغر فرهادی:

حسودی روزبه جان

0+0-

يكشنبه 24 دي 1396



>>>خادم:

ممنون و متشکر..............

9+0-

يكشنبه 25 مرداد 1394



>>>مجتبا:

ممنون دوست عزیز.نقد خوبی نوشتی...

9+0-

شنبه 24 مرداد 1394



>>>الی:

لایک لایک

9+0-

شنبه 24 مرداد 1394




فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.