پرده سینما

انتقاد سعید عقیقی از وضعیت فیلم‌نامه‌نویسی در سینمای ما

پرده سینما

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

به قول هنری جیمز «این ایده نیست که داستان را به‌وجود می آورد، بلکه ساختار است که داستان را به‌وجود می آورد.»

 

ما در سینمای ایران یک الگوی فیلم نامه نویسی داریم که باید همه این ژانرهای سینما را جواب بدهد. در سینمای ما فیلم‌ها یک پرده اکشن هستند، یک پرده ملودرام، یک پرده کمدی و یک پرده موزیکال. برای همین کسانی که با این شیوه می‌نویسند، چهارعمل اصلی برایشان مثل سم است.

 

 

برخلاف تصوری که در ایران وجود دارد ، بیش از 85 درصد فیلم نامه هایی که در دنیا نوشته می شود در شمار فیلم نامه های کلاسیک قرار می گیرند.

 

باید به این نکته اشاره کنم که سریال‌های تلویزیون نقش قابل توجهی در پایین آمدن سطح فیلم‌نامه‌ها داشته‌اند.

 

 

 

سعید عقیقیسعید عقیقی که در پنجمین برنامه از سه‌شنبه‌های کتاب‌فروشی هنوز درباره فیلم‌نامه‌نویسی سخن می‌گفت اظهار کرد: متاسفانه در عرصه داستان‌نویسی و سینما به شیوه حکایت‌گویی پیش می‌رویم. وقتی حکایت‌های قدیمی را می‌خوانیم با واکنش‌های اغراق‌آمیزی روبه‌رو می‌شویم و این رویکرد اغراق‌آمیز را دقیقا در رفتارها و دیالوگ‌های شخصیت‌های سینمای ایران هم می‌بینیم.

عقیقی گفت: چارلی موریتس در کتاب تکنیک‌های فیلم‌نامه‌نویسی تمرینی دارد که براساس آن، "یک دوست قدیمی‌تان در معرض ازدواج است و شما نمی‌خواهید دراین مراسم شرکت کنید چون قبلاً با عروس دوست بوده‌اید." در اغلب موارد واکنشی که افراد درباره این موضوع از خود نشان می‌دهند اغراق‌آمیز است و به همین خاطر این صحنه شکل نمی‌گیرد. وقتی ما خودمان را جای پسری که به عروسی دعوت شده می‌گذاریم، عروس خائن می‌شود و داماد آدمی احمق و ما آدم خوب داستان. ما موقع اجرای این تمرین موریتس برای نوشتن این صحنه همان روشی را دنبال می‌کنیم که در حکایات با آن روبه‌رو هستیم. بنابراین از همان قدم اول با شخصیت‌ها به شکلی تثبیت‌شده برخورد می کنیم و در نتیجه، رویکردی که ما نسبت به موضوع داریم غیردراماتیک می شود و درام شکل نمی گیرد و از سوی دیگر، بی آن که دیالوگ ها و نتیجه گیری متن در مسیر رخدادها باشد، از همان آغاز معلوم است که قرار است به چه نتیجه ای برسیم. در نتیجه، حتی در فیلم هایی که ظاهرا به زندگی شهری و معاصر می پردازند، شاهد برخود هایی هستیم که از نظر داستانی بر مبنای حکایت نوشته شده اند، و به لحاظ نمایشی تحت تاثیر الگوهایی چون تعزیه یا نمایش تخت حوضی هستند که حتی به‌روز هم نشده اند.

او با اشاره به جمله هنری جیمز که "این ایده نیست که داستان را به‌وجود می آورد، بلکه ساختار است که داستان را به‌وجود می آورد" گفت: ایده ای که داستان را به‌وجود می آورد ایده محرک و ایده ای که وابسته به مفهوم نهایی فیلم است، ایده ناظر نام دارد و متأسفانه بخش عمده فیلم ها با ایده ناظر نوشته می شوند و در نتیجه از همان ابتدا مسیر نهایی داستان را برای بینندگان شان آشکار می کنند.

نگارنده فیلم نامه شب‌های روشن اظهار کرد: به عنوان مدرس کلاس های فیلم نامه نویسی به فیلم نامه نویسان توصیه می کنم که براساس ایده ناظر شروع به نوشتن فیلم نامه نکنند چون با این شیوه به فیلم نامه از آغاز جهت می دهیم و مشکل بسیاری از فیلم نامه های فیلم های سینمای ایران نوشتن با ایده ناظر است.

سعید عقیقیاو با بیان این مطلب که هر گاه می خواهیم درباره وضعیت فیلم نامه نویسی ایران صحبت کنیم هم زمان باید نگاهی به سینمای جهان داشته باشیم، گفت: در وضعیت کنونی فیلم نامه نویسی چهار الگوی مشخص دارد، فیلم نامه های کلاسیک که در زمان ما به آن می گوییم نئوکلاسیک و همچنان در آن ها شاهد چهارعمل اصلی هستیم. برخلاف تصوری که در ایران وجود دارد ، بیش از 85 درصد فیلم نامه هایی که در دنیا نوشته می شود در شمار فیلم نامه های کلاسیک قرار می گیرند.

 

عقیقی ادامه داد: گروه دوم فیلم های لِیت(Late) مدرنیستی یا آثار منتسب به جریان مدرنیسم متأخرهستند؛ یعنی فیلم هایی که ادامه جریان سینمای مدرن به شمار می روند که پس از سال 1960 ساخته شده اند.در این فیلم ها ماجرا سهم بسیار کوچکی را به خود اختصاص می دهد. طبق قرارداد به فیلم های گروه سوم می گوییم فیلم های پست مدرن اوریجینال. فیلم هایی که تا حد قابل توجهی با الگوهایی پیش می روند که حاصل دست کاری در مفهوم ژانر است. گروه چهارم نیز فیلم های ساختار نو نام گرفته اند و فیلم های ساختار نو اساساً با مفهوم زمان کار دارند.

