موحد منتقم
تماشاگر فیلم خانم یایا در پایان فیلم احساس می کند دانگ سفر عوامل فیلم به تایلند را پرداخته است و سرش کلاه رفته است.
عبدالرضا کاهانی این هنر را داشته است که تمام پیش بینی های مخاطبان را کمتر از یک ربع نقش بر آب کند و بعد از نیم ساعت از شروع فیلم نیمی از سالن سینما خالی شود.
فکرش را بکنید که سه سوپراستار کمدی این روزهای سینمای ایران را در فیلمی کنار هم جمع کنید و به سفر «پاتایا» بفرستید. اولین فکری که به سر هر مخاطب سینمای ایران می زند این است که با چنین فیلمی رکوردهای فروش شکسته می شود و در طول فیلم شوخی ها و موقعیت های «منشوری» و «کف خیابانی» بی نظیری توسط این سه نفر در «پاتایا» اتفاق می افتد. در نتیجه دو ساعت خنده کمترین اتفاق ممکنی بود که در حین تماشای فیلم خانم یایا قابل پیش بینی بود! با این حال عبدالرضا کاهانی این هنر را داشته است که تمام پیش بینی های مخاطبان را کمتر از یک ربع نقش بر آب کند و بعد از نیم ساعت از شروع فیلم نیمی از سالن سینما خالی شود و فیلم در عرض دو هفته با قیمت بلیط سال ۱۳۹۷ فقط یک و نیم میلیارد تومان بفروشد! بله خانم یایا همچین فیلمی است!
سخت ترین کار ممکن در سینمای ایران این است که رضا عطاران و امین حیایی و حمید فرخ نژاد را در یک فیلم دور هم جمع کنی و لوکیشن فیلم هم تایلند باشد، ولی فیلم به قدری بی رمق بسازی که تماشای آن تا به انتها تبدیل به عذابی الیم شود.
«خانم یایا» زن زیبایی است که در پاتایا، در هر جا و هرلحظه حضور دارد و امکان تفریح و آزادی در این شهر که شهر خوشیهاست را از مرتضی و ناصر گرفته است. حتی زمانی که مرتضی و ناصر تصمیم میگیرند زودتر از موعد به تهران بازگردند تا از دست او خلاص شوند، با ممانعت او مواجه میشوند. «خانم یایا»، در سالن ماساژ حضور دارد، در آژانس هواپیمایی فروشنده بلیت است، مأمور پلیسی است که ناصر و مرتضی را دستگیر میکند و در همهجا هست. ناصر و مرتضی، بااینکه کار خلافی انجام نمیدهند، اما دائماً در حال فرار از دست «خانم یایا» هستند و وقتی هم دست از فرار برمیدارند در دام او گرفتار میشوند. این حضور همهجانبه که مرزهای واقعیت و تخیل کاراکترها را به چالش میکشد، ناصر و مرتضی را مجبور میکند در اتاقشان در هتل بمانند و بیرون نروند و از گشتوگذار در شهر محروم بمانند و ...
شاید هدف کاهانی از این ایده و انتخاب بازیگران و لوکیشن طعنه زدن به جریان اصلی سینمای ایران و دست انداختن توقعات ژانر باشد تا به اصطلاح توقعات تماشاگر را دست بیاندازد، که اگر فیلم تبلیغات مناسب حال و روز فیلم داشت و در گروه «هنر و تجربه» اکران می شد قابلیت این را داشت که از این دید به آن نگاه کرد که حتی با این حال هم فیلم ناقصی محسوب می شود. خانم یایا حتی یک داستان ساده هم ندارد بلکه صرفاً یکی دو خرده پیرنگ است که با چنگ زدن به آن دو نفر را در یک موقعیت می گذارد، بدون آنکه آن را گسترش دهد.
به هر حال این فیلم یک اثر شکست خورده است. و اگر بخواهیم آن را از دید جریان اصلی سینمای ایران نگاه کنیم کار مشکل تر هم می شود! چون فیلمساز قرار بوده یک فیلم کمدی در تایلند بسازد و فیلم در همان پنج دقیقه اول شکست می خورد. شوخی های نم کشیده، بازی های عبوس و ضعیف و بدن های بد فرم و نیمه برهنه بازیگران، تماشاگری که به امید فیلمی مثل هزارپا و سالوادور به سینما آمده است از سالن نمایش فراری می دهد.
در نتیجه تماشاگر فیلم خانم یایا در پایان فیلم احساس می کند دانگ سفر عوامل فیلم به تایلند را پرداخته است و سرش کلاه رفته است. به همین دلیل در همان روز اول اکران، هجوم بی سابقه ای علیه فیلم توسط مردم در شبکه های اجتماعی به راه افتاد که عوامل فیلم مجبور شدند توضیحاتی درباره فیلم بدهند که این فیلم اصلاً خنده دار نیست. این درحالی است که در تبلیغات خانم یایا از موسیقی شاد ترکیِ معدود صحنه های کمدی فیلم استفاده شده بود!
نظر من را می خواهید به نظرم این فیلم یک دزدی بزرگ است! زیرا تلف کردن وقت تماشاگران آن هم به این شیوه کمتر از یک عمل تبهکارانه نیست. خانم یایا به شکل نامتعارفی یک فیلم به شدت خسته کننده و شکست خورده است. خانم یایا هیچ نکته جالبی ندارد و اساساً برای بهتر شدن نیز هیچ گونه تلاشی به عمل نمی آورد.
موحد منتقم
آذر ماه ۱۳۹۷
انتشار مقالات سایت "پرده سینما" در سایر پایگاه های اینترنتی ممنوع است. |
|