پرده سینما

از طلا گشتن پشیمان گشته ایم، مرحمت فرموده ما را مس کنید! در آستانه ی برگزاری «چهلمین جشنواره فیلم فجر»

فهیمه غنی نژاد

 

 

 

 

 

 

 

مقررات شیوه ی انتخاب منتقدان فیلم برای شرکت در جشنواره فجر، تدریجاً با افزوده شدنِ بندهایی عیان و نهان و نیز قابل تفسیر و تغییر، به شکلی درآمد که به نظر می رسد مقررات اخذ ویزای یک کشور اروپایی به مراتب روشن تر از آن باشد!

 

 

 

 

در چند جشنواره ی آخر، از انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران، تنها کسانی پذیرفته  شدند که «فقط درباره ی فیلم های نمایش داده شده در جشنواره ی یک سال پیش از آن»، چند سطری منتشر کرده بودند. یعنی نویسنده، نوعی کارمند برای نهادِ برگزار کننده به حساب آمده بود و لابد از این طریق می خواستند مزدِ کارش را بدهند.

 

 

 

 

از شگفتی های چند سال اخیر، شیوه ی انتخاب منتقدان فیلم برای شرکت در جشنواره های سینمایی مان (فجر و جهانی) است. مهم اینکه جشنواره ی موسوم به «جهانی» که پس از جشنواره ی «فجر» (با تمامی عیب ها و ایرادهایی که معمولاً در برگزاری دارد) برپا می شود، عیناً و بی بررسی، از آن تقلید می کند و نه انگار که مراسم دیگری است و مخاطبان دیگری با توقعاتی بیشتر دارد. 

در روز و روزگاری نه چندان دور، حضور منتقدان و نویسندگان سینمایی در جشنواره ی فیلم فجر اهمیت داشت؛ به طوری که کمی پیش از برگزاری، کارت های دعوت از طریق انجمن مربوط در اختیارشان قرار می گرفت. مکان اختصاص داده به ایشان، بسیار معمولی بود و پذیرایی، فقط قدری شیرینی. عیبی هم نداشت چون اصل، دیدن فیلم ها بود. پس از پایان مراسم،  منتقدان مختار بودند درباره شان بنویسند یا نه.

مدتی بعد، یک ساندویچ و یک نوشابه نیز به عنوان شام به پذیرایی افزودند. همچنین دو - سه غرفه ی کوچک به نمایندگی از چند شرکت تولید کننده ی محصولات خوراکی، در سالن انتظارِ همان مکان های معمولی تعبیه شدند تا با هدفِ «تِست و تبلیغ»، منتقدان را به چند دانه پُفک و یک انگشتانه آب میوه ی کارخانه ای مهمان کنند. باز هم عیبی نداشت چون اصل، دیدن فیلم ها بود و منتقدان هنوز اختیار داشتند که درباره شان بنویسند یا نه.

کمی بعدتر، مکان جشنواره برای رسانه ای ها به برج میلاد و پردیس سینمایی ملت، ارتقا پیدا کرد و پذیرایی را متناسب با شأن آن مکان ها، ارتقا دادند! شام و ناهار گرم و همه روزه، شیرینی های متنوع و به افراط، آب معدنی و چای و نسکافه ی بی حساب و کتاب، سرویس های فراوان برای رفت و برگشت، استفاده ی آزاد از کامپیوتر و اینترنت، برخورداری از هدایایی کوچک و... را از امکانات جشنواره قرار دادند.

فرآیند برگزاری و پذیرایی به اینجا که رسید، مسئله ی پیشبینی نشده ای را به دنبال آورد و آن، گنجاندن و میهمان کردنِ غیررسمیِ افراد متفرقه و خارج از صنوف سینمایی (به تعدادی زیاد و رو به افزایش) در مکان اختصاصیِ اهل رسانه بود که محیط را بسیار شلوغ و نامنظم و عمومی و غیرحرفه ای می کرد. انبوهیِ میهمانان و محدودیت امکانات، نه تنها رَوندِ کار و کنترل را تقریبا ناممکن می ساخت، که ویترین جشنواره را هم سخت به هم می زد. پس، دیوارِ کوتاه تر را یافتند و به سراغ رسانه ای ها رفتند و به منظور کم کردن از تعدادشان، مقرراتی وضع کردند. این مقررات، تدریجاً با افزوده شدنِ بندهایی عیان و نهان و نیز قابل تفسیر و تغییر، به شکلی درآمد که به نظر می رسد مقررات اخذ ویزای یک کشور اروپایی به مراتب روشن تر از آن باشد!