 او گفت: اگر به سینمای خودمان توجه کنیم درمی یابیم که الگوی فیلم نامه نویسی در کشورهایی چون ایران، هند و ترکیه براساس الگوی خاورمیانه ای نوشته شده است، یعنی با چهار عمل اصلی زیاد کار نداریم. ما یک الگوی فیلم نامه نویسی داریم که باید همه این ژانرهای سینما را جواب بدهد. در سینمای ما فیلم‌ها یک پرده اکشن هستند، یک پرده ملودرام، یک پرده کمدی و یک پرده موزیکال. برای همین کسانی که با این شیوه می‌نویسند، چهارعمل اصلی برایشان مثل سم است.

سعید عقیقیعقیقی با بیان این مطلب که تعداد فیلم‌هایی که الگوی فیلم‌های کلاسیک را دنبال می‌کنند، بسیار کم است و اتفاقاً فیلم‌های خیلی محبوبی هم نیستند، گفت: مدتی است که نسل جدید نسبت به این فیلم‌ها واکنش بهتری نشان می‌دهند؛ مثلا فیلم ناخدا خورشید نمونه موفقی است که دقیقاً براساس الگوهای کلاسیک ساخته شده است. اگر نقدهایی را که درباره این فیلم نوشته شده مطالعه کنیم متاسفانه به دلیل عدم اطلاع از الگوهای ژانر، این فیلم را با فیلم های وسترن ایتالیایی مقایسه کرده‌اند، درحالی که اصلاً هیچ ربطی به هم ندارند. باید به این نکته اشاره کنم که سریال‌های تلویزیون نقش قابل توجهی در پایین آمدن سطح فیلم‌نامه‌ها داشته‌اند. سطح سریال‌های تلویزیونی ما آن‌قدر پایین است که حتی قدرت رقابت با سریال‌های ضعیف ترکیه‌ای را ندارد.

او همچنین گفت: یکی از دلایل ضعف سینمای ما به دلیل محدودیت ذهنی است، متاسفانه سینمای روزگار ما خیلی شبیه سینمای دهه 30 شمسی است و حداکثر تا سال 1340 پیش می‌آید. اگر پدیده‌هایی را که پیش رویتان است نپذیرید ناگزیرید به الگوهایی که در گذشته وجود داشته رجوع کنید. این نشان می‌دهد که ساختار فیلم‌های موفق حتی در سینمای مبدا به الگوی خاورمیانه‌ای توجه دارد.

او افزود: با این که این روزها کتاب‌های تئوری و فلسفی در بازار کتاب ما زیاد شده است و هنگام نقد و بحث به این تئوری‌ها اشاره می‌شود اما هنگام ساخت فیلم‌ها عملاً به هیچ یک از این تئوری ها توجه نمی شود. در بسیاری از فیلم های ایرانی نیز شاهد این اتفاق هستیم که این تئوری ها ی فلسفی در فیلم ها عملی نمی شود اما فیلم نامه نویس به خودش اجازه می دهد تا جایی که ممکن است از جنس همان حرف های فلسفی ای بزند که در کتاب ها شاهدشان هستیم. این کتاب ها مثل سم هستند.

نگارنده فیلم نامه هفت پرده با انتقاد از نشریات شبه روشنفکری و نقدهایی که در این نشریات منتشر می شوند، گفت: در این نشریات مطالب سطحی متعددی از منظر لاکانی، فرویدی و یونگی درباره فیلم ها منتشر می شوند، اما هیچ یک از این نقدها از سطح استاندارد برخوردار نیستند. باید توجه داشته باشیم که تحلیل یک متن چه در اسپانیا و چه ایران وابسته به هیچ نوع ملاحظه جغرافیایی نیست. ممکن است یک فرد در کانادا یک فیلم ساخته باشد که با ذهنیت شما سازگارتر باشد و بالعکس.

عقیقی در پایان سخنان اش گفت: بسیاری از فیلم هایی که در سینمای ایران ساخته می شوند، به دلیل فقدان شخصیت پردازی، دیالوگ نویسی و عدم تعادل در مناسبات، داستانی ندارند که بخواهند روایت کنند .به نظر من باید از فیلم هایی که در مسیر ارائه کیفیت بالاتر هستند، اما در اجرای آن به مشکل برخورد می کنند حمایت کرد، اما برعکس در نقدهای سینمایی بیشتر از فیلم های مضمون گرا و محتوا زده بیش تر حمایت می شود و نقدها به مباحثی می پردازند که مطلقا در فیلم ها وجود ندارد. در نتیجه، در مطبوعات جهانی مجازی برای فیلم ها ساخته می شود که هیچ ربطی به کیفیت فیلم ها ندارد. در نتیجه نه فیلم نامه به درستی تحلیل می شود، نه فیلم ساز راه خودش را پیدا می کند.

در بخش پایانی این نشست که با حضور خسرو دهقان همراه بود سعید عقیقی و مانی باغبانی به پرسش های حاضران درباره فیلم نامه های سینمای ایران پاسخ دادند.

سعید عقیقی متولد سال ۱۳۴۹ در کرمانشاه، فیلم‌نامه‌نویس، مدرس و منتقد سینماست. او در کارنامه کاری خود انتشار مقالات متعددی درباره سینما در نشریات تخصصی سینمایی دارد و از فیلم‌نامه‌هایش می‌توان به شب های روشن، هفت پرده، نسخه ساخته‌نشده موج مرده، صداها و داستان دوست اشاره کرد.

 

 


 تاريخ ارسال: 1394/6/14
کلید واژه‌ها:

فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.