در چند جشنواره ی آخر، از انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران، تنها کسانی پذیرفته  شدند که «فقط درباره ی فیلم های نمایش داده شده در جشنواره ی یک سال پیش از آن»، چند سطری منتشر کرده بودند. یعنی نویسنده، نوعی کارمند برای نهادِ برگزار کننده به حساب آمده بود و لابد از این طریق می خواستند مزدِ کارش را بدهند. پس اگر یک سینمایی نویس، به سینمای غیر جشنواره ای پرداخته یا مدتی دست به قلم نبرده بود، باید قلم پایش شکسته می شد تا نتواند کنار همکاران و همصنف هایش فیلم ببیند! حتما گمان کرده بودند حضور منتقدان در جشنواره ها، لطف به آنهاست و نه یک الزام برای دید و دریافت بیواسطه ی ایشان نسبت به آنچه درون و پیرامون سینمای ما می گذرد و در حیطه ی کار و مسئولیت آنان قرار دارد.

 همین پذیرش نیز به شکلی اِعمال شد که معلوم نبود ملاک انتخاب برگزیدگان، کدام نوشته های منتشرشده ی آنها و در کدام نشریه ها بوده است. در حالی که به سهولت می شد لینک یا نشانی مطالب منتشره، مقابل نام نویسنده آورده شود تا نه تنها امکانی برای همکاران باشد که نوشته های یکدیگر را ببینند بلکه از ایجاد شائبه هم پیشگیری کند. به ویژه آنکه اعضایی در مراسم دیده می شدند که تا آن زمان، نوشته های چندانی از ایشان دیده نشده بود.

در «لیست کامل متقاضیان کارت سینمای رسانه فجر 38»، تعداد منتقدانِ منتخب تقریبا یک چهارم مجموع خبرنگاران و عکاسان و  تصویربرداران و عوامل فنیِ برگزیده بود و مقابل نام ها  قید شده بود: «تأیید شده» یا  «تأیید نشده (عدم انطباق با بند...)». بدون هیچ ارجاع و علامت و ستاره ی توضیحی که این بندها را شرح دهد. دریغ از یک سطر یادداشت یا زیرنویس که از این همه ابهام کمی بکاهد. جای افرادی در آن خالی بود که انتظار نمی رفت و منتقدانی قدیمی و تثبیت شده و فعال، درش نبودند. دهان به دهان و سینه به سینه (!) نقل می شد آنها را برای پردیس سینمایی چارسو  (که به مزاح، آن را «محل تبعیدی ها» می گفتند) گذاشته اند و البته واقعیت و علتش معلوم نبود. همین جدول گنگ و گیج کننده هم خیلی زود از سایت برداشته شد و اگر بخت، یاری می کرد و توفیق تماس تلفنی و طرح مشکل با دفتر جشنواره حاصل می شد، جواب دریافتی، این بود که جدول را  بایگانی کرده ایم و در دسترس نیست.

ناپیدا در این میان، «انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی» و جایگاهش بود و نیز پاسخِ این مهم که آیا به طور غیررسمی و غیرمستقیم در مورد بعضی اعضا، نقش حمایتی نداشته است؟ که اگر این بوده باشد، از اولین تبعاتِ بی اعتنایی به برقراری معیارهای عدل و انصاف در یک تشکّل، بی اعتبار شدن کل آن تشکیلات است.

چون پیوسته هسته را به پوسته ترجیح داده ام، تا زمانی که شیوه ی شرکت دادنِ منتقدان فیلم در جشنواره های سینمایی، این گونه باشد در آنها حاضر نخواهم شد و به سبب بی حرمتی به جایگاه نویسنده، شخصا آن را تحریم خواهم کرد.

 

 

فهیمه غنی نژاد

 

آذر ۱۴۰۰


 تاريخ ارسال: 1400/9/9
کلید واژه‌ها: فهیمه غنی نژاد، نجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی، جشنواره فیلم فجر

فرم ارسال نظرات خوانندگان

نام (ضروري):
نظر شما (ضروري):
كد امنيتي (ضروري) :
كد امنيتي تركيبي از حروف كوچك انگليسي است. توجه داشته باشيد كه كد امنيتي به كوچك و بزرگ بودن حروف حساس است.